تا کنون در حکومت اسلامی ایران هیچ چیز را این چنین تحت عنوان انتخابات ریاست جمهوری اما نمایشی، بیمحتوا و غرض آلود برگزار نکرده بودند.
این بار همه ملاحظه ها را کنار گذاشتند و همه پرده ها را پایین کشیدند و بی پروا میگویند این همان فردی است که ما برای ریاست جمهوری آینده برگزیده ایم و تعیین کرده ایم، حالا شما می خواهید به آن رای بدهید یا ندهید او حتماً از صندوق پیروز بیرون خواهد آمد و برای آنکه این انتخابات کاملاً نمایشی ظاهری هم داشته باشد سه مناظره بر پا کردند.
مناظرهای که فاقد هرگونه محتوا بود.
مناظرهای که شرکتکنندگان در آن نتوانستند و یا اجازه نیافتند که مسائل واقعی ایران را مطرح سازند.
به آنها اجازه داده نشد از سیاستهای کلان حکومت انتقاد کنند.
سیاستهای کلان حکومت؟!
آنها را علی خامنهای تعیین میکند چگونه نامزد انتخاباتی میتواند در یک مناظره علنی دستورها و سیاست های رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران را به چالش بکشد و یا از آن کوچکترین انتقادی داشته باشد؟
کوتوله هایی که نامزد های انتخاباتی هفتگانه نامیده شدند آمدند و هر یک به جای ارائه برنامه های واقعی برای نجات مردم از ذلت و محنتی که دچار آن شده اند به یکدیگر دشنام دادند و یکدیگر را سیاهنمایی کردند.
یکی گفت: آن یکی بی سواد است و فقط شش کلاس سواد دارد و دیگری به آن سومی گفت که فاسد است.
هیچ یک از این به ظاهر نامزدهای انتخاباتی جرأت نکرد که بگوید سیاستهای کلان رژیم در امور اتمی اشتباه است.
هیچکدام نگفت که این تلاش حکومت و این هزینه کلانی که برای رسیدن به بمب اتمی می کند نه تنها امنیت ایران را تامین نخواهد کرد بلکه آن را بیشتر به خطر خواهد انداخت.
هیچ یک از نامزدها حاضر نشد که بگوید چگونه شما جرات میکنید نان را از دهان مردم ایران بروبایید و با آن موشک و اتم بسازید.
پول به سازمانهای ترور بیگانه بدهید و بدزدید و چپاول کنید و در راه هایی به کار ببرید که هیچ سودی برای مردم ایران ندارد.
بروید و ماهواره جاسوسی بخرید این از واکسن ضد کرونا برای شما مهم تر است و آنگاه برای امور اصولی کشور پولی باقی نمی ماند.
این نکات را هیچ یک از آن افرادی که ظاهراً نامزد انتخاباتی هستند بیان نکرده و به صحنه نیاورد و مطرح نساخت زیرا اگر چنین میکرد او را حذف می کردند و از پیش تهدید کرده بودند که اگر انتقادی از سیاستهای کلان و از رهبر معظم انقلاب اسلامی شود آن نامزدها هم رد صلاحیت خواهند شد.
و آنانی که رد صلاحیت شدند از محمود احمدینژاد تا معاون های نزدیک ریاست جمهوری و تا فردی که در گذشته مصدر خدمات بسیار برای حکومت بوده اینها همه نشان میدهد که آنها خواستند این بار نمایش انتخابات به سطحی مضحک و بی محتوا باشد که مردم بدانند که رژیم و یا در واقع علی خامنهای تصمیم نهایی خود را گرفته است.
خامنهای میخواهد کار را یکسره کند.
روح الله خمینی گفته بود که ما وارد مرحله نخست انقلاب شدهایم و بعد انقلاب دوم و انقلاب سوم و اکنون علی خامنهای میخواهد که انقلاب ولایت فقیه را ولایت مطلقه فقیه را به جریان بیندازد.
هر چه میخواهد بشود، بشود…
و ما میبینیم که هرچه زمان میگذرد گروههای گسترده تری از مردم ایران این انتخابات را نفی میکنند و از دیگر مردمان میخواهند که در آن شرکت نکنند و علی خامنه ای از یک سو میگوید که مهم نیست که چند درصد از مردم ایران در آن شرکت می جویند و از سوی دیگر به مردم میگوید این یک واجب اسلامی است و زنان حتی با مخالفت همسر خود می توانند بروند و رای بدهند. از علی خامنهای بپرسید که چه هنگام بود که زن برای رای دادن می بایست از شوهر خود اجازه بگیرد؟!
در مورد درصد افرادی که در انتخابات شرکت جویند آمار مختلفی انتشار یافته است، البته پیشبینی نمی توان کرد به صورت دقیق،اما مسلم آن است که این بار درصد واقعی شرکت کنندگان بسیار کمتر از آنچه خواهد بود که ما در انتخابات های پیشین دیدهایم.
واژه انتخابات به معنای برگزیدن است، افرادی صالح و خوب و با کیفیت و لیاقت که مردم انتخاب می کنند.
اما این انتخاب هرگز در حکومت اسلامی ایران وجود نداشته است.
از همه پرسی نخست آغاز کنیم که در آن گفته بودند که جمهوری اسلامی آری یا خیر؟
این انتخاب نیست…
اگر همه پرسی می شود باید به مردم امکان داده شود که خودشان رژیم آینده و مورد علاقه خود را انتخاب کنند و برگزینند و آن را تایید کنند.
روح الله خمینی چنین امکانی را به مردم ایران نداد.
