آنچه را که در زیر میخوانید، مقالهای به قلم “ران بن یشایی” است که در پایگاه خبری وای نت، منتشر شده است. نویسنده مقاله، حمله هوایی اسرائیل به جنوب لبنان پس از هشت سال را رویکردی لازم در برابر حملات موشکی از جنوب لبنان به سوی اسرائیل میداند و می نویسد:
«حمله هوایی ارتش اسرائیل به لبنان در بامداد پنجشنبه (پنجم ژوئیه)، نه تنها نشان دهنده افزایش واکنش اسرائیل به موشکهای شلیک شده از مرز لبنان است، بلکه نشان از درک بهتری از تهدیدهای گروههای فلسطینی در آن منطقه دارد.
برخلاف حوادث قبلی، شلیک موشک در ماههای اخیر که از پرتابگرهای دست ساز پرتاب میشد، حمله بامداد پنجشنبه توسط موشک انداز دقیقتر نظامی و چندگلوله کاتیوشا انجام شد که بر روی یک کامیون قرار داشت تا حداکثر قدرت تحرک را داشته باشد.
این راکتها از منطقهای در شمال رودخانه لیتانی، در نزدیکی شهر محمودیه، که تحت کنترل گروه تروریستی حزبالله لبنان، وابسته به حکومت ایران است، شلیک شد.
یک جاده باریک منتهی به روستا برای شروع حمله مورد استفاده قرار گرفت و شهر مرزی اسرائیلی کریات شمونا را در چند کیلومتری آن هدف قرار داد.
این جاده در حمله هوایی جنگندههای اسرائیلی بمباران شد و دسترسی به شهر را قطع کرد، جایی که زمینهای شیب دار و صخرهای، هرگونه دسترسی جایگزین را غیرممکن میسازد.
جاده بمباران شده یک مسیر حمل و نقل حیاتی در منطقه مرجایون است که به عنوان سکوی پرتاب برای حملات گروههای مسلح فلسطینی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
نیروهای حزبالله لبنان و سایر نیروهای نظامی لبنانی مستقر در جنوب این کشور، به راحتی میتوانند از انجام چنین حملاتی جلوگیری کنند، اما ظاهرا تمایلی برای این کار ندارند.
حمله نیروی هوایی اسرائیل به منطقه محل شلیک موشکها، اولین حمله اسرائیل به جنوب لبنان در هشت سال گذشته بود و این پیام واضحی را به حزب الله، دولت لبنان و ارتش آن کشور میرساند که در صورت نقض حاکمیت اسرائیل، این کشور در حمله به زیرساختهای لبنان تردید نخواهد کرد.
در جریان جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶، دولت اهود اولمرت، نخست وزیر وقت، به دنبال درخواست ایالات متحده، از حمله به زیرساختهای محلی خودداری ورزید.
پس از آن جنگ، رهبران اسرائیل به این نتیجه رسیدند که اجتناب از چنین حملاتی یک اشتباه استراتژیک بود که حزب الله را قادر به درگیری بیشتر کرد.
در سال ۲۰۰۸، سپهبد گادی آیزنکوت، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، آموزهای را به نام «دکترین ضاحیه» نامگذاری کرد، که برگرفته از محله ضاحیه بیروت، یک پایگاه حزبالله لبنان است که در طول جنگ توسط ارتش اسرائیل به شدت آسیب دید.
این آموزه شامل استفاده از نبرد نامتقارن برای تخریب زیرساخت های دشمن میشود و آیزنکوت در آن زمان هشدار داد که جنگ آینده بین اسرائیل و لبنان شامل تخریب زیرساختهای غیرنظامی خواهد بود.
حمله اخیر به جنوب لبنان نشانه واضحی از زنده بودن و تداوم این آموزه بود. جادهای که تخریب شد، هم توسط غیرنظامیان و هم گروههای شبه نظامی، مورد استفاده قرار میگرفت.
به گفته مقامات اسرائیلی، علیرغم بحران اقتصادی در لبنان و افزایش روزافزون فرار شهروندان از این کشور، ارتش لبنان همچنان قادر است وارد اردوگاههای پناهندگان فلسطینی در جنوب آن کشور شود و موشک اندازهای مورد استفاده در حمله به اسرائیل را پیدا کند.
اسرائیل باید علاوه بر درخواست از ارتش لبنان و حزب الله برای اقدام علیه جناحهای مسلح فلسطینی، توانایی خود در جمع آوری اطلاعات را نیز که تا کنون بر حزبالله و سلاحهای انباشته شده در اردوگاههای فلسطینی متمرکز شده است، ارتقا بخشد.
این شکاف اطلاعاتی باید به سرعت بسته شود زیرا به گروههای فلسطینی اجازه داده شده است که قدرت نظامی خود را افزایش داده و تهدیدی واقعی برای نیروهای اسرائیلی در مرز ایجاد کنند.
فقدان اطلاعات مشابه در درگیری های اخیر با غزه، باعث شد ارتش اسرائیل از تعداد و دقت موشکهای دوربرد در دست حماس و جهاد اسلامی شگفت زده شود.
اسرائیل باید متوجه باشد که همین روند در حال حاضر در اردوگاههای پناهندگان فلسطینی در جنوب لبنان در حال انجام است و پیش از اینکه شمال اسرائیل، همان حملات موشکی منظمی را که بخش جنوبی این کشور سالها در معرض آن قرار گرفته است تجربه کند، برای مقابله با آن تلاش نماید.»