همه دیکتاتورهای جهان، هرگاه لازم دیده اند، به آسانی توانسته اند ده ها و شاید صدها هزار و حتی میلیون ها نفر را به خیابان بیاورند و رژه و راهپیمایی برپا سازند و عکس های بزرگ رهبر حکومت را روی دست بلند کنند.
ولی، این گام نمایشی، نمی تواند نشان جانبداری واقعی مردم از آن حکومت باشد، و به عکس از عمق سرکوبگری و دیکتاتوری رژیم سرکوبگر پرده بر می دارد.
کافی است کره شمالی را مثال بزنیم که رژه های میلیونی ترتیب می دهد و سرکرده رژیم همانند ولی مطلقه فقیه در ایران، مورد تعظیم و تکریم قرار می گیرد و افسران و امیران نیروهای مسلح را ناچار می سازند که، در یک اقدام نمایشی، به او اقتدا می کنند و ابراز اطاعت می نمایند.
ولی روز ۲۲ بهمن (دوشنبه) با وجود تلاش گسترده تر از جانب حکومت که می خواست تعداد بیشتری از شهروندان را به خیابان بکشاند، شمار شرکت کنندگان در آن همایش نمایشی کمتر از سال های پیش بود.
بسیاری از شهروندان از خانه های خود بیرون نیامدند تا دوری خود از حکومت را نمایش داده باشند.
آیا بیست و دوم بهمن ماه را باید روز مصیبت و یا به گفته اعراب یوم النکبه نامید؟
ملت ایران، اگر همت کند، اگر آستین ها را بالا بزند، می تواند چنین روزی را و یا هر روز دیگری را به روز پیروزی به یوم النٌسره مبدل کند.
برای رسیدن به چنین هدفی، شرط اساسی، دادن دست اتحاد به یکدیگر است.
ساده نگری می کند هر فرد، گروه، حزب یا تشکیلاتی که گمان برد که به تنهایی خواهد توانست ایران را نجات دهد و رهبری را به دست گیرد.
برای رسیدن به این هدف، همگان از هر طیفی و با هر گرایشی ، باید دست اتحاد بدهند و به تلاش یکپارجه و به هم پیوسته دست بزنند.
ایران آینده چه نظام سیاسی باید داشته باشد، این را در مرحله بعد می توان رقم زد، و اختیار به دست ملت ایران است که پس از یک دوران انتقالی، به دنبال تبلیغات سیاسی آزاد، و آشنایی با اندیشه ها و برنامه های همه گروه های سیاسی، بتواند در انتخابات آزاد، زیر نظر سازمان ملل، به گزینه مورد علاقه خود رای بدهد و زمام امور را به دست او بسپارد.
امروز به خوبی دیده می شود که چگونه پایه های حکومت دارد فرو می ریزد. خودشان خوب احساس می کنند که پایان عمر حکومتشان نزدیک تر می شود.
هر اندازه بیشتر می ترسند، همانند کسی که در تاریکی به هراس افتاده است، صدای رجزخوانی آنان بلندتر شنیده می شود.
حسن روحانی نیز در سخنرانی امروز خود، از ادامه برنامه های موشکی و اتمی جانبداری کرد. پولش را از کجا بیاورند؟
روند فروپاشی آغاز شده است و این به همت ملت ایران وابسته است که دست اتحاد و همیاری به یکدیگر بدهند و با توان مشترک، سدها را فرو ریزند و حکومت را فروپاشند.
روح الله موسوی الخمینی معمار بزرگ انقلاب واکبر هاشمی رفسنجانی و سید علی خامنه ای این جانشینان شیطان وابلیس روی ایران زمین و سایر فرامانسونرهای مذهبی حودشان میدانستند ومیداند که دست نشانده بودند ولیکن نمیتوانند به مردم بگویند واز این مهلکه راحت وخلاص بشوند زیرا در اینصورت خواهند مرد همانطور که دیدید با رفسنجانی وخمینی چه کردند. خود سید علی خامنه ای نمیتواند یک کیک یا آدامس پاکت شیر برای خودش از بقالی یا فروشگاه بخرد ونمیتواند آزادانه در میان مردم باشند زیرا با از بین رفتنش تمامی سیاستها واعمال پنهان این انقلاب لو خواهد رفت. این افراد وابسته به فراماسونهای مذهبی باید به یک شکل خاصی از بین بروند که خودشان هم خبرنداشته باشند وملتی هم که سرش کلاه رفته نداند ومتوجه نشوند. سقوط وسرنگونی این رژیم پلید و دغلکار هرچی زودتر بهتر.