زمین و زمان دارد بر سرشان خراب می شود؛

دانلود فایل صوتی تفسیر

احساس می کنند که آسمان دارد بر سرشان خراب می شود، ولی همچنان رجز می خوانند و عربده می کشند و پرچم آتش می زنند و توهین می ورزند و بد دهنی می کنند و همانند لات های چاله میدان سخن می گویند.

کشوری باقی نمانده که از آن ها حمایت کند و تنهایشان نگذارد. حالا افتخار می کنند که بولیوی قصد همکاری دارد.

ونزوئلا مرحوم شد و سرمایه های حکومت ایران در آن سرزمین نفت خیز به هدر رفت، شاید بولیوی بتواند جای خالی مورالس را پر کند.

می روند و شورشیان پولیساریو در شمال آفریقا را تحت حمایت خویش می گیرند و مراکش نه می گذارد و نه بر می دارد و با فتنه گرایان جماران نشین ترک رابطه می کند و از همه کشورهای عرب هم می خواهد به اقدام مشابه دست بزنند.

حوثی ها در یمن را تحریک کردند و به آن ها پول و جنگ افزار و موشک دادند که به عربستان سعودی تعرض کنند تا شاید سعودی ها از ریاض فراری شوند و راه دریا در پیش گیرند، و شاید جهان اسلام به تصرف و تسلط شیعیان درآید و مذهب راستین بر سراسر کشورهای مسلمان حاکم گردد.

ولی به هر سو که می روند، سرشان به سنگ می خورد و به بن بست می رسند.

احساس می کنند که سمبه ترامپ خیلی پر زور است. ظاهرا اروپایی ها از او در مورد برجام جانبداری نمی کنند و به دنبال منافع کوتاه مدت خویش هستند، ولی خود رژیم می داند که بالاخره اروپا چاره ای نخواهد داشت جز آن که دنباله رو آمریکا شود، و تماس های خانم ترزا می با ترامپ نیز همین را نشان می دهد.

ترامپ از برجام خارج شد و همانگونه که بارها گفته بود، این شرم آورترین توافق دولت پیشین ایالات متحده را باطل ساخت، گرچه خانم مرکل درس سیاست به ترامپ می دهد که توافق های بین المللی یا چند ملیتی را نباید این چنین باطل کرد. ولی ترامپ از این حرف ها نمی فهد و می خواهد هنجارهای جدیدی را در روابط دیپلماتیک و بین المللی برقرار سازد.

دولت ترامپ آن قدر قاطعانه عمل کرد، که نه تنها اعلام تصمیم خود را چند روز جلو انداخت تا زودتر کار را یک سره کرده باشد، بلکه برقراری دوباره تحریم ها را که قرار بود سه ماه دیگر و برخی از آن ها شش ماه دیگر دوباره به اجرا گذاشته شود، فوری ساخت و تحریم های بیشتری نیز بر آن افزود.

ولی او به این اقدامات بسنده نکرد.

ترامپ اکنون خواهان آن است که مذاکرات تازه ای با حکومت ایران آغاز شود تا بتوان به یک برجام واقعی رسید، یعنی توافقی که موجب برچیده شدن همه زیرساخت های اتمی رژیم ایران باشد.

یعنی، نه سانتریفوژها نطنز باقی بماند و نه تشکیلات فردو به کار خود ادامه دهد و نه تاسیسات اصفهان و ساغند در جای خود بماند.

این همان خواسته ای است که ترامپ با کره شمالی مطرح کرده و می گوید بیائید همه تاسیسات اتمی را برچینید و آن گاه آمریکا به شما کمک خواهد کرد که از این فاجعه اقتصادی که با آن روبرو هستید، بیرون آئید.

بله، بحران اقتصادی کره شمالی، دست کمی از وضع فلاکت بار اقتصادی در ایران ندارد و شاید هم از آن وخیم تر باشد.

ولی شرط اول کمک اقتصادی و رفع تحریم ها علیه کره شمالی، برچیدن همه زیرساخت های اتمی است.

خطاب به پیونگ یانگ می گوید، تا در تهران نیز شنیده شود.

