روز دوشنبه ۲۹ بهمن۹۷، قیمت دلار در بازار ارز تهران از مرز ۱۳ هزار تومان فراتر رفت و به ۱۳۴۰۰ تومان رسید.
به گفته کارشناسان اقتصادی حکومتی، آغاز اجلاس اف.ای.تی.اف (FATF) و احتمال بازگرداندن رژیم به فهرست سیاه این ارگان بینالمللی و همچنین نامشخص بودن وضعیت لوایح مربوط به اف.ای.تی اف در مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله دلایل افزایش قیمت دلار هستند.
در پی متوقف شدن بررسی لوایح FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام، و شکست ظریف در سفر مونیخ برای تداوم برجام، سخنگوی وزارتخارجه ملاها گفت: مهم و گامهای بعدی اجرایی شدن آن است که نگاه ما، خواست ما و توقع ما از اروپا اجرایی کردن و اجرایی شدن این سازوکار است.
بهرام قاسمی مجمع تشخیص مصلحت نظام را مخاطب قرار داد و گفت:
«تکرار میکنیم که تصویب این لوایح بدون در نظر داشتن سازوکار مالی و بدون هیچگونه ارتباطی با بحث برجام در واقع به نفع کشور و به نفع مصالح مردم و به نفع اقتصاد و اقتصاد خارجی جمهوری اسلامی ایرانی هست و امیدوار هستیم که مجمع تشخیص مصلحت امروز در این مورد تصمیم بگیرد و به هر دلیلی بهرغم همه دلسوزیها تعهدات و افراد متعهدی که در آنجا هستند و علاقهمند به سرنوشت کشور هستند نتوانستند تاکنون به جمعبندی لازم دست پیدا کنند نهایتاً تشخیص درستی را در این مجمع تشخیص داشته باشند و هر آنچه که مصلحت مردم و کشور هست را سریعتر تصویب کنند.
ما نیازمند هستیم که برخی از چرخههای در واقع ارتباطات بینالمللی خودمان را در واقع روانتر بکنیم.»
در همین حال میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت در روز ۲۹بهمن گفت: «با بررسی سوابق و اسناد FATF که پالرمو و CFT هم جزء آن است، به این یقین رسیدم که استکبار و در رأس آن آمریکا، آن معاهدات بینالمللی را وسیله و ابزار سیاسی تسلط بر انقلاب اسلامی قرارداده است».
و بادامچیان از جناح مؤتلفه هم گفته “اینستکس « INSTEX» استقلال اقتصادی کشور را نشانه گرفته است. کسانی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام به لایحه الحاق نظام به پالرمو خوشبین بودند، اکنون به این نتیجه رسیده اند که برای پاسخ درست و منطقی به اروپا و حفظ استقلال کشور، پالرمو را رد کنند و نظام را بیش از این به دالان تعهدات تودرتو وارد نکنند”.
روزنامهٔ جهان صنعت ۲۹ بهمن هم با اشاره به این وضعیت نوشته: «بحران اقتصادی افزایش یافته است؛ دیپلماسی ما در موضعی تدافعی است و با وجود تلاشهای بسیار، کاری از پیش نمیبرد».
این روزنامه به بنبست حاکم اشاره کرده و مینویسد:« سپهر سیاسی نظام اما در چنین موقعیتی اساساً فاقد ایده یا برنامه معنادار و مشخص وجودی است.»
دو جریان سیاسی که در این سالها تشکیلدهنده بلوک قدرت در نظام بودهاند، عملاً هیچ ایدهای برای برونرفت از این وضعیت ندارند.
هر دو در نوعی بحران گفتمانی فرو رفتهاند …. نتیجه این وضعیت تعمیق بیاعتمادی میان شهروندان و ساکنان در بلوک قدرت است، در چنین شرایطی… مردم… مستعد همراهی با جریانهای پوپولیستی و حتی خطرناکتر میشوند. بهخصوص اگر آفتزدگیهای اقتصادی ادامه پیدا کند.
تجربیات تاریخی نشان میدهند که از دل این وضعیت، وضعیتهای خطرناک ممکن است ظهور یابند.
برگرفته از آژانس ایران خبر