نوشتۀ: دکتر مهدی آقازمانی، جامعه شناس
به نقل از هفته نامه “ایرانشهر” چاپ لوس آنجلس
در واکنش به تظاهرات خشونت بار گروه های طرفداران فلسطینی ها در چند کشور جهان، در واکنش به تصمیم پرزیدنت ترامپ در مورد برسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل، و همچنین انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به اورشلیم، دکتر مهدی آقازمانی جامعه شناس و اجرا کنندۀ موفق برنامه های تلویزیونی مقاله ای در هفته نامه “ایرانشهر” در لوس آنجلس انتشار داد که آن را می خوانید:
۱ – رییس جمهوری ایالات متحده پس از ۲۲ سال متوالی، از تعلیق یک مصوبه کنگره آمریکا برای چهل و پنجمین بار خودداری کرده و تصمیم میگیرد سفارتخانه آمریکا در اسرائیل را از تلآویو به اورشلیم منتقل کند – به شهری که در هفتاد سال گذشته، یعنی از نخستین روز اعلام استقلال دوباره اسرائیل پس از دو هزار سال پراکندگی، کلیه نهادهای حکومتی دولت دموکرات اسرائیل از جمله، پارلمان، نهاد نخستوزیری، دفتر ریاست جهموری و وزارتخانههای متعددی در آن واقع است.
بلا فاصله رسانههای متمایل به چپ، واکنش نشانمیدهند و به تحریک گروههای فعال تحت تاثیر خود مبادرت میورزند.
رهبران عرب در خاورمیانه از «جمعه خشم» صحبت میکنند و سخن از جنگ قریبالوقوع به میان میآورند.
. سر آخر به شهادت همان شبکههای خبری متمایل به چپ، ۱۱ نوجوان فلسطینی در بیت اللحم، ۸ تن در بخش شرقی اورشلیم و احتمالا همین تعداد هم در رام الله چند قلوه سنگ به سوی ماموران اسرائیلی پرتاب میکنند. البته به شهادت شاهدان عینی تعداد خبرنگاران همان رسانههای متمایل به چپ از تعداد معترضان در همین مناطق بیشتر است.
۲- در عصرگاه یکشنبه، گروهی از هواداران فلسطینیها که برای “مظلومیت آنها در واقعه انتقال سفارت آمریکا”، در شهرلوسآنجلس در مقابل فدرال بیلدینگ تجمع کرده و به زبان عربی شعار میدهند و مانند سربازان گردانهای “عز الدین القسام” چفیه به گردن دارند، در مشاجره با یک بانوی ایرانی هویتشان مشخص میشود که برخی از آنها ایرانیتبار هستند و به این که چرا خواهر یک دانشمند به قتل رسیده به دست ماموران وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران، به دادخواهی خون برادش برخاسته، و در همان مکان به اعتراض ایستاده است.
۳- انتشار فهرستی از بهترین و بدترین شهرهای جهان در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد که شهر غزه جایی که به روایت رسانههای متمایل به چپ سالهاست “در محاصره اقتصادی، اجتماعی و … اسرائیل”! قرار دارد، در مقایسه با بسیاری از شهرها و پایتختهای دول اسلامی منطقه، از رفاه و امنیت نسبی به مراتب بالاتری برخوردار است و کیفیت زندگی در آن دست کم از شهرهایی مانند دمشق، بغداد، کابل، اهواز، بیرجند و زابل بالاتر است – و این در حالی که در شهرهای گوناگون ایران از جمله همان اهواز، بیرجند و زابل، مسئولان رژیم اسلامی مردم را به راهپیمایی برای دفاع از “مظلومیت مردم دربند و ستمدیده فلسطین در غزه” ! دعوت میکنند – بیآنکه به مردم ایران بگویند زندگی در غزه از بیش از نیمی از شهرهای ایران، مرفهتر، امنتر و راحتتر است.
۴- روزهای عید یهودی حنوکا، جشنواره روشنایی و امید فرا رسیدهاست. جشنی که یادآور سختترین دورههای تاریخ یک ملت در اعصار پیشین است. از گذشتههایی دور که تنها چراغ باقیمانده در نیایشگاه مکابیون در زمان جنگ با یونانیان، در حالی که تنها برای یک روز روغن برای شمعدان ها داشته، به مدت هشت روز، روشن میماند تا روزهای سخت دوران جنگ جهانی دوم. روزهایی که آتش شمعها و چراغها و البته «کورههای آدمسوزی» با هم روشن شدند و میلیون انسان بیگناه، قربانی جنون قدرت و تنفر مردانی شدند که خود را «نژاد برتر» میخواندند.
اما تاریخ با گذر روزها ورق خورد. از آن اندیشه خود برتر پندار، تنها عبرتی برای تاریخ ماند و از آن شمعها که در جشن روشنایی در سالهای سیاه جنگ افروخته شده بود، خاطرهای که تاریخ ساز شد.
۵- در حالی که برخی دوستان من گرد سفره آراسته به غذاهای سرخ شده در روغن نشستهاند و نماز هَلِل دکلمه میکنند، دوستان دیگرم در همان رسانههای متمایل به چپ، چنان شور برشان داشته که بیا و ببین. آنها از آن ۱۱ نفر و نصفی معترض نوجوان سنگ انداز، قهرمانهای یک شبه تلویزیونی میسازند و رنج کشدار و دردآور ۸۰ میلیون ایرانی قهرمانی را که کمرشان زیر بار استبداد خرد شده است را نمی بینند. شاید هم میبینند و صلاحشان نیست دم برآورند.
خصلت تاریخ این است: روزهای سختش را برای ملتها و کرسیهای قدرتش را برای مستبدان همواره گذرا و لرزان قرار میدهد.
این جور که ما این عربا را فرستادیم به جهنم اگه یهودیان مخواستند تالا نسل عربو از فلسطین کنده بودن این بشار کیلویی میریزه تو کوره آدم سوزی اعراب مخالفشو
خدا بیامرزه اردشیر خانو درود خدا بر حضرت محمد و بندگان صالح