منصور مظفری خبرنگار و فعال سیاسی با انتشار مقاله ای انتقادی خطاب به وزیر بهداشت حکومت در روزنامه آفتاب یزد نوشت: جناب نمکی نمیدانم شنیده اید: حرمت امامزاده به متولی آن است یا خیر، اما حتماً میدانید: چو دانی و پرسی سوالت خطا است این که میگویید: کسی به حرف من گوش نمیدهد! یعنی باور نکردهاید که حرمت امامزاده به متولی آن است، اما اگر فکر میکنید چرا میگوییم ۴ ماه وزیر باش! یعنی: «چو دانی و پرسی سوالت خطا است.» دقیقاً مالِ همین جاست.
وی در ادامه نوشته است : همه می دانند که راهی که میروید، راه خطا و اشتباهی است ؟آقای نمکی! چقدر نوشتند و نوشتیم با سبک مدیریت التماسی نمیشود یک وزارت خانه با صدها هزار پزشک و متخصص را اداره کرد؛ اما کو گوش شنوا؟! وقتی یک نفر با علمِ به این که میداند نمیتواند تلاش میکند برای وزیر وزارت خانهای پر از فرهیخته و متخصص و فوق تخصص شدن، یعنی اساساً حُب صندلی اول جایی را که از کارایی ساقط میکند چشم است و، چون چشم از بینایی ساقط شد، اول بدبختی بشر است.
منصور مظفری نوشته است : آقای نمکی! نمیگوییم استعفا بده، از دولت هم که خود شرایط خوبی ندارد، انتظار نداریم وزیر بهداشت خود را در بحرانیترین روزهای کرونایی برکنار کند (هرچند برکناری و استعفا بزرگترین لطف در حق شما است!)، اما انتظار داریم وزیر باشید، وزیری که بداند جایگاهش کدام است، وجاهت حقوقیاش تا کجا است و باور کند وقتی پای جان ایرانی در میان است نباید با تعارف و لرزان برخورد کرد از چه واهمه دارید؟
وی در ادامه نوشته است: آقای نمکی! نقشی در وزیر شدن تان نداشتیم که سهمی در برکناری شما خواسته باشیم، اما نگران این مردم هستیم این مردمی که از بس حرفهای چندگانه و متناقض شنیده اند، خسته و سردرگم شده اند. نمیخواهیم درس مدیریت به شما بدهیم، اما در این اوضاع، سکاندار کابینه باید وزیر بهداشت باشد نه دیگران و دیگری.
این تحلیلگر سیاسی نوشته است: آقای نمکی! شنیدهاید میخواهند آزمون برگزار کنند؟! آزمون کانون وکلا، این هم مردم هستند که گوش ندهند و بروند سفر؟ این دهن کجی به اوضاع و احوال بحرانی کشور نیست؟ دیدهاید مردم را در صفهای طولانی مرغ و روغن و دیگر اقلام؟ این که دیگر بیتوجهی به درخواستهای شما نیست، هست؟