بیروت را بدون «حزب الله» تصور کنید؛ عبدالرحمان الراشد

پیش بینی می‌کنم گروهی هنوز یاوه‌هایی را که «حزب الله» و رهبر‌اش برای توجیه بهره برداری از لبنان در حمله به اسرائیل می گوید، باور دارند. در همین حال بعید می‌دانم حتی در درون خود همین گروه، کسی از رفتارش و از زیان‌هایی که بر کشورشان به دلایلی که هیچ کسی را قانع نکرده، وارد می‌سازد، خشنود باشد. سال‌ها، بهانه‌های ملی و میهنی و دینی از آزادسازی جنوب گرفته تا مزارهای دینی و مزارع شبعای سوری. حزب الله عامل محاصره خارجی علیه لبنان است، در معاملات بانکی و داد و ستد بین‌المللی و گردشگری و در داخل نیز حکومت را به محاصره درآورده و برفرودگاه تا دارالحکومه حکمرانی می‌کند.

به سادگی می‌توان میزان ضرر و زیانی را که لبنان تا به امروز به خود دیده حساب کرد. حقوق یک مهندس باتجربه در لبنان سالانه بسیار کمتر از ۲۴ هزار دلار است، یعنی یک چهارم دریافتی فرد مشابهش در هرجای دیگر. همین وضعیت درباره پزشک و کشاورز و حتی راننده تاکسی وجود دارد.

فرودگاه تنگ بیروت، سالانه ظرفیت بیش از نه میلیون مسافر را ندارد، در حالی که دوبی که تعداد ساکنانش نصف ساکنان شهر بیروت‌اند، فرودگاهش سالانه میزبان ۷۰ میلیون مسافر است. در حالی که ۱۳ میلیون نفر از بندر دوفر سوار قایق‌ها و کشتی‌ها می‌شوند، تعداد کسانی که از طریق بندر بیروت سوار کشتی می‌شوند تنها نه هزار نفراست.

هر شهروند لبنانی از خدمات بهداشتی و برق مناسب برخوردار نیست و همه شهرداری‌ها از راه‌ و پاکیزگی و مسائل دیگر محروم‌اند. علت بخش بزرگی از این وضعیت برمی‌گردد به «حزب الله» مسلح. علیرغم اینکه همیشه سیاست‌مداران سرزنش می‌شوند- کسی جرأت نمی‌کند حزب الله را ملامت کند.
عامل اصلی کاهش درآمد حکومت و بداخلاقی سیاسی، ملیشیایی به نام مقاومت «حزب الله» است.

وقتی رفیق حریری فقید فرودگاه بیروت را ساخت، «حزب الله» و نظام سوری حمله وحشیانه‌ای علیه او کردند. او را به فساد متهم کردند چون فرودگاهی بزرگ‌تر از نیاز کشور ساخت که ظرفیت پذیرش سالانه هفت میلیون مسافر را داشت و طرح تکمیل نهایی آن ظرفیت ۳۵ میلیون مسافر را دارد. تنها چهار ماه پس از افتتاح فرودگاه، «ببرمسلکی» به ترور حریری منجر شد. هنوز عملیات ترور کشور و بینوا سازی آن ادامه دارد، دلیل آن هم این است که هیچ گروهی از دولتی که حزب الله برآن چنبرک زده مستقل نباشد و کسی بر حزب الله و رجاله‌هایش قد بلند نکند. محاسبه زیان‌هایی که وجود «حزب الله» همچون ملیشیایی مسلح به مردم لبنان وارد می‌کند، دشوار نیست، اما دشوارتر از آن این است که کسی پیدا شود و برایش ترانه سر دهد و ادعاهایش در باره مقاومت دربرابر اسرائیل را تکرار کند تا حمل سلاح و تهدید مستمر و روزانه حکومت و حاکمیت آن توسط حزب الله را توجیه کند. در حالی که همه کشورهای مواجهه (مصر، اردن، و دولت خودگردان فلسطینی) پیمان صلح با اسرائیل امضا کردند. حتی خود سوریه توافق پایان درگیری معروف را پذیرفت، به همین دلیل از «حزب الله» برای انجام عملیات قهرمانانه علیه لبنان استفاده می‌کرد.

میلیون‌ها گردشگر از گوشه و کنار جهان به کشوری که انتظار می‌رفت کشور شماره یک گردشگری در منطقه شود، سفر نمی‌کنند چون بسیاری از دولت‌ها لبنان را در لیست قرمز هشدار به شهروندان خود قرار داده‌اند و علتش فقط «حزب الله» است.

فقر مردم لبنان و مهاجرت هزاران لبنانی و موج پناهندگان سوری، علت همه این‌ها حزب الله است. همچنین ضعف حکومت و بدی خدمات نیز علتش «حزب الله» است. عامل سقوط لیره و کاهش دستمزدها و افزایش بیکاری حزب الله است، درحالی که هر فرد آماده‌ای می‌توانست کاری داشته باشد و چند برابر همتای خود در کشورهای منطقه دستمزد دریافت کند. مشکل، اسرائیل نیست بلکه حزب الله است. تا وقتی که سیاست‌مداران لبنانی به داد کشورشان نرسند، از این چاله‌ای که ایران و نماینده‌اش کنده‌اند بیرون نمی‌آیند. همه هواداران و دوستداران«حزب الله» می‌توانند همزمان از آن و کشورشان محافظت کنند، درصورتی که که حزب الله را مجبور کنند به حزبی مدنی و خلع سلاح شده تبدیل شود وگرنه تصمیم‌های دردناک بسیاری در راه‌اند.

در پایان می‌گویم فقط بیروت و همه لبنان را بدون «حزب الله» تصور کنید.

برگرفته از الشرق الاوسط فارسی