تنها ساعاتی بعد از حمله مسلحانه به رژه نیروهای مسلح در شهر اهواز کاربران ایرانی در فضای مجازی به دو دسته تقسیم شدند.
گروهی که حامی جمهوری اسلامی هستند آنها میگویند اتفاق روز شنبه تصاویری از فردای سقوط حکومت جمهوری اسلامی است.
در مقابل مخالفان جمهوری اسلامی کل این ماجرا را نمایش می نامند.
روز شنبه ۳۱ شهریور در حین اجرای رژه نیروهای مسلح در اهواز چند فرد مسلح به سوی نیروها و مردم حاضر در محل تیراندازی کردند که بیش از ۲۰ نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند.
ساعتی بعد از این حمله خبرهای ضد و نقیضی درباره عاملان حمله منتشر شد.
مقامات امنیتی خوزستان حمله را به یک گروه جدایی طلب نسبت دادند اما سخنگوی گروه الاهوازاز اظهار نظر مستقیم در این باره خودداری کرد و تنها گفت که جوانان مقاومت ملی اهواز این حمله را انجام دادند.
همزمان سایت اعماق که خبرهای گروه اسلامی داعش را پوشش میدهد ادعا کرد حمله روز شنبه کار اعضای این گروه است.
برخی از فعالان اینترنتی نزدیک به حکومت ایران از جمله حسین درخشان در توییتر خود حمله روز شنبه را به براندازی ربط داده و گفت اگر در ایران براندازی شود چنین شکلی خواهد داشت.
کاربری هم نوشته که کسانی که حمله روز شنبه را به براندازی نسبت می دهند سعی در پرونده سازی علیه فعالان سیاسی جمهوری اسلامی دارند.
کاربر دیگری می نویسد این نمایش خود رژیم است که با رفتن روحانی به مجمع عمومی سازمان ملل یک رژیم سرکوبگرکه اکثر مدافعان حقوق بشر و وکلای دادگستری را بدون دلیل به زندان انداخته و هر صدای معترضی را خفه کرده حال مدعی است که قربانی خشونت و ترور شده و به خود اجازه می دهد سفرای کشورهای اروپایی را شبانه به وزارت خارجه احضار کنند.
ابوالحسن بنیصدر اولین رئیس جمهوری اسلامی می نویسد که رویداد ترور در رژه نظامی معلول اقدامات خود رژیم با ملت ایران است.
بنی صدر می گوید اگر نظام ایران میخواهد از شر چنین حملاتی در امان باشد اولا دست از جنگ با مردم خودش بردارد جنگی که از گروگانگیری آغاز شد و تا به امروز هم ادامه یافته است.
یوسف عزیزی بنی طرف نویسنده و مترجم و از فعالان سیاسی عرب تبار ایران نیز حمله به مراسم رژه در اهواز را ناشی از رفتار نامناسب رژیم ایران در ۴۰ سال اخیر با اقلیتهای قومی و مذهب میداند وی می گوید ممکن است اقلیتی دست به چنین عملی زده باشد ولی این همه ظلم ستم و کشتن که از جانب رژیم جمهوری اسلامی در مورد اقلیت ها انجام گرفته این یک واکنش خشونت در برابر خشونت است که به اقلیت های ایرانی در خوزستان- کردستان و دیگر نقاط روا داشتند.
وی می افزاید حال رژیم از این مسئله استفاده میکند تا اقدامات تروریستی خود را کمرنگ تر جلوه دهد و بگوید که خود قربانی ترور شده است.
در هر روی، این رخداد حامل یک هشدار دیگری برای ملت ایران بوده است که شوربختانه مانند چهار دهه گذشته به آن گوش کری خواهد داد: “هر روزی که از عمر این رژیم ضد ایرانی روضه خوانان می گذرد، ایران گامی دیگر به ایرانستان شدن ایران نزدیکتر شده و ایرانی به داشتن سرانجامی همچون مردم لیبی و عراق و سوریه!”
از آن روی، مردم ایران بایستی امروز تصمیم گیرند که آیا می خواهند نیرو و وقت پر ارزش خود را معطوف این جریانات سازند که سرانجام ناخواسته به بقای رژیم و مشروعیت دادن به این گروه ها یاری رسانی می شود، یا بجایش متحد گشته و رژیم را سرنگون سازند؟ سرنگون سازی رژیم و پایه گذاری یک نظام ملی-میهنی بجای آن، که پایبند به ارزش ها، باورها و فرهنگ ایرانی و نیز دموکراسی، لائیسیته و ایران یک ملتی و تک ملیتی باشد، تنها راهی است که تاریخ انقضای همهٔ گروه های تروریستی و ایرانستیز را به سر خواهد آورد.