ترامپ به اتم بسنده نمی کند، بلکه برنامه موشکی رژیم را نیز منظور دارد.

موشک برای حمل بمب است و وسیله تعرض و تجاوز به دیگران است و رژیم ایران که نه نیروی هوایی دارد و نه نیروی دریایی دارد و نیروی زمینی اش نیز آش دهن سوزی نیست، همه استراتژی تهاجمی و تدافعی خود را روی دکترین موشک ها بنا نهاده است.

حالا آقای ترامپ می آید و می گوید که این یکی را نیز باید برچینند.

تا وقتی که برنچیده باشند، برجام بی برجام!

ترامپ شرط و خواست سومی نیز دارد و آن این که رژیم ایران باید از این حمایت فعال از سازمان های ترور دست بردارد. حساب کنید که سالیانه به حزب الله لبنان و حماس و حوثی ها و پولیساریو و شیعیان بحرین و شیعیان عراق و نقاط دیگر چقدر پول و اسلحه می دهد. این یکی را نیز باید قطع کند، وگرنه، تحریم و فشار و مجازات ادامه خواهد یافت و حتی شدیدتر خواهد شد.

ترامپ، شوخی نمی کند. خیلی هم جدی می گوید.

این یک هشدار دیگر ترامپ را هم، به حکومت ایران توصیه می کنیم که خیلی جدی بگیرد: حسن روحانی می گوید که با خروج آمریکا از برجام، اگر اروپا نتواند کاری بکند که مزایای ایران حفظ شود، دولت تهران نیز از برجام خارج خواهد شد و آن گاه غنی سازی اورانیوم را در هر سطحی که دلش بخواهد از سر خواهد گرفت.

البته، روحانی زیرک، جای گریزی هم باقی می کند و از دو واژه “در صورت لزوم” و “غنی سازی صنعتی” استفاده می کند.

روحانی خوب می داند که ایران نه نیازی به اورانیوم غنی شده دارد و نه واژه غنی سازی صنعتی در حدی که بالاتر از سه و نیم درصد باشد مورد نیاز است.

البته کوره اتمی کوچک و ازمایشگاهی امیرآباد تهران، با اورانیوم بیست درصدی کار می کند، ولی ایران دست کم برای بیست سال آینده سوخت مورد نیاز آن را تامین کرده است.

حالا ترامپ به آن ها هشدار داده می گوید “وای بر شما اگر به غنی سازی اورانیوم باز گردید” و در لفافه می افزاید “انگاه وقایع غیرمنتظره ای رخ خواهد داد”.

این سخنان سربسته، چه مفهومی می تواند داشته باشد؟

منظورش یا جنگ است و یا براندازی رژیم.

ولی نتیجه هر دو گزینه یکی است و آن فروپاشی حکومت است.

زیرا جنگ به مفهوم هجوم ارتش آمریکا به خاک ایران نیست، بلکه همان موشک های کروز و حملات هوایی است که می تواند دمار از روزگار حکومت درآورد و به ملت ایران چراغ سبز نشان دهد که برخیزند و ضحاک زمان را براندازند.

در داخل ایران نیز، همه چیز برای این به پاخیزی ملت فراهم و آماده است: اقتصاد به ورشکستگی رسیده، دلار هفت تومان به هفت هزار تومان و بالاتر هم رسیده، ولی به قیمت ده هزار تومان نیز در بازار یافت نمی شود.

تجارت ایران با کشورهای جهان، و به ویژه فروش نفت، روز به روز کمتر می شود و واردات افزایش می یابد و سپاه پاسداران که بر اقتصاد مملکت اوختاپوس وار چنگ انداخته، حتی سنگ قبر و بیل را هم از چین وارد می کند.

دزدی ها ! دزدی ها در ابعاد گسترده ادامه دارد. اختلا س می کنند و می چاپند و به خارج از ایران منتقل می کنند، تا برای فردایی که دور نخواهد بود، بنیه ای و پس اندازی داشته باشند.