آنها نه تنها در گام نخست شورای نگهبان را برپا ساختند که داوطلبان را از فیلتر بگذراند و برخی را تایید صلاحیت و دیگران را رد صلاحیت کند بلکه همیشه در شمارش آرا تقلب کردند و دروغ گفتند و به ظاهر به مردم امکان گزینش دادند اما در واقع خودشان از پیش تصمیم گرفته بودند که چه کسی بشود و چه کسی نشود.
و تازه آن هم که به ظاهر به رای مردم برگزیده شد هیچ گونه اختیاری نداشت و او یک مجری بود و به گفته محمد خاتمی یک تدارکاتچی بود و دستور می گرفت و باید دستور را اجرا میکرد.
و در مناظرههای انتخاباتی دیدیم که هیچ یک از کوتوله نامزدها برنامهای برای آینده کشور تبیین نکرد و تعیین نکرد و رقم نزد چرا که نمیتواند رقم بزند زیرا سیاست کلان مملکت به دست علی خامنه ای تعیین میشود.
و اگر اتم ادامه یابد…
اگر موشک دنبال شود…
و اگر گروه های تروریستی همچنان پول و اسلحه از حکومت ایران دریافت کنند…
و اگر دزدی ها ادامه پیدا کند و غارت بیت المال همچنان دنبال شود دیگر چه پولی می ماند که با آن بتوان مملکت را اداره کرد؟!
همه از شایستهسالاری سخن میگویند و به دروغ چون هیچ یک از این کوتوله های انتخاباتی که در مناظره ها شرکت کردند برنامه شایسته برای مدیریت کشور ایران نداشته و ندارد.
گفتیم که مهم نیست که مردم کدام یک را برگزینند و به چه کسی رای بدهند چرا که نتیجه از پیش تعیین شده است و رای مردم در آن تاثیری ندارد.
بنابراین و اگر چنین است چرا می گویند که باید انتخاب را باید تحریم کرد؟
چرا می گویند نروید و رای ندهید؟
و پاسخ آن است که اگر مردم در این انتخابات نمایشی شرکت کنند آن به حساب تایید ملت ایران از این حکومت ناشایست تعبیر خواهد شد.
رژیم می تواند ادعا کند و به دنیا بگویند که ببینید که ما از حمایت مردم برخوردار هستیم و چنین فرصتی را نباید برای حکومت به وجود آورد.
برخلاف گذشته که برخی از مردم ایران هنوز امید و انتظار داشتند که اگر فلانی بیاید تغییری در وضعیت کشور و تغییر مثبت ایجاد خواهد شد اکنون همگان می دانند که امیدی به بهبود وضعیت ندارند و همه آنانی که ظاهراً با یکدیگر در حال رقابت و مسابقه هستند کاره ای نیستند و گرهی از گره های کور وضعیت کنونی کشور ایران را نمیتوانند باز کنند و بگشایند.
ظاهراً تنها یک تن از نامزدهای انتخاباتی جرات کرد که بگوید که ایران باید به جامعه بین المللی بازگردد و از اف ای تی اف سخن گفت اما آن هم به صورت سطحی و بدون استدلالهای لازم و بدون برملا ساختن ریشههای بلا و مشکل و معضلی که در برابر حکومت ایران قرار دارد.
ارزیابی آن است که حتی پس از برگزاری انتخابات وضع ملت ایران و سرزمین ایران بسیار بدتر از امروز خواهد شد.
علی خامنه ای در صدر نشسته و حاضر نیست سیاستهای کلان حکومتی را تغییر دهد.
مذاکره با ایالات متحده به احتمال زیاد به بنبست کشاند خواهد شد و نه فقط حکومت کنونی و در واقع دولت کنونی حاضر به دادن امتیازی نیست بلکه در خفا و به صورت علنی گروهی یا گروههایی در حکومت هستند که نمیخواهند این مذاکرات به نتیجه برسد.
و حاصل کلام آن است که حکومت همچنان بی پول خواهند شد و وضعیت اقتصادی بدتر خواهد شد و آنانی که زمام امور را به دست دارند نمیتوانند مشکلات ایران را حل کنند.
جنبشی که در داخل ایران و در خارج کشور برای تحریم انتخابات به وجود آمده میتواند امیدوار کننده باشد.
امروز بیش از هر زمان دیگر مردم ایران در درون و برون مرز احساس میکنند که به یکدیگر پیوسته اند و یک موضوع مشترک برای مبارزه همگام با یکدیگر دارند و این میتواند امید بخش باشد و این میتواند سرآغاز برپایی جنبشی باشد که در آن همگان شرکت کنند و دست به دست یکدیگر دهند تا این تلاشها به ثمر برسد.
امروز همه طیفهای سیاسی حتی در داخل ایران احساس میکنند که رژیم به بن بست رسیده و راه نجات ندارد.
باید به هر وسیله که شده با همه امکانات دست اتحاد و هم خوانی و همکاری و یگانگی داد و این رژیم را برانداخت.
آنها این بار در آنچه که نمایش انتخابات نامیدهاند شمشیر را از رو بسته اند.
حیا و شرم و ملاحظه را کنار گذاشته اند و شاید این بزرگترین اشتباه آنان باشد که به کلی از مردم جدا شده اند و یا در واقع مردم هستند که از آنها جدا و جدا تر شده اند…
و این میتواند سرآغاز پایان یک دوران پر تلاطم برای ملت ایران باشد.
ملتی که بالاخره باید راه خود را بیابد و آن را بپیماید و به سر منزل مقصود برسد.
آمین…
اورشلیم – ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ خورشیدی؛ ۱۲ ماه ژوئن ۲۰۲۱ میلادی