ارزیابی: فرمانده جدید سپاه قدس، همانند قاسم سلیمانی افراطی است، ولی تجربه او را هنوز ندارد

پاسدار اسماعیل قاآنی

پاسدار اسماعیل قاآنی که پس از هلاکت قاسم سلیمانی، به دستور علی خامنه ای به عنوان فرمانده سپاه قدس منصوب شده، از جانب تحلیلگران نظامی فرد پرتجربه ای در أمور نظامی محسوب می شود و از نظر افراطی بودن دیدگاهایش، دست کمی از سلیمانی ندارد. ولی در عین حال فاقد تجربیات فرمانده پیشین می باشد. با این همه، هنوز دشوار است بتوان ارزیابی کرد که انتصاب او چه تغییراتی به دنبال خواهد آورد و بر موقعیت منطقه ای رژیم ایران چه تاثیری خواهد داشت و تحولی در روابط رژیم ایران با گروه های چریکی شیعه در منطقه به وجود خواهد آورد.

پاسدار اسماعیل قاآنی از جانب تحلیلگران، یکی از نظامیان با سابقه رژیم توصیف شده که در دوران جنگ هشت ساله با عراق فرماندهی لشکر ۵ نصر و لشکر ۲۱ امام رضا  (ع)را عهده‌دار بوده‌است.

اسماعیل قاانی اهل مشهد است، اواخر سال ۵۸ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و اوایل سال ۵۹ برای آموزش به تهران رفت. .و پس از  بازگشت به مشهد در مرکز آموزش سپاه به عنوان کادر مشغول به فعالیت شد. وی در کشتار سال های ۶۰ به بعد در کردستان نقش بسزایی داشته است.

قاانی از سال ۶۰ تا پایان جنگ در جبهه فعالیت کرد وپس از پایان جنگ ایران و عراق قاآنی مدتی به خراسان بازگشت و بعد از تأسیس نیروی قدس سپاه در آن مشغول به خدمت شد که تاکنون هم ادامه یافته است.

اسماعیل قاانی از دوستان نزدیک قاسم  سلیمانی از سال ۶۱ بود .وی برای مدتی نیز معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه بود که پس از آن جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه شد.

اسماعیل قاآنی، یکی از مهم‌ترین چهره‌های حلقه مشهد در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و رابطه نزدیکی با رهبر جمهوری اسلامی دارد.

حلقه مشهد سپاه پاسداران در جریان تشکیل لشکر۵ نصر در بهمن ماه ۶۱ انسجام پیدا کرد. حسن باقری، نورعلی شوشتری، محمدباقر قالیباف و اسماعیل قاآنی مهم‌ترین چهره‌های این حلقه بوده‌اند. حسن باقری اولین فرمانده لشکر۵نصر بود که از پیوستن تیپ‌های ۲۱ امام رضا و تیپ ۱۸ جوادالائمه تشکیل شد.

تشکیل لشکر ۵ نصر، تنها خبر سپاه پاسداران در بهمن‌ماه ۶۱ نبود. هم‌زمان با این رخداد، فرمانده سپاه به پیشنهاد رهبر کنونی جمهوری اسلامی از شورای عالی دفاع درخواست کرد که «تشکیلات رسمی ستاد جنگ‌های نامنظم سپاه برای عملیات برون‌مرزی» ایجاد شود. طرح پیشنهادی سپاه در بهمن‌ماه ۶۱ به این شورا ارسال شد و در اردیبهشت ۶۲، علی خامنه‌ای – به عنوان رییس‌جمهوری و رئیس وقت شورای عالی دفاع، فرمان تشکیل واحد برون‌مرزی سپاه را صادر کرد که به دلیل هم‌زمانی آن با ماه رمضان به «قرارگاه رمضان» مشهور شد.

نخستین فرمانده قرارگاه رمضان، مرتضی رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران بود که به دلیل انتصابش از سوی بنی‌صدر، فقط یک‌سال در این پست ماند و پس از عزل بنی‌صدر از کار برکنار و محسن رضایی جانشین او شد.

