وزیر خارجه جمهوری اسلامی سوم نوامبر (۱۳ آبان) در مصاحبه با شبکه CBS مدعی شده بود «بایدن یا ترامپ فرقی برای ایران ندارد» اما پس از آنکه رسانههای آمریکایی اعلام کردند جو بایدن در شمارش آراء از ترامپ پیش افتاد محمدجواد ظریف ششم نوامبر (۱۶ آبان) به شبکه ونزوئلایی «تلهسور» گفت «مشخص است که بین بایدن و ترامپ تفاوت وجود دارد»!
اظهارات متناقض ظریف میتواند بیانگر اختلاف درون حکومت بر سر مذاکره کردن یا نکردن با دولت جو بایدن باشد.
در ایران از مواضع مسئولان جمهوری اسلامی و رسانهها پیداست برای آنها انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده قطعی است در حالی که حساب زیادی روی موفقیت احتمالی دولت ترامپ که از طریق محاکم قضایی پیگیر ادعای تقلب در انتخابات است باز نکردهاند. اکنون در تهران با جدیّت و شدت بیشتری موضوع مذاکره با آمریکا مطرح میشود و بیتردید جریانهای درونی نظام از جمله اصلاحطلبان بیشتر به جناح مخالف مذاکره و علی خامنهای فشار خواهند آورد اما همگی اینطور وانمود میکنند که تغییر ریاست جمهوری در آمریکا سبب تغییر احتمالی مواضع جمهوری اسلامی درباره مذاکره است.
حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی پس از اعلام پیروزی بایدن گفت «اینک فرصتی برای دولت آینده آمریکا است که اشتباهات دولت گذشته را جبران کند و با احترام به قواعد جهانی، به مسیر پایبندی به تعهدات بینالمللی بازگردد.»
علی ربیعی (عباد) سخنگوی دولت و از چهرههای امنیتی نظام نیز در یادداشتی تحت عنوان «ساکن ژانویه کاخ سفید» در واکنش به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نوشت «به تفاوت بالقوه رؤسایجمهور آمریکا بیتوجه نیستیم» و «آمریکا میتواند به خط مشی عاقلانه برگردد.»
هرچند خامنهای بارها ادعا کرده جمهوری اسلامی با آمریکا مذاکره نمیکند اما در آبان ۱۳۹۸ در یک سخنرانی گفته بود «مذاکره با آمریکا هیچ نتیجهای ندارد چون قطعاً هیچ امتیازی نمیدهند.» معنای این حرف میتواند این باشد که اگر آمریکاییها امتیاز بدهند راه مذاکره بطور کامل بسته نیست.
در ایران بدون کمترین توجه به زندگی مشقتبار اکثریت مردم بخشی از جریانهای درون نظام از مقامات ارشد تا رسانههای وابسته به حکومت این تصور غیرواقعی را القا میکنند، و شاید هم واقعا باور دارند، که پیروزی بایدن یعنی شکست مخالفان جمهوری اسلامی! درواقع سقف آرزوهای آنها رفتن ترامپ از کاخ سفید بود و اکنون مسئله بر سر این است که بایدن چه سیاستی در پیش خواهد گرفت و چه فرصتهای برای جمهوری اسلامی ممکن است فراهم شود.
نباید فرصت را از دست داد
سیدجلال ساداتیان سفیر پیشین جمهوری اسلامی در لندن و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در یادداشتی در روزنامه «آفتاب یزد» با اعلام هشدار مینویسد: «باید میان بایدن با اوباما تفاوت قائل شد. بایدن نزدیک به آن طیفی از دموکراتها است که به اندازه اوباما نسبت به ایران نرمش نشان نخواهد داد.»
او تأکید کرده «مسئولان باید فکر و نقشه راه یکپارچهای را برای تغییر شرایط در نظر بگیرند. اینکه باید در راستای اهداف و آرمانهای کلان گام برداشت اهمیت دارد اما اینکه وضع زندگی مردمی که در این سالها تحت فشار بسیاری بودند نیز تغییر کند، مهم است.»
ساداتیان با اشاره به لزوم «یکپارچگی در سیاست نسبت به دولت بایدن برای امتیازگیری از آمریکا» میگوید: «اگر قرار باشد ما تا سال بعد و مشخص شدن رئیس جمهور بعدی صبر کنیم فرصت مهمی را از دست میدهیم. لازم است به سرعت تا تیم بایدن شکل نگرفته است ایران نقشه راه خود را تعیین کند تا بتواند در گفتگوهای احتمالی آینده امتیازات مناسبی را از طرف مقابل بگیرد.»
مخاطب پنهان یادداشت ساداتیان علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی است زیرا اوست که باید در مورد مذاکره با آمریکا تصمیم نهایی را بگیرد.
