بدنبال حمله شیمیایی در سوریه، چرا اسرائیل باید نسبت به امنیت خود نگران باشد؟

کودکان سوری، قربانیان حملات شیمیایی

جنایت تکان دهنده نیروی هوایی سوریه در حمله شیمیایی به یک بیمارستان و کشتن و زخمی کردن زنان و کودکان، دنیا را تکان داد. ولی بیش از همه ملت اسرائیل را به تکان درآورد که از خود می پرسد با این ناانسان هایی که برای جان شهروندان و همکیشان خود کوچک ترین اهمیتی قائل نیستند، چگونه می توان به صلح و همزیستی رسید؟

یک لحظه توجه کنید که آن افراد غیرمسلح و بی دفاع سوری که هدف بمباران شیمیایی قرار گرفتند، همه، شهروندان خود سوریه و تحت تسلط خود بشار اسد بودند. مسلمان بودند و از همه مهمتر انسان بودند.

چگونه رهبر یک حکومت، به خود اجازه می دهد این چنین به قتل عام شهروندانی دست بزند که تامین امنیت و آسایش آن ها باید بزرگ ترین مسؤولیت و تعهد سیاسی و اخلاقی او باشد؟

*     *     *

سالیان دراز است که سران اسرائیل می گویند شرط اول هرگونه توافق صلحی با فلسطینیان و کشورهای عرب باید به کارگیری تدابیری باشد که امنیت شهروندان اسرائیلی را به خطر نیاندازد.

اگر کوچک ترین اهمالی در این زمینه شود، خطرات امنیتی جدی برای اسرائیل به وجود خواهد آمد و فلسطینیان و اعراب دوباره دست به اسلحه برده و جنگ تازه ای را علیه اسرائیل به راه خواهند انداخت، تا شاید این بار بتوانند شعار نابودی اسرائیل را عملی سازند.

داعش در سوریه و عراق جنایت می کند، ولی ارتش بشار اسد و سپاه پاسداران ایران و حزب الله لبنان و نیروی هوایی روسیه نیز در سوریه و عراق به ارتکاب جنایات سهمناک ادامه می دهند که یک نمونه آن کاربرد سلاح شیمیایی در هفته گذشته و نتایج فاجعه بار آن بود.

کاربرد شیمیایی از جانب جنایتکاری چون صدام حسین علیه سربازان ایرانی ومردم نگون بخت حلبچه را به یاد داریم. ولی جنایتی که این بار در حومه شهر حمص در سوریه رخ داده بسیار شنیع تر است.

اگر صدام دیوصفت ادعا کرد که در جنگ بین دو کشور سلاح شیمیایی به کار برده (امری که جامعه جهانی آن را هم قاطعانه محکوم می داند) بشار اسد سلاح ها را علیه مردم خود، هموطنان خویش بکار برده و این چنین جنایت آفریده است.

*     *     *

حکومت اسلامی ایران در جنایت سوریه نقش مستقیم داشته و دارد. اگر افراد سپاه پاسداران به سوریه فرستاده نمی شدند تا ظاهرا از حرم دفاع کنند، اگر حزب الله لبنان به سوریه فرستاده نمی شد که مردم آن کشور را بکشد، بشار اسد جرات نمی کرده  به چنین جنایتی دست بزند.

ولی رژیم جنایت پیشه کنونی ایران که در داخل کشور موجب قتل صدها هزار نفر از شهروندان شده است، با دخالت های گسترده در سوریه، تلاش کرده و می کند که آن کشور را نیز زیر تسلط  خود بگیرد و اسلام فرمایشی خود را صادر کند و پایگاه جدیدی علیه اسرائیل به وجود آورد، تا به خیال خویش وعده علی خامنه ای برای نابودی اسرائیل جامه عمل بپوشد.

ملت ایران، برای این تجاوزگری ها و زیاده خواهی های رژیمی که خود را مدافع راستین اسلام می خواند و به مسلمان اهل تسنن عملا اعلام جنگ داده است، تا کنون بهای بسیار سنگینی پرداخته و هر اندازه این دخالت ها ادامه یابد، آن بها سنگین و سنگین تر خواهد شد.

*     *     *

حمله موشکی ایالات متحده به یک فرودگاه نظامی در سوریه، هشدار قاطعی نه تنها به دولت بشار اسد، بلکه در درجه نخست به حکومت اسلامی ایران و رژیم روسیه بود.

معلوم شد که رییس جمهوری جدید آمریکا، آن پرزیدنت اوبامای نرم خوی و ضعیف نیست، بلکه مردی است که زور بازو نشان می دهد و مردانه به حرف خود عمل می کند.

فرماندهان سپاه پاسداران ادعا کرده بودند که در ظرف دو روز قادرند دو هزار هدف نظامی آمریکا در خاورمیانه و دنیا را با  موشک های خود نابود کنند.

کرکری خواندند و رجز سر دادند.

آمریکا در ظرف چند دقیقه ۵۹ موشک توموهاک به سوی فرودگاه نظامی سوریه شلیک کرد و آسیب سنگینی وارد ساخت. این حمله موشکی به خاطر کاربرد سلاح شیمیایی توسط  حکومت اسد علیه مردم سوریه بود.

حالا حساب کنید که اگر یک هدف نظامی و یا غیرنظامی ایالات متحده در منطقه ما هدف سپاه پاسداران قرار گیرد، واکنش ارتش آمریکا چه خواهد بود.

تهدید کرده بودند که در ظرف دو روز دو هزار هدف آمریکایی را در سراسر جهان نابود خواهند کرد!

