دو ماه پس از آغاز خیزش مردمی در ایران، و دادن شعارهایی چون “خامنه ای قاتله، ولایتش باطله”، رهبر حکومت اسلامی ایران در نطقی خطاب به مردم می گوید “بله، من صدای اعتراض شما را شنیدم و می دانم که بعضی بی عدالتی ها رخ داده است” و بعد می گوید “مردم حق دارند حتی از شخص حقیر هم انتقاد کنند”.
وقتی خود را شخص حقیر می خواند، و می گوید مردم حق اعتراض دارند، و می گوید برخی بیعدالتی ها صورت گرفته که باید برطرف شود، خامنه ای در ابراز توبه دروغ می گوید.
دروغ بزرگ می گوید
به هراس دچار شده است، که این گونه سخن میگوید
پایه های قدرت خود را لرزان میبیند
از خشم مردم هراسناک شده و می آید و فریبکارانه می گوید که به مردم ظلم شده و آن ها حق اعتراض دارند.
خامنه ای دروغ میگوید
خامنه ای تقیه می کند، زیرا خود او بود که در همان روزهای نخستین آغاز اعتراض های مردمی، معترضین را اوباش و دست نشانده بیگانه خواند.
دستور داد آنان را به زندان بیاندازند.
ادعا کرد که پای دشمن در کار است. پای اسرائیل و صهیونیسم و استکبار و آمریکا در کار است.
ادعا کردند که در سراسر ایران شبکه های فرماندهی بیگانگان را شناسایی کرده اند که یک سرش به افغانستان می رسد و یک سر دیگرش در عراق است و یک سرش هم در دست صهیونیست ها.
حالا می آید و اعتراف می کند که به مردم ظلم شده است، و می گوید که برخی اعتراض های آنان برحق است.
اگر واقعا قبول دارد که به مردم ظلم شده است، پس در زندانها را بگشاید و هزاران تنی را که همچنان تحت شکنحه و آزار قرار دارند، آزاد کند، زندانبانان و روسای آن ها را به جرم ارتکاب به جنایت محاکمه و مجازات کند و توبه کند و خودش هم دست از جنایت بردارد.
جز این، معذرت خواهیهای او هیچ سودی ندارد.
با این سخنان، تنها قصدش آن است که مردم را آرام کند و کرسی متزلزل قدرت خود را از برافتادن در امان بدارد.
دروغ می گوید و فریب می دهد.
ولی مردم بسیار با هوش تر از آن هستند که این اعتراف به گناه رهبر رژیم سرکوبگر را بپذیرند و خاموش شوند
خامنه ای خوب می داند که خیزش مردمی چگونه آغاز شد.
آن هایی که ابتدا در مشهد به خیابان ها آمدند، مالباختگان بودند، سالخوردگانی بودند که حقوق بازنشستگی آن ها را بالا کشیده اند، مردمی بودند که فساد و دزدی سران حکومت آن ها را به جان آورده است.
نه عامل اسرائیل بودند و نه سرسپرده آمریکا و نه تحت فرمان آن نام مستعار آمریکایی که ادعا کردید فرمانده تظاهرات خیابانی در بیش از یکصد شهر ایران بوده است.
شما متوجه شدید که هرچه جنایت کردید، هرچه تظاهرکنندگان را در خیابان کشتید و یا در زندان موجب مرگ آنها شدید، باز هم به عیان دیدید که ترس مردم ریخته است و آن آتش زیر خاکستر ممکن است دوباره شعله ور گردد و بساط شما را درنوردد.
خامنه ای در توبه نامه خو می گوید “امیدوارم با همت مسوولان و مردم، جمهوری اسلامی در این زمینه برقراری عدالت پیشرفت کند.”
از کدام “همت مردم” سخن می گوئید؟
خود شما هستید که باید از کشتن تظاهرکنندگان دست بردارید و دختری را که تنها گناهش در آوردن روسری و تکان دادن آن در برابر عابرین بوده است زندانی و مجازات نکنید، وگرنه در راه برقرار عدالت، کاری از دست مردم برنمی آید.
اگر مقصودتان از واژه “همت مردم” آن است که صداهای اعتراض در گلو خفه شود و مردم مهر خاموشی بر لب زنند، سخت اشتباه می کنید.
ترس مردم ریخته و همبستگی ایرانیان بیشتر شده است، و همین است که رژیم شما را به هراس انداخته و خامنه ای یک بار دیگر ابراز توبه می کند، ولی کیست که این بار فریب او را بخورد!
چهل سال است که با این مظلوم بازیهاى ظاهرى مردم را فریب میدهند
اگر رأست میگوید یکبار صلاحیت خودش را باراى عموم بگذارد، همینطر صلاحیت نظام شیطانى را،
تا اسلام و کمونیسم کفن نشوند
ایران و ایرانیان بیدارو آزاد نخواهند شد
بنویس خودم از اسلام بدم می آید چرا پای ایران با رژیمی که اسلام من دراوردی داره را وسط می اوری
درود بر شما جناب مناشه امیر عزیز بخاطر چنین یادداشتی جامع کامل مختصر و مفید و سرشار از نکاتی که امیدوارم چشم آن دسته از مردم نادان کشورم رو که همچنان از این دیو پلید کور کورانه حمایت میکنند رو حتی اگر شده اندکی بازتر کنه