سیاستهای ترامپ هرچند محور آن تحریمهای یکجانبه بود ولی برای رژیم ایران بسیار گران تمام شده است. گرچه بایدن آشکارا از بازگشت به برجام سخن میگوید اما مسئله اینجاست که کدام جریان درون نظام قرار است با تیم او وارد مذاکره شود؟ آیا نظام به تیم روحانی و ظریف اجازه خواهد داد تجربه شکست خورده برجام را تکرار کنند یا خامنهای منتظر تغییر دولت در سال ۱۴۰۰ و رویکار آمدن «انقلابیها» میشود؟
احتمال اینکه مذاکره با آمریکا شکاف درون حاکمیت را افزایش دهد کم نیست به ویژه اگر قرار باشد یک دولت نظامی یا شبهنظامی روی کار آید. در ایران برخی میگویند بایدن نیز شاید ترجیح دهد بجای روحانی و ظریف با دولت بعدی ایران مذاکره کند آنهم در حالی که در محافلی سخن از نامزدی محمدجواد ظریف برای ریاست جمهوری اسلامی میرود. به هر حال، بعید است اگر برای همراهی با «مجلس انقلابی» حزباللهیها روی کار بیایند و بایدن روی برجام موشکی اصرار بورزد، مذاکره احتمالی راه به جایی ببرد.
ترامپ با نیروهای سیاسی مخالف رژیم دیدار نکرد
در خارج از ایران شماری از فعالان سیاسی فرض را بر حتمی بودن ریاست جمهوری بایدن گذاشتهاند و آن را یک فرصت میدانند. نیما راشدان فعال سیاسی به «رادیو فردا» میگوید «حتی اگر ترامپ در انتخابات رای میآورد تغییر بزرگی در سیاست او در قبال ایران ایجاد نمیشد و بعید بود جبههی مستقیم در مقابل ایران ایجاد کند.»
راشدان میگوید «ترامپ خواستار توافق بهتر با [رژیم] ایران بود و برای مذاکره اقدام کرد و به هیچ عنوان به صورت ایدئولوژیک حاضر به تغییر رژیم نبود. ترامپ حتی با یکی از نیروهای سیاسی مخالف جمهوری کار و دیدار و توافق جدی نکرد.»
او توضیح میدهد «برای تغییر رژیم در یک کشور اولین کار این است که باید به سراغ نیروهای آلترناتیو رفت اما ترامپ این کار را نکرد و درواقع وزارت خارجه آمریکا اپوزیسیون ایران را تحریم کرده بود و فقط توازن قدرت در خاورمیانه را به ضرر جمهوری اسلامی تغییر داد.»
راشدان در مورد بایدن نیز میگوید« معلوم نیست رویکرد او به باراک اوباما نزدیک باشد یا به موضع سنتی دموکراتها که بسیار به اسرائیل نزدیک و طرفدار حقوق بشر است… گرچه بخشی از آن سیاستهای آتی از روابط آتی رهبران ایران میآید.»
فروپاشی با ایجاد شبکههای نفوذ
راشدان در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید «رهبران جمهوری اسلامی بسیار به حزب دموکرات بیاعتمادتر از حزب جمهوریخواه هستند. نسخهای که از فروپاشی در ذهن خامنهای و افراد پرقدرتی که پس از مرگ او جایگزین خواهند شد نسخهای شبیه به مدل فروپاشی شوروی و کشورهای اروپای شرقی است. به همین دلیل آنها بارها نسبت به شبکهسازی و نفوذ هشدار دادند. در زمان ترامپ سطح تخاصم بین ایران و آمریکا چنان بالا بود که راهی برای نفوذ و شبکهسازی نمیماند.»
او ادامه میدهد «در ایران وقتی از نفوذ صحبت میکنند اسم افراد را میآورد مثلا سیامک نمازی یا پرونده فعالان محیط زیست و اقدامات آنها را مصداق نفوذ و شبکهسازی با هدف فروپاشی میدانند. این نسخه مدلی است که در دولت اوباما پیاده میشد و درهای رفت و آمد باز بود و جمهوری اسلامی نسبت به این سیاست نگران بود و اگر بایدن بخواهد این راه را برود فکر میکنم با تجربه قبلی که از دولت اوباما دارد این واهمه جمهوری اسلامی را بیشتر خواهد داشت.»
این سخنان در حالیست که در دیماه ۱۳۹۵ گروهی از فعالان سیاسی خارج از کشور در نامه به ترامپ از مواضع سختگیرانه ترامپ علیه رژیم ایران استقبال کردند و از او خواستند برای گسترش و اعمال پرقدرت تحریمها علیه «سپاه و امپراتوری مالی آیتالله خامنهای» اقدام کند. یکی از امضاکنندگان این نامه نیما راشدان فعال سیاسی بود که نگاه وی نمونهی بخشی از فعالان است که تغییر موضع دادهاند.
