آیا سوریه در مسیر جنگ با اسرائیل قرار دارد؟

آیا جنگ تازه ای بین سوریه و اسرائیل در راه است؟

از ظاهر امر چنین برمی آید که وقوع این گونه درگیری یک امر محال نیست:

پرزیدنت بشار اسد ادعا می کند که اسرائیل به تروریست ها علیه وی یاری می رساند.

دولت دمشق ادعا می کند که اسرائیل چند بار هدف هایی را در داخل خاک سوریه و به ویژه در نزدیکی فرودگاه بین المللی آن کشور هدف قرار داده است.

حکومت اسلامی ایران نیز با تایید این ادعا، دندان خشم نشان می دهد و زبان به تهدید می گشاید.

حزب الله لبنان نیز کرکری می خواند.

روسیه که خود دستش تا مرفق در مرداب سوریه فرو رفته است، اعلام می دارد که هیچ کشوری حق ندارد در اوضاع سوریه دخالت نظامی کند.

البته هیچ کشوری، جز روسیه، جز حکومت ایران و جز حزب الله لبنان و جز واحدهای شیعه از پاکستان و افغانستان و عراق، و جز آنانی که هدف و ماموریتشان جلوگیری از برافتادن رژیم بشار اسد است.

از همه وخیم تر، چند روز پیش، شاهد رخنه یابی یک پهپاد اطلاعاتی از خاک سوریه به سوی بلندی های گولان بودیم که هدف از آن احتمالا گردآوری اطلاعات درباره شیوه استقرار نیروهای دفاعی اسرائیل در آن منطقه بوده است.

آیا سوریه به سوی جنگ با اسرائیل پیش می رود؟

آیا چند هفته پیش از اولین دیدار تاریخی رییس جمهوری جدید ایالات متحده از اسرائیل، حکومت اسلامی ایران و ایادی آن در منطقه می خواهند بحرانی ایجاد کنند که این سفر پرزیدنت ترامپ را تحت الشعاع قرار دهد؟

ظاهرا همه احتمالات می تواند مطرح باشد – ولی از دیدگاه منطق، نه به صلاح سوریه است که با اسرائیل وارد جنگ شود؛

نه اسرائیل دلش می خواهد بحران در منطقه افزایش یابد؛

و مسلماً نه روسیه یا ایالات متحده و یا هر کشور دیگری مایل به شعله ور شدن آتش جنگ تازه ای در خاورمیانه است.

از دیدگاه بشار اسد، درگیری جنگی با اسرائیل یک خوبی و یک بدی دارد – خوبی آن ظاهرا این است که بشار می تواند در برابر کشورهای عرب ادعا کند که با “دشمن صهیونیستی” وارد درگیری جنگی شده و وظیفه دینی و ملی و منطقه ای کشورهای عرب آن است که به یاری اش بشتابند.

ظاهراً با مطرح ساختن این ادعا، مخالفان اسد و پیکارجویان علیه وی در تنگنا قرار می گیرند.

ولی بعید می نماید این ترفند کارساز باشد زیرا کشورهای عرب همسایه که همگان جز دولت عراق، اهل تسنن هستند، از دیرباز خواستار برافتادن رژیم علوی اسدها در سوریه شده اند و در واقع جنگی که هم اکنون در سوریه جریان دارد، یک جنگ نیابتی بین شیعه و سنی است.

از دیدگاه منافع روسیه، هدف اصلی آن کشور تحکیم نفوذ خود در کشورهای منطقه و جهان، در راستای ادامه تلاش برای رسیدن به ابرقدرتی است – و اگر در سوریه جنگی رخ دهد، روسیه را دوباره با کشورهای غربی دچار رویارویی نظامی و دیپلماتیک خواهد کرد – و این بسیار به زیان روسیه تمام خواهد شد –  به ویژه آن که روسیه اکنون با نگرانی زیاد به اوضاع در شبه جزیره کره چشم دوخته و از احتمال جنگ در آن سرزمین به شدت نگران است و نمی خواهد جبهه دومی گشوده شود.

همچنین برای روسیه بسیار مهم است که به همکاری با اسرائیل در منطقه ادامه دهد و با مخالفت اسرائیل برای تحکیم جای پای خود در خاورمیانه روبرو نشود. زیرا روسیه قدرت سیاسی و نظامی و منطقه ای اسرائیل را خوب می داند و ارزیابی می کند که هرگونه مخالفت اسرائیل با حضور نظامی روسیه در سوریه، به تلاش دولت مسکو برای تامین منافع منطقه ای خود زیان می رساند.

در مورد حکومت اسلامی ایران، درگیری جنگی مستقیم با اسرائیل، دستآوردهای کنونی رژیم در سوریه را سخت به خطر خواهد انداخت.

حکومت ایران، شاید تا حدودی بتواند با معارضین سوریه بجنگد و حزب الله را برای محاصره کردن آن ها بفرستد.

ولی خودشان خوب می دانند، و به چشم خویش می بینند، که در مدت شش سال جنگ در سوریه و هزاران تلفاتی که سپاه پاسداران متحمل گردیده، همچنان دو سوم از خاک سوریه در تسلط نیروهای مخالف اسد قرار دارد.

ناتوانی رژیم ایران هنگامی به شدت در سوریه آشکار شد که سپاه پاسداران ناچار گردید به استخدام مزدوران پاکستانی و افغانی بپردازد – و حزب الله لبنان نیز چنان تلفاتی متحمل شده که احساس می شود کمرش در لبنان می شکند.