امروز این رجز خوانان کجایند؟

ادعا کرده بودند که در ظرف ۷ دقیقه، (توجه کنید در ظرف هفت دقیقه)، اسرائیل را نابود خواهند کرد. شاید اشاره آن ها به موشک های حامل کلاهک شیمیایی در اختیار حزب الله لبنان بود و هست که این گونه تهدید می کنند.

آیا آن افراد نادان، شیاد و فریبکار که ادعای سپاهیگری می کنند، یک لحظه فکر کرده بودند (و یا فکر می کنند) که اگر یک موشک از ایران یا جنوب لبنان و یا نوار غزه به سوی مردمان اسرائیل شلیک شود، واکنش اسرائیل چه خواهد بود و چه بهای گزافی آن ستیزجویان خواهند پرداخت؟

آیا فکر کرده اند؟

*     *     *

اکنون مدت زمانی است که سپاه پاسداران ایران نقشه کشیده با عملیات ایذایی علیه ناوهای آمریکایی، ارتش آمریکا را کلافه کند و موجب خروج ناوگان آمریکایی از حوزه خلیج فارس شود.

می گویند تنگه هرمز متعلق به ایران است و کسی بدون اجازه ایران حق عبور از آن را ندارد.

آن ها قوانین دریایی جهان را تحریف می کنند. زیرا همان گونه که تنگه بسفر یک آبراه جهانی است  و ترکیه حق بستن آن را ندارد، تنگه هرمز هم آبراه بین المللی (تازه خیلی بیشتر از تنگه بسفر است که دو طرف آن متعلق به ترکیه می باشد).

چندین کشور عربی در سواحل جنوبی خلیج فارس قرار دارند و خلیج فارس، یک محوطه بین المللی است.

*     *     *

پرزیدنت ترامپ از روزی که به ریاست جمهوری رسید به صراحت گفت که دولت پرزیدنت اوباما خیلی نسبت به حکومت ایران نرمش نشان می داد و با آن مهربان بود. ولی دولت او مهربان نخواهد بود.

ترامپ توافق اتمی موسوم به “برجام” را یک توافق بد می داند و حتی اگر از خیال پاره کردن آن منصرف شده، ولی نظارت بسیار دقیق تری بر شیوه اجرای آن خواهد داشت.

ترامپ قول داده است که از ملت ایران در راه  رسیدن به آزادی های خود دفاع کند – گر چه آن چه باعث شگفتی در این زمینه می شود آن است که کنگره آمریکا بحث درباره برقراری تحریم های جدید را به پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران موکول ساخته است.

مگر برنامه سازان سیاست خارجی آمریکا از انتخابات ریاست جمهوری ایران چه انتظاری دارند؟

آیا آن ها تصور می کنند که حسن روحانی دوباره برگزیده خواهد شد؟

به فرض محال هم که روحانی چهار سال دیگر ریاست را به دست داشته باشد، مگر در چهار سالی که گذشت چه گلی بر سر مردم ایران توانست بزند که در چهار سال بعد، انتظار آن را داشته باشیم؟

به احتمال قریب به یقین، اگر آخوند ابراهیم رییسی هم پیروز شود، چگونه آمریکا خواهد توانست با فردی که عضو هیات اجرای اعدام های همگانی در ایران بوده است، کنار آید؟

ولی در هر حال، از اقدامات نخستین پرزیدنت ترامپ می توان چنین ارزیابی کرد که او فرد مصممی است و قصد دارد رهبری دنیا را به ایالات متحده باز گرداند.

ترامپ در همان روزی که با رییس جمهوری چین دیدار کرد، دوباره اعلام داشت که اگر دولت پکن، کره شمالی کمونیستی را مهار نکند، خود آمریکا ابتکار عمل را به دست خواهد گرفت.

در چنین واقعیتی، آیا سرکردگان سپاه پاسداران و جناح ستیزجوی حکومت اسلامی، دوباره تهدید خود را بازگو خواهد کرد و یا ناچار خواهد شد ماست خود را کیسه کند؟

*     *     *

اسرائیل رویدادهای سوریه را با دقت و نگرانی دنبال می کند.

نگرانی از این که مبادا حکومت اسلامی ایران بتواند در سوریه مستقر گردیده و پایگاه جدید و خطرناکی برای دست اندازی علیه اسرائیل، شبیه حزب الله در جنوب لبنان برپا سازد.

دل نگرانی دوم اسرائیل ادامه قاچاق اسلحه ارسالی حکومت ایران برای حزب الله لبنان از طریق سوریه است.

رژیم ایران تا کنون در اجرای این دو هدف دستاورد چندانی نداشته و ضرب شست اسرائیل را چندین بار تجربه کرده است. ولی حکومت ایران، گروهی شبیه حزب الله از مسلمانان شیعه عراقی و غیر عراقی برپا ساخته که هدف علنی آن بیرون آورن بلندی های گولان از تسلط  اسرائیل است.

ولی ۳۸ سال است که رژیم ایران به فتنه گری در منطقه برای گسترش نفوذ خود ادامه می دهد و همه جا سرش به سنگ خورده و در این راستا نیز خیری نخواهد دید. ولی شوربختانه بهای سنگین آن را ملت ایران باید بپردازد.

*     *     *

برای آن که چند روزی بیشتر در قدرت بماند، بشار اسد با سلاح های شیمیایی جان زن و کودک و مرد را گرفت. حماس در غزه نیز اسرائیل و اهالی آن را بارها به موشک بست و ترور فلسطینی نیز همچنان به انجام جنایات علیه مردم اسرائیل ادامه می دهد.

آن ها جز آدم کشی و جنایت هنر دیگری را بلد نیستند، ولی اسرائیل با قدرت تمام بر مواضع خود ایستاده و از موجودیت خویش دفاع کرده و می کند.
منشه امیر
اورشلیم: شنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۶ – ۸ آوریل ۲۰۱۷