یهودیان که به صورت قبیله ای می زیستند، نخستین پادشاه را برگزیدند

تاریخ یهود – گفتار دوم

حضرت موسی به حق نخستین رهبر ازادی و آزداگی مردمانی است که به بردگی و محرومیت از حقوق انسانی و احترام فردی خو گرفته بودند.

در سخن پیش گفتیم که یهودیان تا قبل از آن که بدنبال قحطی در سرزمین کنعان به مصر بروند، به صورت قبیله ای زندگی می کردند، ولی رهای از سرزمین بندگی مصر، سر آغاز شکل گرفتن آنان به صورت یک قوم و یک ملت بود.

تا آن هنگام، یهودیان را “عبرانیان” و یا “بنی اسرائیل” می نامیدند. زیرا آنان “عبری” بودند و نوادگان حضرت ابراهیم محسوب می شدند که یکی از القاب او “ییسرائل” یا “اسرائیل” بود.

در کتب دینی یهود آمده است که موسی، همان فردی که گهواره او را از آب رود نیل گرفته و وی را در دربار فراعنه بزرگ کرده بودند، هنگامی که دید چگونه یهودیان در مصر تحت ستم قرار دارند، و از آن ها بیگاری کشیده می شود، به خشم آمد و از خود پرسید که چگونه ممکن است انسانی تحقیر شود و دم بر نیاورد؟

از دیدگاه حضرت موسی، انسان آزاد به دنیا آمده و باید آزاد زیست کند و ستم نپذیرد و در برابر حاکمان سر تعظیم فرود نیاورد.

حضرت موسی که پی برده بود به خاندان یهود تعلق دارد، تصمیم گرفت همکیشان خود را از سرزمین بندگی مصر رها سازد و آنان را به سوی بازگشت به سرزمین پدری هدایت کند.

ماجراهای خروج یهودیان از مصر را همگان می دانند. تاریخ نویسان ارزیابی می کنند که این ماجرا به سه هزار و چهارصد سال پیش باز می گردد.

باز در تورات و دیگر کتب تاریخ می خوانیم که یهودیان پس از خروج از مصر مدت چهل سال در بیابان سینا ره می سپردند و از این سو به آن سو می رفتند و هنوز به سرزمین پدری نرسیده بودند.

این بخش از تاریخ یهود موجب شگفتی می شود و این پرسش را به میان می آورد که پیمودن مسافتی بین خاک مصر و سرزمین کنونی اسرائیل، حتی اگر هزاران نفر به صورت قافله، همراه با کودکان و گله و رمه رهسپار باشند، ممکن است چند هفته و یا حداکثر چند ماه بیشتر طول نکشد. پس چگونه است که به استناد تورات، یهودیان مدت چهل سال در بیابان سینا ره می سپردند؟

پاسخ جامعه شناسان آن است که حضرت موسی می خواست نسل بردگان در صحرا و پیش از رسیدن به خاک پدری چشم از جهان بپوشد و نسل دیگری به دنیا آید که بردگی را تجربه نکرده است.

می گویند که حضرت موسی بیم داشت که اگر بردگان خارج شده از مصر به خاک پدری بازگردند، ممکن است دوباره به یاد زندگی در مصر بیافتند که بی تردید مزایایی نیز داشته است. چنین پدیده ای غیر قابل قبول است و انسان باید آزاد زندگی کرده و اقای خود باشد و در میهن خویش زندگی کند.

یهودیان هر سال در اوائل فصل بهار و کوتاه مدتی پس از نوروز ایرانیان، عید “پسح” را جشن می گیرند که آن یادگار خروج یهودیان از سرزمین بندگی مصر است.

یهودیان، در نیایش های ویژه شب عید، از جمله می گویند “در آن سرزمین برده بودیم و در سرزمین خویش آزاد مردان و ازاد زنان هستیم” و می گویند: “هراندازه از والایی رهایی از بندگی مصر سخن گفته شود، باز هم کم است”.

این سخنان نشان می دهد که در فرهنگ و تاریخ یهود، اصل آزاد بودن و آزاد زیستن و به زیر یوغ بندگی نرفتن، تا چه حد مهم است.

بنابراین، می توان حضرت موسی را نخستین رهبر آزادی بشری دانست و یهودیان را پایه گذاران اصل ازاد زیستن به شمار آورد.

در ادامه سخن درباره تاریخ یهودیان، به دورانی می رسیم که آنان به هدایت حضرت موسی وارد سرزمین خود شدند و در آن جا مستقر گردیدند و زندگی قبیله ای کم و بیش ادامه یافت.

