تأثیر ناآرامی‌های آبان بر انتخابات مجلس؛ احمد زیدآبادی

در حالی که وزارت کشور روند اجرایی برگزاری انتخابات مجلس یازدهم را آغاز کرده است، به نظرم فضای سیاسی ایران نسبت به قبل از ناآرامی‌های اخیر به کلی دگرگون شده است.

ناآرامی‌ها، جریان متعارف اصلاح‌طلب را بیش از پیش به حاشیه برده و تلاش عده‌ای از چهره‌های این جریان برای نوعی همدلی با معترضان، به خلاف موضع آنها در سال ۹۶، اگر نقش سرکنگبین را بازی نکرده باشد، کمکی به گرایش عمومی جامعه به آنها نیز نکرده است.

بنابراین، اصولگرایان خود را یکه‌تاز میدان انتخابات آینده تصور می‌کنند و از همین رو، حتی تندروترین بخش‌های آنان، برای نخستین بار بر لزوم بیان اعتراضات اجتماعی از طریق “صندوق‌های رأی” سخن به میان می‌آورند.
اصولگرایان اما در انتخابات پیشِ رو به هیچوجه وضعیتی بهتر از اصلاح‌طلبان ندارند. آنها با دفاع سرسختانه از شدت‌عمل در برابر ناآرامی‌های آبان و لزوم قطع اینترنت و اصرار بر سیاست منجر به تداوم و تشدید تحریم‌های بین‌المللی، قریب به عمومِ طبقات و اقشار اجتماعی را بیش از پیش از خود هراسان کرده‌اند و بنابراین، صِرف حمله‌شان به دولت حسن روحانی و شکستن تمام کاسه کوزه‌های نابسامانی اقتصادی بر سر آن، هیزمی برای گرم کردن تنور انتخابات در اختیارشان نمی‌گذارد.

بدین ترتیب، این پرسش مطرح می‌شود که انتخابات مجلس یازدهم قرار است در چه شرایطی و با چه نوع سیاستی برگزار شود؟

از نگاه تحلیلی، انتخابات پیشِ رو به لحاظ شرایط اجتماعی، نظیری در تاریخ پس از انقلاب ندارد و به نظرم همین نکته نهادهای تصمیم‌گیر را به صرافت می‌اندازد تا تمهیدی برای این معضل بیاندیشند.

از نگاه مخالفان برنداز جمهوری اسلامی، نظام حاکم بر ایران در مواقع بحرانی و حساس صرفاً از شدت‌عمل بهره می‌گیرد، اما واقعیت این است که تاریخ جمهوری اسلامی در کنار شدت‌عمل، نشان از برخی انعطاف‌های مهم در بزنگاه‌های تاریخی دارد. در حقیقت، همین انعطاف‌های بعضاً ظریف و پیچیده نقش مهمتری در تداوم حیات جمهوری اسلامی بازی کرده است.
به هر حال، شدت‌عمل اگر هم در نقطه‌ای به کار آید، در موعد انتخابات به هیچ کار نمی‌آید و بنابراین، نشان دادن نوعی انعطاف در آن، فرضی محتمل است.

این انعطاف قاعدتاً پیش از هر چیز باید شامل اصلاح‌طلبان شود، اما این مسئله مراد منظور برای برگزاری انتخاباتی پرشور و با مشارکت بالا را حاصل نمی‌کند. بنابراین، می‌توان فرض کرد که شاید انعطاف، برخی نیروهای مسالمت‌جوی دورتر به قدرت مثل نهضت آزادی و جبهۀ ملی و شاید هم نزدیکان وفادار به چهره‌های محصور مثل کروبی و موسوی را هم دربرگیرد. چنین انعطافی طبعاً تناقضاتی بخصوص در بین پایگاه اجتماعی طیف تندروتر اصولگرایان به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین، نهادهای تصمیم‌گیر شاید از خیر چنین انتخابی به کلی بگذرند و به گزینه‌های دیگر بیاندیشند.

در واقع گزینه‌های دیگری وجود ندارد مگر وسوسه برای بهره‌گیری از محمود احمدی نژاد در انتخابات که گمان می‌رود او هنوز توان به حرکت در آوردن و بسیج بخشی از اقشار پایین دستِ محتاط و منفعلِ جامعه را در انتخابات دارد.

احمدی‌نژاد اما تیغ دو لبه است و بنا به انگیزۀ قدرت‌خواهی غریزی خود ممکن است در جهتی به کار افتد که انتظاری معکوس از آن می‌رفته است!

برگرفته از کانال تلگرامی نویسنده