ولی دلیل این تغییر نگاه چیست؟ «Lack of strategy» فقدان استراتژی و یا «Lose no opportunity» از هر فرصتی استفاده کردن؟!
آیا این تغییر واکنش فوری در مواجهه با شرایط پیشبینی نشده یعنی شکست ترامپ و ریاست جمهوری بایدن است؟ اما این فقط یکی از فرضهاست. در فضایی که جریانهای مختلف درون رژیم و یا لابیهای برونمرزی نظام مثل شورای ملّی ایرانیان آمریکا (نایاک) برای پیشبرد اهدافشان روی قدرت گرفتن بایدن در کاخ سفید حساب ویژه باز کردهاند «فرصتسازی» یا «تاکتیک جدید» یا حتی داشتن «پلان ب» حتی اگر از سر اجبار و پیشبینی نشده باشد قابل توجیه است.
شاهزاده رضا پهلوی در اظهار نظرهای خود میگوید «برای تغییر رژیم به مذاکره با هیچ دولت خارجی نیاز نیست و خواست و اراده مردم ایران مهم است.»
یکی از امضاکنندگان نامه به ترامپ به کیهان لندن میگوید مسئله اصلاً تغییر استراتژی یا تاکتیک جدید و حتی «پلان ب» نیست. ترامپ برخلاف انتظارها کمکی به اپوزیسیون نکرد چه بسا بایدن هم کمک نکند اما نمیشود این واقعیت را که او اکنون در آمریکا قدرت گرفته نادیده گرفت. اتفاقاً باید صدای مردم را از هر طریقی به او گوش او و اطرافیانش رساند.
برخی تحلیلگران نیز معتقدند رویهای که ترامپ در پیش گرفت میتوانست از عوامل مؤثر برای عقبزدن رژیم ایران باشد. پیتر فورد سفیر پیشین بریتانیا در سوریه دو ماه پیش از برگزاری انتخاب آمریکا در یک مصاحبه گفت انتخاب الیوت آبرامز به عنوان مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا پیام واضحی مبنی بر این داشت که ترامپ میخواهد سیاست تغییر رژیم در تهران را تشدید کند.
فشار بر دولت بایدن از طریق سنا و کنگره و اقلیت دموکرات
شروان فشندی فعال سیاسی به کیهان لندن میگوید: «متاسفانه تیم سیاست خارجی و امنیت ملّی بایدن پیشاپیش با نایاکیها و شبهلابی جمهوری اسلامی و تیم ظریف قول و قرارهایشان را مشخص کردند. ما میدانیم ظریف به دموکراتها نزدیک است. بعید است اپوزیسیون بتواند با نزدیک شدن به بایدن تغییر خاصی در سیاستهای او در قبال ایران ایجاد کند اما میشود بایدن را زیر فشار قرار داد. مثلاً با اطلاعرسانی یا نامههایی که به صورت هشدار به واقعیتهای ایران میپردازد.»
فشندی ادامه میدهد: «اما کار مفیدتر با فرض اینکه بایدن به قدرت برسد و گوش شنوایی هم نداشته باشد، نزدیک شدن به کنگره به ویژه سنا است. تجربه نشان میدهد وقتی جمهوریخواهان اکثریت سنا را داشته باشند حتی اگر دولت هم جمهوریخواه نباشد اما خیلی بیشتر انگیزه دارند به صدای اپوزیسیون گوش دهند. قراردادهای رسمی دولت آمریکا اگر در سنا تصویب نشود اعتباری ندارد. از جمله خروج راحت ترامپ از برجام که در سنا تصویب نشد. اپوزیسیون میتواند از طریق جمهوریخواهان در سنا و مجلس نمایندگان و حتی اقلیتی از دموکراتها روی دولت احتمالی بایدن فشار آورد.»
آزمایش موشکهای بالستیک، حمایت از شبهنظامیان شیعه در منطقه و تامین مالی تروریسم و فعالیتهای مشکوک اتمی عمده تهدیدات تهران علیه صلح و ثبات بینالمللی است که کم و بیش هر دو حزب آمریکا و اروپاییها و دولتهای منطقه بطور مشترک روی آن حساسیت ویژه دارند.
اینها همه اما در شرایطی است که طبق اعلام رسانههای آمریکایی بایدن چهل و ششمین رئیس جمهوری آمریکا شده و ساکن کاخ سفید شود. تردید نسبت به تغییر شرایط چنان زیاد است که دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین در پاسخ به پرسش خبرنگاران در باره تأخیر ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در تبریک به جو بایدن میگوید «با توجه به چالش قانونی کنونی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کار درست صبر کردن تا اعلام رسمی نتایج این انتخابات است.» این در حالیست که شماری از رهبران دنیا از جمله نخست وزیر کانادا و اسرائیل پیروزی بایدن را اول از همه به او تبریک گفتند.
حامد محمدی، کیهان لندن