نبود مدیریت، در همه سطوح حکومتی ادامه دارد و آن آخوندها و یا بیسوادان سرسپرده رژیم که مدیریت را به دست گرفته اند، شیرازه مملکت را از هم پاره پاره کرده اند و بس!

این ها دردهای داخلی مملکت است که اگر با وضع بین المللی رژیم در کنار هم بگذارید، نور علی نور می شود.

حالا آقای محمد جواد ظریف، با آن لبخند دلفریب، می تواند راه افتد، به پکن برود، به مسکو برود و به بروکسل برود و التماس کند که برجام را باطل نکنند.//

خامنه ای نابخرد، که غرور و قدرت چشم بصیرت او را کور کرده است، می گوید: حالا که غرب به ما پشت کرده، به شرق روی آوریم.

از او بپرسید “شرق” چه مفهومی دارد؟ اگر منظورشان چین است، هنر چینی ها  آن است که تجارت کنند، نزول خواری کنند و سودشان افزایش یابد و بتوانند بیل و سنگ قبر بیشتری به ایران صادر کنند.

بیشتر از این، حکومت ایران نباید انتظاری از چین داشته باشد.

منظورتان هند و پاکستان است؟ آن ها همراهی با ایالات متحده را بیشتر از حمایت از ایران به سود خود می دانند.

نگاهتان به مالزی و اندونزی و ویتنام و تایلند دوخته شده؟ آن ها که در صحنه بین المللی عددی نیستند.

می ماند امپراتوری تزاری روسیه.

کدام امپراتوری؟

خود پوتین دست گدایی به سوی دیگران دراز کرده و با حیرت و تاسف می بیند که چگونه روسیه اعتبار خود را در دنیا از دست می دهد.

ترامپ در جریان کره شمالی، روسیه را اصلا به بازی نگرفت و در مورد سوریه نیز اعتنایی به حضور نیروهای روسی نمی کند و هرگاه دلش خواست، بدون همآهنگی با روسیه، بمباران در سوریه را از سر می گیرد.

پرزیدنت پوتین در دیدار چهارشنبه با نتانیاهو، به نخست وزیر اسرائیل می گوید نگران نباشید، ما سامانه ضد هوایی اس – ۳۰۰ به سوریه نخواهیم فروخت که آزادی عمل نیروی هوایی اسرائیل را بر فراز خاک آن کشور محدود کند.

به یاد داریم که روسیه از فروش سامانه ضد هوایی اس – ۳۰۰ به حکومت اسلامی ایران نیز خودداری کرده بود.

روسیه بزرگترین دوست حکومت اسلامی ایران است؟

شوخی نکنید!

پوتین در سالروز پیروزی ارتش سرخ بر آلمان نازی، حسن روحانی را دعوت نکرد که در کنار او در جایگاه سلطنتی میدان کرملین بنشیند و رژه را با او تماش کند. بنیامین نتانیاهو را دعوت کرده بود.

پوتین به نیروی هوایی اسرائیل عملا امکان داد که هر اندازه می خواهد در آسمان سوریه پرواز کند و مواضع و قرارگاه های سپاه قدس را در هم بکوبد و نابود کند.

ساعاتی پس از بازگشت نتانیاهو از مسکو، این مواضع در ظرف ۹۰ دقیقه کن فیکون شد و سپاه پاسداران بزرگترین ضربه را از دست ارتش دفاعی اسرائیل، به طور مستقیم، در خاک سوریه متحمل شد.

آخوند احمد خاتمی هنوز هم در نماز جمعه عربده می کشد که اگر اسرائیل دست از پا خطا کند، رژیم ایران تل آویو را نابود خواهد کرد.

حتما احمد خاتمی نشینده که چکونه اسرائیل زیرساخت تعرضی سپاه قدس در سوریه را ویران کرده است.

تصور نابخردانه شان آن است که با این رجزخوانی ها، اسرائیل را ، فوت نکرده، به هوا خواهند فرستاد. //

اسمان روی سرشان دارد خراب می شود و زمین زیر پایشان دارد می لرزد، و انگشت به دهان گزیده و از خود می پرسند که چه می توانند بکنند؟

اورشلیم – شنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ ، ۱۲ مه ۲۰۱۸