در این روزها بیست و پنج سال از امضای قرارداد صلح اوسلو بین اسرائیل و فلسطینی ها، که با تلاش گسترده پرزیدنت بیل کلینتون امکان پذیر گردید می گذرد و به این مناسبت مقاله هایی در رسانه های اسرائیلی انتشار یافت و تحلیلگران به ارزیابی آن پرداختند.
این توافق در اواخرتابستان سال ۱۹۹۳ بین دو گروه اسرائیلی – فلسطینی در شهر اوسلو پایتخت نروژ امضا شد.
توافق دوم که بر اساس توافق نخست تنظیم گردید، در اواخر سپتامبر ۱۹۹۵ در دیداری که توسط پرزیدنت بیل کلینتون بین زنده نام یتسحاک رابین نخست وزیر وقت اسرائیل، و یاسر عرفات رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) ترتیب داده شده بود، به صورت یک توافق قطعی در آمد و به اجرا گذاشته شد. این پیمان، “توفق در مورد اصول” نامیده شد که قرار بود پایه و اساس پیمان صلح در آینده قرار گیرد.
رابین و عرفات، به خاطر این توافق به دریافت جایزه صلح نوبل نائل گردیدند، ولی عرفات خیلی زود نشان داد که قصد رسیدن به صلح واقعی با اسرائیل را ندارد، بلکه می خواهد آن چه را که با مسالمت و از طریق توافق های دیپلماتیک به آنها دست یابد از اسرائیل بگیرد و آنگاه برای تصاحب باقیمانده آن، به عملیات تروریستی ادامه دهد.
برخی تحلیلگران اسرائیلی بر این باورند که عرفات در واقع هرگز قصد آشتی نداشت و در مذاکرات بعدی با اهود باراک نخست وزیر وقت اسرائیل داشت، در آخرین لحظه از امضای توافق نامه روی گرداند و مذاکرات را به رکود کشاند.
آگاهان سیاسی در اورشلیم می گویند که چهل سال پیش، یاسر عرفات یک شخصیت سیاسی مرده بود که در تبعیدگاه توانس زندگی می کرد و کسی به مساله فلسطینی ها توجه نداشت.
در آن هنگام، اسرائیل با امضای توافق اوسلو، عرفات را به قدرت بازگرداند و باریکه غزه و شهر یریخو (اریجا) در کرانه باختری را در مرحله نخست در اختیار او قرار داد تا بتواند حکومت خودگردان فلسطینی را به وجود آورد. امید اسرائیل آن بود که در مذاکرات بعدی، طرفین بتوانند به توافق نهایی صلح برسند.
تحلیلگران اسرائیلی می گویند که عرفات در تماس های بعدی ثابت کرد که مایل به صلح نهایی نیست، بلکه می خواهد برخی از اختلافات را باقی گذارد تا بهانه ای برای نزاع های بعدی داشته باشد و بدین سان به پیکار با اسرائیل ادامه دهد.
ولی فلسطینیان استدلال معکوسی مطرح ساخته و اسرائیل را به توقف روند صلح متهم می سازند. آن ها می گویند که گفتگوهای اولیه ثابت کرد که اسرائیل برای دادن امتیازات بیشتر به فلسطینی هیچگونه آمادگی ندارد و خواسته های اساسی آن ها را نادیده می گیرد.
آگاهان اسرائیلی می گویند که با گذشت چهل سال از امضای پیمان کمپ دیوید که در چارچوب آن، اسرائیل سراسر نوار غزه و بخش های عمده ای از کرانه باختری را در اختیار فلسطینیان قرار داد، نه تنها از ابعاد نزاع فلسطینی – اسرائیلی کاسته نشده، بلکه بر شدت آن نیز افزوده شده است.
به گفته تحلیلگران، امروز شکاف عمیقی بین رهبران فلسطینی وجود دارد که رسیدن به هرگونه توافق با اسرائیل را غیرممکن می سازد. از یک سو، گروه تروریستی حماس که بر غزه تسلط دارد، همصدا با دیگر سازمان هایی که آنها نیز از حکومت ایران پول و امکانات می گیرند، خواهان نابودی اسرائیل هستند و هیچگونه آشتی را نمی پذیرند، و از سوی دیگر، گروه فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین که خود را سکولار و طرفدار آشتی با اسرائیل می دانند، قدرت تصمیم گیری و گذشت ندارند.