*     *     *

کشاندن اسرائیل به جنگ علیه حکومت کنونی سوریه، ممکن است برای رژیم ایران فاجعه بار باشد – زیرا علیرغم همه رجز خوانی های رژیم در مورد قدرت نظامی خود، فرماندهانش خوب می دانند که اسرائیل “دم شیر” است که نباید آن را به بازی گرفت و آنانی که گروه معارضین سوری را نتوانسته اند مهار کنند، مسلماً قادر به  رویارویی با یکی از بزرگ ترین ارتش های جهان (اسرائیل) نیستند!

نقش اصلی را در رویدادهای کنونی سوریه، کشور روسیه به عهده دارد، که سخت می کوشد با وسیله قرار دادن همکاری و رابطه با حکومت ایران، دوستی با اسرائیل، نزدیکی به عربستان سعودی و مصر، و شیوه های دیگر، موقعیت و مقام خویش را به پای اروپا و ایالات متحده برساند.

روسیه برای رسیدن به این هدف، نیاز به آرامش منطقه ای و جهانی، به مفهوم جلوگیری از درگیری نظامی دارد – به ویژه آن که دولت مسکو به علت خوی تجاوزکارانه در بر خورد با اوکراین و اشغال شبه جزیره کریمه، مورد تحریم اروپا و ایالات متحده قرار دارد و بیش از این نباید غرب را خشمگین کند.

واکنش روسیه به انفجارها در انبار جنگ افزارهای ارسالی حکومت ایران در نزدیکی فرودگاه بین المللی دمشق، که به اسرائیل نسبت داده شد، این بار ملایم تر از بارهای پیش بود.

برخلاف حمله قبلی به کاروان سلاح های حکومت ایران که قرار بود برای حزب الله لبنان قاچاق شود، (حمله ای که به اسرائیل نسبت داده شد و در جریان آن یک موشک سوری به سوی اسرائیل رها گردید)، این بار دولت مسکو سفیر اسرائیل را برای ادای توضیحات احضار نکرد – بلکه به این گفته عمومی بسنده کرد که کشورهای خارجی نباید در امور سوریه دخالت نظامی کنند! (که منظور عمدتاً اسرائیل و ایالات متحده – در پرتاب موشک ها به سوی خان شیخون – بود).

*     *     *

اکنون شش سال است که جنگ در سوریه ادامه دارد و در تمام این مدت اسرائیل از دخالت در امور آن کشور خودداری ورزیده و تنها نظاره گر رویدادهای سوریه است.

راهبرد دیپلماتیک و نظامی اسرائیل در برابر سوریه را می توان در سه هدف خلاصه کرد:

نخست آن که خواه بشار اسد بماند یا برود، نباید رژیمی در دمشق به روی کار آید که به سیاست های جنگ طلبانه علیه اسرائیل ادامه دهد.

امروز گروه هایی از اوپوزیسیون سوریه به طور علنی می گویند که اگر بشار برافتد و آن ها به روی کار آیند، راه دوستی و همکاری با اسرائیل را در پیش خواهند گرفت.

هدف دوم اسرائیل در مورد جنگ سوریه آن است که نگذارد خاک آن کشور به پایگاه جدید دست اندازی علیه اسرائیل مبدل گردد.

دولت اورشلیم، به شیوه کار رژیم ایران در جنگ های نیابتی به خوبی آشنایی دارد و می داند که رژیم ایران با این هدف، حزب الله را در لبنان برپا کرد، که یک پایگاه نظامی در مجاورت مرزهای شمالی اسرائیل داشته باشد – و حالا می خواهد همین شیوه را در مورد سوریه اعمال کند.

روح الله خمینی در جنگ هشت ساله با عراق ادعا کرده بود که هدف او رسیدن به اورشلیم و انهدام اسرائیل است و گفته بود که سوریه یک دوستی سیاسی با دولت حکومت ایران دارد و با سقوط عراق، صدام حسین، راه زمینی از تهران به اورشلیم (و یا به ادعای آنان قدس) گشوده خواهد شد.

هدف سوم اسرائیل در مورد سوریه آن است که نگذارد از طریق خاک آن کشور ارسال سلاح های غیرقانونی حکومت ایران برای حزب لبنان همچنان ادامه یابد.

یک هدف انسان دوستانه و غیرنظامی را نیز باید اضافه کرد و آن، یاری رسانی به شهروندان زخمی شده سوریه است که باید جان آن ها را نجات داد – و اسرائیل تا کنون هزاران تن از زخمی های سوریه را درمان کرده است.

*     *     *

گفتیم احتمال درگیری جنگی، در شرائط کنونی، بین سوریه و اسرائیل بسیار ضعیف است.

ولی در جهان سیاست و نظامیگری، هیچ احتمال و گزینه ای را نباید از نظر دور داشت – و از این رو، اسرائیل که خود را برای جشن های شصت و نهمین سالگرد استقلال خویش و پذیرایی از رییس جمهوری ایالات متحده آماده می سازد، هیچ گزینه و احتمالی را نباید نادیده بگیرد.

منشه امیر
اورشلیم – شنبه ۹ اردیبهشت ماه خورشیدی، ۲۹ آوریل ۲۰۱۷ میلادی