یهودیان در دوازده قبیله زیست می کردند و با بازگشت به خاک اسرائیل، به کشاورزی بازگشتند و برخی صنایع آن زمان را نیز پیشه خود ساختند و می کوشیدند تا آن جا که ممکن است، در رفاه زندگی کنند.

در آن دوران، یهودیان هنوز شاه یا حاکم نداشتند. ولی افرادی هدایت قوم را به دست گرفتند که “داوران” (שופטים Shoftim) نامیده می شدند که در میان ساکنان به داوری می نشستند و گاهگاهی که قبیله آن ها مورد حمله بیگانگان قرار می گرفت، به فرماندهی می پرداختند و رزمندگان را در دفع دشمن رهبری می کردند.

داواران، از تجربه اجتماعی و سیاسی برخوردار بودند و فن جنگ را نیز می دانستند. آن ها مدت چند صد سال قبیله های یهود را رهبری کردند. ولی به تدریج مردم به این اندیشه درآمدند که باید برای خویش پادشاه و رهبر واحدی بگزینند تا بر آنان سلطنت کند و اتحاد و انسجام بین قبائل به وجود آورد.

در کتب مقدس یهود آمده است که گرچه پروردگار از نظام سلطنتی خشنود نبود، ولی فرمان داد که فردی به نام “شائول” به عنوان پادشاه یهود شناخته شود و موجب اتحاد و انسجام همه قبائل دوازده گانه گردد.

در آن دوران آئینی شبیه تاجگذاری هنوز رسم نشده بود، بلکه نخستین پادشاه یهود را  با روغن تقدس دادند و اختیار ملت را به دست او سپردند. مراسم روغن مالی در اصطلاح تاریخی و ادبی “مسح” نامیده می شود که به مفهوم مالیدن است و منطور مالیدن روغن به روی بدن شخص برگزیده می باشد.

با گزینش شائول به پادشاهی، دوران جدیدی از تاریخ ملت یهود آغاز گردید.

4 دیدگاه‌

  1. خداوند خطاب به موسی گفت تو اینک در محضر من هستی در مقام مقدس طوی!
    ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، سپس او را به پایین‌ترین مرحله بازگرداندیم

    موسی نمونه بشر کامل نزد خداوند است به عبارت دیگر مقدس

  2. استاد منشه برای من محترم هستند ولی نظری که من دارم اینکه شما در دراز مدت نمیتونید روی کسانی حساب کنید که شما را قاتلان مسیح میپندارند.به هر حال قیمتی که اون روز گذاشته شد ۳۰ سکه بود.حضرت محمد به بچه ها گفت این گردوها را بیشتر دوست دارید یا منو بچه ها گفتند گردوها را.حضرت محمد گفت دنیا همینه.خدا را شکر.

  3. به نظر من در تفسیر تاریخ یهود و کتاب مقدس دچار اشتباه مکانی شده. دلیلم. این است که حضرت ابراهیم را زمانی که در اتش انداختند در شرق ترکیه امروز بود و مزار فرزند حضرت اسماعیل در زنجان است و تخت سلیمان و زندان سلیمان در تکاب تبریز است و نام شهر اورومیه از نام چوپان یهودی به اسم اورام گرفته شده و نام اردبیل از نام دو جن که نامشان لذتا و اویل بوده و در خدمت حضرت سلیمان بوده اند گرفته شده، در اصل شهر اولیه یهودیان در آذربایجان بوده و ریشه یهودیان روسیه هم از اینجاست بعد ها طی جنگهای پرسیا و فروپاشی سلطنت پادشاهان یهود انها به حنوب ایران می روند در شهر شوش و در انجا هم در اثر جنگ با بابل اواره شده به سمت کنعان و مصر می روند که این نقل مکان طی زمان بوده و یکجا نبوده و از انجا هم اواره می شوند و اوارگی و تهت ظلم بودن یهودیان باعث شده تاریخ یهود به درستی بررسی نشود.

  4. با گرگ خاکستری هستم:
    یعنی توی این ۴۵۰۰ سال هیچ مفسرومتفکر یهودی این کشفیات را نکرده بود وتو یک تنه اومدی کشف کردی؟؟؟؟ این لاطائلات را میبافی که برای قوم تورک تاریخ بسازی؟؟؟ اخه قارداش جان یهودی را چه به ترک؟؟؟؟ سرزمین کنعان را چه به اذربایجان؟؟؟ توهم وتحریف هم حتی حدی داره بالام جان!!!!!!!!!!!!!!

Comments are closed.