ارزیابی تحلیلگران اسرائیلی از تظاهرات و اعتراض های مردمی در ایران

 

رویدادهای ایران، در رسانه های همگانی اسرائیل به دقت دنبال می شود و جزئیات آن به صورت گسترده انتشار می یابد و تحلیلگران اسرائیلی ارزیابی ها خود را عرضه می کنند. پرسشی که در این خبررسانی ها مورد بررسی دقیق قرار دارد آن است که آیا برافتادن رژیم تعصیب گرای کنونی را به دنبال خواهد داشت؟

ارزیابی در اسرائیل آن است که اگر حکومت کنونی برافتد، نه تنها ملت ایران به آزادی های خود می رسد و از فقر و بیکاری و ذلت رهایی می یابد، بلکه خاورمیانه نیز از آرامش نسبی برخوردار خواهد گردید، زیرا اکثر آشوب هایی که هم اینک در سوریه و یمن و عراق و لبنان و نقاط دیگر جریان دارد، نتیجه فتنه گری های رژیم ایران و هدر دادن صدها میلیون و یا چندین میلیارد دلار است.

دکتر الداد پاردو استاد دانشگاه و آشنا به امور سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران در مصاحبه ای گفت: دامنه ناخرسندی ها آنقدر گسترده شده، که امروز حتی فرماندهای سپاه پاسداران و شخصیت های بلندپایه کنونی ایران درک می کنند که وضع کنونی نمی تواند ادامه یابد.

یک کارشناس دیگر به نام کلنل میکی سگال گفت: ملت علیه حکومت به پاخاسته و آن را به چالش گرفته است. ولی با نبود رهبری که بتواند اتحاد و همآهنگی بین مردم ایجاد کند، روند انقلاب بعدی را کند می سازد.

منشه امیر در مصاحبه رادیویی به زبان عبری، در پاسخ به این پرسش که آیا انقلاب تازه ای در راه است، گفت: همه عوامل و انگیزه های لازم برای بپاخیری ملت ایران وجود دارد. پول در دسترس مردم نیست، بیکاری زیاد است، گرانی سرسام آور است، دو برابر شدن نرخ ارزهای خارجی نشان ابراز بی اعتمادی مردم نسبت به رژیم است و از همه مهمتر پشتیبانی قاطعی است که پرزیدنت ترامپ نسبت به مردم ایران نشان می دهد.

منشه امیر نیز تائید کرد که نبود رهبری واحد، روند خیزش را کند می سازد. ولی تجربه ثابت کرده که در خیزش های خودجوش، رهبر نیز به تدریج ظهور می کند.

به گفته این تحلیلگر، شاهزارده رضا پهلوی بیشتر از هر چهره دیگری در داخل ایران محبوبیت دارد. ولی او هنوز به مرحله ای نرسیده که بتواند به فراخوانی گسترده دست بزند و رهبری را به دست گیرد.

از دیدگاه منشه امیر، شاهزاده رضا پهلوی با کارشکنی ها و توصیه های متضاد برخی دستیاران و طرفداران روبرو می باشد و رقابت های درون گروهی نیز رشد او را به عنوان رهبر خیزش مردمی در ایران کند می کند.

منشه امیر گفت که اقدامات پرزیدنت ترامپ و تصمیم او برای خشکاندن منابع مالی حکومت اسلامی، همراه به همه عوامل دیگر، سرنگونی رژیم را حتمی می سازد، ولی هنوز نمی توان زمان به نتیجه رسیدن این روند را ارزیابی کرد.

تحلیگر دیگر به نام “اصف گولان” گفت که نزاع در داخل حکومت بین دو جناح موسوم به تندرو و میانه رو نیز از عوامل تضعیف ارکان حکومت است و سوء مدیریت در حکومت و نبود افراد کاردان و حرفه ای در پست های کلیدی، امیدی به بهبهود وضع برای مقامات رژیم باقی نمی گذارد.

دکتر الداد پاردو استاد دانشگاه اورشلیم، در ادامه ارزیابی خود گفت که از دیدگاه وی، برافتادن رژیم یک امر حتمی است، و پرسش، تنها آن است که چه هنگام روی خواهد داد.

او گفت: درست است که این بار نیز، علت ظاهری از سرگیری اعتراض های مردمی، علل مالی و مادی می باشد. ولی در میان شعارها، اظهارات گزنده ای نیز علیه سران حکومت و حمایت های آن از تروریسم  منطقه ای و یاری رسانی به فلسطینی ها و رژیم بشار اسد شنیده می ود.

به گفته دکتر پاردو، هنوز طبقه متوسه در ایران وارد صنحه نشده است و باید دید که این طبقه اجتماعی، چه هنگام به موج اعتراض ها می پیوندد.

منشه امیر در همین زمینه گفت که در سال های حکومت، طبقه متوسط در ایران بسیار ضعیف شده و سپاه پاسداران بیشترین بخش از اقتصاد کشور را در دست خود قبضه کرده است. ولی همین بازاریان و آنانی که موج اعتراض های کنونی را با تظاهرات در بازار تهران آغاز کردند، در واقع همان طبقه متوسط هستند که اکنون حقوق خود را مطالبه می کنند.

دکتر اوری گوللدبرگ تحلیلگر امور خاورمیانه، در مقاله ای دیدگاه متفاوت عرضه کرد و گفت که بازاریان که علیه ناکارآمدی حکومت به پا خاسته اند، مخالفان رژیم نیستند، بلکه تنها انتظارشان آن است که اولویت های حکومت تغییر کند و توجه بیشتری برای بهیهود وضع اقتصاد کشور به عمل آید

به گفته او، هدف اصلی اعتراض ها زیر سؤال بردن دخالت های گسترده سپاه پاسداران در امور اقتصادی و فعالیت های مالی کشور است و اعتراض کنندگان بر این باورند که فرماندهای سپاه پاسداران، بیش از همه به فکر جیب خود هستند و به منافع و مصالح کشور توجه ندارند.

دکتر گولدبرگ گفت که مردم ایران پول را در خانه خود می خواهند و نه آن که در مرداب غزه و فسطین به هدر رود.