تارنمای حکومتی خرداد:آیا حسن روحانی آخرین رییس جمهور ایران است؟

به گفته سران حکومت امروز جمهوری اسلامی حتی در مقایسه با دوران جنگ وضعیت بدتری دارد

تارنمای حکومتی خرداد با انتشاز مطلبی با عنوان آیا حسن روحانی آخرین رییس جمهوری ایران خواهد بود؟ به طرح استیضاح حسن روحانی در مجلس حکومت که این روزها قوت گرفته پرداخته است.

حکومت اسلامی در ماه های اخیر و بعد از بازگشت و اجرایی شدن تحریم ها از جمله تحریم فروش نفت با بحران بی سابقه اقتصادی و به تبع آن بحران سیاسی روبه رو شده است و آنطور که پیداست جناح تندروتر حکومت قصد دارد دولت حسن روحانی را مقصر جلوه داده و او را از سر راه بردارد.

حکومت اسلامی که در همه زمینه ها با بن بست روبه رو گشته و اجماغ جهانی را نیز در برابر خود میبیند آشکارا سردرگم گشته و نور امیدی در برابر خود نمیبیند.

مطلب منتشر شده در تارنمای حکومتی خرداد:

«هرکسی هر نوعی تغییر می‎خواهد، پای صندوق آراست.» این سخنان حسن روحانی در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و تکرار آن در سفر به هرمزگان حکایت از تحرکات مخالفینی دارد که این روزها کمر به طرح استیضاح و عدم کفایت سیاسی او بسته‎اند. اینکه مخاطبان روحانی دنبال چه می‎گردند و از چه راهی قصد پیمودن مسیر دستیابی به هدف خود را دارند، سؤالی است که علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاح‎طلب و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در پاسخ به آن از جریانی می‎گوید که روح جمهوریت نظام را نشانه گرفته‎اند. مشروح این گفت‎وگو را در ادامه بخوانید:

روزنامه ایران : رئیس ‏جمهوری در دو سخنرانی اخیر خود از اهمیت صندوق‎های رأی گفت و خواستار حمایت همه گروه‎ها از دولت منتخب مردم شد. مخاطب این سخنان چه کسانی هستند و چرا چنین بحثی آن هم کمتر از دو سال پس از انتخابات ریاست‌ جمهوری و انتخاب دوباره حسن روحانی مطرح می‎شود؟
فکر می‌کنم که سخنان آقای رئیس ‎جمهوری نشان از یک دغدغه دارد. دغدغه‌‏ای که حاکی از این است که جریانی به صورت خزنده سعی می‎کند انتخاب‎های مردم را به نوعی اشتباه جلوه دهد. این جریان سعی دارد که راه رسیدن به پیشرفت را در روش‌های غیردموکراتیک دیگری جست‌وجو کند. این روزها شاهد هستیم که نوعی از حکمرانی در حال تئوریزه شدن است که طبیعتاً با روح جمهوریت نظام و نقش و خواست مردم در تعارض است. فکر می‎کنم مخاطب آقای روحانی در این مسأله آن نگاه و طرز تفکری است که پیشرفت را در مسیری غیر از انتخاب مردم جست‌وجو می‌کند.این هم به نظر من چالش بزرگی بوده است. به هرحال در کشور هستند کسانی که نگاه شان عمدتاً مبتنی بر جمهوریت است و اینکه در نظام اسلامی هرچیزی باید با اراده مردم حرکت کند و انجام شود اما در مقابل تفکری که مدت‌ها وجود داشته مبنی بر این بوده که ما برای تحقق اهداف و آرمان‎های نظام بایستی به سمت روش‎های غیردموکراتیک برویم و سعی هم می‏‌کند که آنها را موجه جلوه دهد. معمولاً هم برای آنان مبانی‌ای را از مشروعیت تعریف می‌کند.
این تفکر برای چه در این دوران رشد یافته است؟
احساس می‎کنم مشکلاتی که در کشور به وجود آمده و بعضاً ناکارآمدی‎هایی که در سیستم‎های مختلف اجرایی و مدیریتی ایجاد شده چه بسا که زمینه را برای رشد و ارائه چنین تفکراتی فراهم کرده است. صاحبان این گونه تفکرات در شرایط فعلی زمینه را برای خود مساعد می‎بینند و این مسیر را بازتولید می‎کنند.
حال که این افراد زمینه را برای رشد خود مساعد می‌‏بینند، می‏‌توانند کاری از پیش ببرند؟ توجه دارید که در مجلس هم بحث استیضاح آقای روحانی مطرح شده و هرچند در ابتدا از سوی یکی دو نفر از نمایندگان اعلام شد که این موضوع مسکوت مانده است اما باز هم اعلام شد که این طرح ۱۸ امضای نمایندگان را پای خود دارد.
نه؛ آنها نمی‌توانند این راه را در کوتاه مدت طی کنند. آنها به دنبال این هستند که دولت را مشغول کنند و دولت از آن وظیفه اصلی خود که مدیریت کلان اجرایی است باز بماند و خود این مسأله دور باطلی شود تا نهایتاً آنان به خواسته خود برسند. بنابراین آقای روحانی و دولت او را با طرح مسائلی مثل استیضاح و یا عدم کفایت سیاسی مشغول می‎کنند. وقتی هم که ذهن دولت معطوف به این مسائل شود، از موضوعات اساسی غافل می‎ماند. این تفکرات در نهایت این دور را در تضعیف هرچه بیشتر انتخاب مردم دنبال می‏‌کنند و باعث آماده کردن بستر مناسب برای تفکر جزم‌اندیشی که رأی و خواست مردم را برنمی‎تابد، می‌شوند.
یعنی می‎توان گفت که تمرکز این عده بر انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است؟
تصور می‎کنم که فراتر از این بحث باشد. این تفکر به دنبال این است که روح جمهوریت را از ساختار قدرت و حاکمیت در کشور بگیرد و سعی کند آن را با روش‎های مطمئنی که خیلی تحت تأثیر افکار عمومی و رأی مردم نیست، سوق بدهد. یعنی هرچه بیشتر از نقش نهادهای انتخابی کاسته شود.
‌چگونه؟
آن نگاه پارلمانتاریستی که این روزها مطرح می‎شود عمدتاً با همین رویکرد صورت می‎گیرد. اینکه مسئول اجرایی کشور از دل پارلمان بیرون بیاید. در حالی که پارلمان در کشور ما آن طور که باید و شاید یک ساختار کاملاً دموکراتیک ندارد و نهادهای ناظر کاملاً روی آن تسلط دارند. این افراد با این شیوه سعی دارند که هم سیستم تقنینی و هم نظام اجرایی کشور را تحت کنترل بگیرند.
بهترین اقدام دولت در برابر این جنس از مخالفت‎ها چیست؟
بهترین کار دولت، کارآمدی است. اگر دولت بتواند هرچه بیشتر در مسیر کارآمدی ساختار حرکت کند، می‎تواند روند روبه رشد این تفکرات را کند سازد. دولت دست خود را در برابر موانعی که پیش روی خود دارد نبندد و با مردم در مورد تنگناهای موجود به صورت شفاف صحبت کند. اگر امروز برجام به یکسری از مشکلات خورده است تقصیر دولت نیست. دولت باید اینها را با مردم به صورت شفاف در میان بگذارد. هرکسی متناسب با اختیاراتی که دارد باید مسئولیت‎پذیری داشته باشد. اگر دولت به این مسائل بپردازد و سعی کند که کارآمدی خود را افزایش دهد، این حربه را از دست مخالفین دموکراسی و جمهوریت می‎گیرد.

