
انتشار گزارش جدید صندوق بین المللی پول، که به موجب آن، اقتصاد ایران نه فقط در سال خورشیدی کنونی رشد نخواهد کرد، بلکه شش درصد هم عقبگرد خواهد کرد، این پرسش را پیش آورده که علی خامه ای بر اساس چه اطلاعات و آمار و ارقامی دستور داده است که امسال، به گفته او، سال جهش تولید باشد؟
خامنه ای ادعا کرده بود که سال پیش، سال رونق تولید بوده، و این در حالی که همه اطلاعات قابل اعتماد اقتصادی نشان می دهد که در سال گذشته نیز اقتصاد ایران در مقایسه با سال پیش از آن پسرفت داشته است.
البته در گزارش صندوق بین المللی پول گفته شده که به علت کورونا، اقتصاد همه کشورها ضعیف خواهد شد. ولی در مورد حکومت اسلامی ایران این پسرفت بیشتر دیده خواهد شد، زیرا تحریم های اقتصاد آمریکا و کاهش بهای نفت در بازار جهانی و پایین آمدن چشمگیر درآمد ایران از ارز خارجی و کاهش تولیدات داخلی، ضربات سهمگینی به اقتصاد ایران وارد آورده است.
در ارزیابی رسمی صندوق بین المللی پول، که روز گذشته (سه شنبه) انتشار یافت، همچنین آمده است که سال گذشته، اقتصاد ایران نه و نیم درصد پسرفت داشته است.
با توجه به این داده ها، این پرسش مطرح می گردد که سران حکومت ایران، و به ویژه علی خامنه ای در مقام رهبر رژیم و ولی مطلقه فقیه، که همه اختیارات کشور را در دست خود قبضه کرده، بر اساس چه اطلاعات و مبنایی تصمیم می گیرند و برنامه ریزی می کنند.
اهمیت این پرسش آن است که اگر برنامه ریزی بر اساس اطلاعات غلط بناگذاری شده باشد، به پیکره اقتصادی و مالی حکومت آسیب خواهد رساند و اگر خامنه ای با این سخنان خواسته است مردم ایران را فریب دهد و برای بزرگ نمایی دستاوردهای رژیم به بزرگ نمایی بپردازد، به عقل سلیم و قضاوت درست مردم توهین کرده است.
آگاهان اقتصادی می گویند که کمبود بودجه امسال حکومت، دو سوم از مبلغ پیش بینی شده برای هزینه ها کمبود دارد و معلوم نیست که این کمبود از کدام منابع تامین خواهد شد. در برخی گزارش ها گفته شد که رژیم قصد دارد سهام برخی شرکت های دولتی را در بازار بورس عرضه کند تا شاید از طریق آن ها بتواند کمی از کسری بودجه را جبران نماید.
آشکار شدن دروغ دوباره حسن روحانی مبنی بر این که به زودی مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون دلار از بانک لوکزامبورگ به ایران انتقال خواهد یافت، بازمانده اعتماد مردم به سخنان دولتیان را نیز به باد داد.
در حالی که ایران در دوران شاه فقید تا شش میلیون بشکه در روز، نفت صادر می کرد، و این میزان در اوایل به روی کار آمدن حکومت اسلامی به کمتر از نیمی از آن کاهش یافته بود، اکنون احتمالا از ۱۵۰ هزار بشکه فراتر نمی رود که آن ها با بهایی بسیار نازل عرضه می شود و خریدار عمده آن چین است که پول آن را هم نه به صورت نقد، بلکه با کالای ساخت خود می پردازد که خرید کالا از کشورهای دیگر را غیرممکن می سازد.