پس از پایان جنگ و مرگ آیت‌الله خمینی، قرارگاه رمضان با تحولی جدی و اضافه شدن بخش‌هایی جدید به سپاه قدس تغییر نام داد.

اسماعیل قاآنی – که اکنون فرمانده این سپاه شده است، از زمان تبدیل قرارگاه رمضان به سپاه قدس به این نیرو پیوسته است.

علاقه‌مندی قاآنی به حوزه شرق ایران، او را به مهم‌ترین چهره در سیاست‌گذاری جمهوری اسلامی درباره افغانستان، پاکستان و شبه‌قاره هند بدل کرده است. اگر قاسم سلیمانی را معمار سیاست خارجی و نظامی جمهوری اسلامی در غرب و جنوب ایران (کشورهای عربی و اسرائیل) بدانیم، اسماعیل قاآنی این نقش را در رابطه با کشورهای شرقی ایفا کرده است.

با مقایسه نفوذ منطقه‌ای ایران در کشورهای عربی با میزان این نفوذ در افغانستان، پاکستان، کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه و بخش‌هایی از هند و کشمیر، در می‌یابیم به اندازه‌ای که قاسم سلیمانی در انجام ماموریت‌های خود موفق بوده‌، قاآنی نتوانسته به اهداف مشخصی دست یابد.

قاآنی از اردیبهشت سال ۱۳۸۵ به شکل رسمی به عنوان جانشین فرمانده سپاه قدس در رسانه‌ها معرفی شده است. تا پیش از این سمت، او به صورت ویژه سیاست امنیتی و نظامی ایران در پاکستان و افغانستان را پیش می‌برده است.

پس از سرکوب تظاهرات مردمی در سوریه و ورود داعش به سوریه، سپاه قدس به صورت رسمی به کمک رژیم اسد رفت. یکی از جنبه‌های کمک میدانی سپاه قدس، تشکیل لشکری از نیروهای افغان و اعزام آن‌ها به سوریه بود که «فاطمیون» نام گرفت. حضور ثابت سردار قاآنی در مراسم‌ رسمی این لشکر در ایران، نشان می‌دهد که او نقش اصلی در تشکیل، سازماندهی و هدایت این لشکر داشته است.

اسماعیل قاآنی – که اینک فرماندهی سپاه قدس را به عهده دارد، نه مانند قاسم سلیمانی چهره‌ای کاریزماتیک است و نه به اندازه او به مسائل کشورهای عربی و اسرائیل اشراف دارد. شاید مهم‌ترین نقطه عطف فعالیت‌های او در سه دهه گذشته آن باشد که پس از حمله طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف، در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ که ایران را در آستانه جنگ با طالبان قرار داد، مشاوره‌های او سبب انصراف از این تصمیم شده باشد.

یک دیدگاه

  1. اساس رژیم وفرقه تبهکارجمهوری اسلامی ایران براساس فقط( خون ریزی) و(گسترش مسائل دینی) میباشد که چهل ویکسال با شکست کامل مواجه شده است وملتی که شما درخیابانها می بینید از روی اجبار وچشم وهم چشمی ازهمدیگر ویا درمحیط کار حظورپیدا کرده اند تا مبادا گزارشی بر علیه آنها ودرنتیجه ازدست دادن شغل وکارروزانه شان رخ ندهد. اسماعیل قاآنی هم مجری دستورات فراماسونرمافوق خودش یعنی علی خامنه ای میباشد وخود خامنه ای هم باید فرامین بالادست خودش را مو به مو به اجرا بگذارد تا برمسند قدرت و شوکت و سلطه گری وقدرت پرستی خودش تکیه کرده وادامه مسیر بدهد ودراخرهم این دارودسته با برنامه های ازپیش تعیین شده بطور مرموزی کشته ویا به قتل برسند. نهایت کار(مرگ فلاکت بار با ذلت) منتظر همه آنهاست.

Comments are closed.