2 دیدگاه‌

  1. با درود
    دولتها و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، ثابت شده است که عملا هیچگونه کارایی برای مردم و کشور ندارند. هر جناح سیاسی که بر سر کار آید، چپاولگران و مفسدان ، راحت و بدون دردسر کار خود را ادامه میدهند. سیستم از ریشه پوسیده است. قاچاق گسترده کالا به داخل و خارج ، پول شویی ، رانتخواری ، اختلاس، گسترش مواد مخدر ، تخریب گسترده جنگلها ، و ….و…..و… بدون حمایت صاحبان قدرت امکان ندارد. اینها مردم را فریب میدهند تا جیب خود را پر کنند.

  2. فارغ از اینکه جمهوری اسلامی چه شرارتهایی برای دنیا دارد باید در نظر داشت رحیم مشایی محافظه کار راستگرا ملت‌ اسرائیل را دوست نامید ،همین حرف او را به تحمل شش سال حبس محکوم کرد، انقلاب که یک حرکت خرابکارانه است و میدانیم انقلاب ۵۷ ایران را آمریکا حمایت کرد بدتر و خرابکارتر از جمهوری اسلامی برای اسرائیل این ملک سلیمان، همان چپهایی هستند که خود را سازمان مجاهدین خلق ایران مینامند. اما اسرائیل از آنان حمایت میکند. هیتلر سوسیالیست و چپ بود. برنی سندرز دموکرات هم سوسیالیست وچپ است که پرچم اسرائیل این نشان مقدس ستاره داوود را به آتش میکشد و هیچ حرمتی برای مقدسات قائل نیست و هیچ موجودیتی هم بر اسرائیل این ملک سلیمان قائل نیست. آیا اسرائیل برای فردای پس از جمهوری اسلامی جانشینی دارد که مثل برنی سندرز چپگرا پرچم اسرائیل را نسوزانند؟ ندارد، هیچ اپوزوسیون راستی در بین گروه های سیاسی موجود ایران وجود ندارد که راستگرا باشد حتی رضا پهلوی هم چپ است. پدرش به اسرائیل دوفکتو موجودیت میداد. خود رضا پهلوی هم سوسیال دموکرات است. همچنین حزب مشروطه ایران که از چپها تشکیل شده، اصلا واژه کانسرواتیو در ادبیات سیاسی ایران وجود ندارد. تنها محافطه کاران راستگرا در سیاست ایران همان رحیم مشایی هایی بودند که علنا گفتند مردم اسرائیل دوستان ما هستند. مومنان کلیمی بندگان خاص خدا هستند. محافظه کاران حتی در داخل دل جمهوری اسلامی به ملک سلیمان عشق می‌ورزند. آنوقت اسرائیل از چپها حمایت میکند و گور خود را برای آینده هم میکند. اگر رحیم مشایی برای اسرائیل قابل اطمینان نیست، میتوانند احزاب محافظه کار رایتگرا علیه انقلاب ایجاد کنند نه آنکه از چپها حمایت کنند، چپگراها فراعنه ای هستند که موسی قوم بنی اسرائیل را از بندگی آنان رهانید. چپگراها همان پرستندگان بت مولک هستند که خداوند در تورات از آنان اعلام بیزاری میکند. اگر اسرائیل کلیمی است باید راستگراهای محافظه کار را علیه انقلاب ایران تقویت کند نه چپها، همین اصلاحطلبان هستند که مرگ بر اسرائیل میگویند و اسرائیل حامی آنها شده، منشه امیر از سال ۸۰ در رادیو اسرائیل اعلام میکرد دلار باید سه هزار تومان باشد این یعنی افزایش درامد دولت رانتر نفتی جمهوری اسلامی که دلار نفتی وفولادی دارد،شما اسرائیلی‌ها اگر ضد نظام هستید چرا به نفع نظام تبلیغ میکنید

Comments are closed.