قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، در یک تلاش دیگر به هدف بزرگنمایی خود، در مصاحبه ای ادعا کرد که در جنگ سیزده سال پیش بین ارتش اسرائیل و حزب الله لبنان، او در کنار حسن نصرالله و فردی به نام عماد مغنیه بود که فرمانده شاخه نظامی حزب الله و سرکرده امور تروریستی و خرابکاری این سازمان محسوب می شد، ولی از حملات هوایی اسرائیل جان سالم به در بردند. چند سالی پس از این جریان بود که عماد مغنیه در جریان یک سوء قصد انفجاری در دمشق به هلاکت رسید.
سلیمانی در مصاحبه ای از تلویزیون حکومت اسلامی پخش شد، ادعا کرد که اسرائیل از دیرباز در تعقیب وی برای نابود کردنش بوده و او قهرمانانه توانسته است جان سالم به در برد.
سخن از جنگ سی و سه روزه ای است که در سال ۲۰۰۶ جریان داشت و طی آن تلفات زیاد و خسارات سنگینی به حزب الله لبنان و زیربنای تروریستی آن وارد آمد. ولی رژیم ایران در این سال ها با هزینه کردن بیش از یک میلیارد دلار توانسته است آن را ترمیم کند و به صورت یک نیروی چریکی قدرتمند در آید، که اسرائیل خطر آن را بسیار جدی می گیرد.
جنگ دوم لبنان پس از آن آغاز شد که حزب الله در یک تعرض تروریستی، دو تن از سربازان اسرائیلی را که از کمین گاه هدف حمله قرار گرفته بودند ربود و آن ها را به داخل خاک لبنان برد و ارتش اسرائیل برای نجات آنان وارد خاک لبنان شد و عملیات نظامی به جنگی مبدل گردید که سی و سه روز ادامه یافت.
قاسم سلیمانی تعریف کرد که در یکی از شب های جنگ، هنگامی که نیروی هوایی اسرائیل مرتبا محله شیعه نشین موسوم به الضاحیه را بمباران می کرد، ساختمان های نزدیک به ستاد جنگی حزب الله بمباران شد و بیم آن می رفت که ساختمان فرماندهی نیز هدف قرار گیرد و از این رو آن سه تن تصمیم به فرار گرفتند و در تاریکی محض، بی آن که اتومبیلی در اختیارشان باشد، توانستند از آن محل بگریزند و نجات یابند.
اگر این گفته قاسم سلیمانی درست باشد، نشان می دهد که او و نصرالله و عماد مغنیه، تا چه حد از فن جنگ نا آگاه بودند و نمی دانستند که همیشه باید برای فرار همه امکانات لازم را فراهم کرد تا دشمن نتواند به هدف خود برسد. همچنین معلوم نیست که چگونه، سه تن افرادی که در مقام فرماندهی و رهبری بودند، در اوج جنگ و اوج بمباران های اسرائیل، محافظین و یا دستیارانی نداشتند که به کمک آنان بیایند.
قاسم سلیمانی در این مصاحبه گفت که در آن شب، او واقعا جان خود را در خطر احساس کرد، ولی تلاش اسرائیل برای کشتن او ناکام ماند.
فرمانده سپاه قدس این سخنان را در مصاحبه تلویزیونی انجام داد که وبسایت دفتر علی خامنه ای با او به عمل آورد و بخش هایی از آن از تلویزیون دولتی نیز پخش شد.
قاسم سلیمانی در ادامه خودستایی ها در این مصاحبه طولانی، ادعا کرد که اگر جنگ پس از ۳۳ روز به پایان نمی رسید، اسرائیل متلاشی می شد. این ادعا در حالی مطرح می شود که تلفات و حسارات حزب الله آن قدر سنگین بود که با گذشت سیزده سال، نه تنها جبران نشده، بلکه حزب الله جرات نکرده به هیچ تعرض تازه ای علیه اسرائیل دست بزند و همچنین سیزده سال است که حسن نصرالله همچنان از بیم ارتش اسرائیل، در مخفیگاه به سر می برد و حاضر نیست از آن جا بیرون آید.
جمهوری ولایت وقیح و عیادی آن ید طولایی در تحریف و بر عکس جلوه دادن وقایع دارند . من هر وقت میخواهم برای نسل آینده و یا کسانی که آن جنگ را به خاطر ندارند حقیقت جنگ و پیروز اصلی آن نبرد را معرفی کنم میگویم :
خاورمیانه یک عروسی داشت که همه از زیبایی آن تعریف میکردند و تروریستهای حزب الله با پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران دست به حماقتی زدند که عروس خاورمیانه به عجوزه خاورمیانه تبدیل شد . ( منظور از عروس خاورمیانه تعریف عامه مردم از لبنان قبل از جنگ ۲۰۰۶ است ) تمامی زیر ساختهای لبنان از شمال تا جنوب ، از شرق تا غرب ، از پلهای ارتباطی و جادهها و خط آهن و شبکه انتقال برق لبنان نابود شد . تمامی انبارهای موشکی حزبالله نابود شد و حزب الله لبنان مانند همیشه به تاکتیک فرار و قرار دادن سپر انسانی روی آورد و خودشان را پشت مردم غیر نظامی پنهان کردند . این واقعیت جنگ ۲۰۰۶ است . (نئوهاگانا ایران)