محکومیت یک متهم در تهران که پیشتر در دادگاه بدوی از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، در دیوان عالی کشور تایید شد. همچنین سه زندانی از جمله یک کودک-مجرم در شهرهای قم، سلماس و لیلان که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند، با کسب رضایت اولیای دم، از چوبه دار رهایی یافتند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک متهم در تهران توسط شعبه دوم دادگاه کیفری یک این استان به اعدام محکوم شد.
بر اساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده از یکم آبانماه سال ۹۷ آغاز شد. ماموران پلیس فیروزکوه در حال گشت در آن منطقه بودند که به پسر جوانی به نام احسان که کیسه ای خون آلود بر دوش داشت و از کوه پایین می آمد مشکوک شده و او را بازداشت کردند.
احسان ۲۷ ساله که دانشجو بود تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل دوستش به نام محمد اعتراف کرد.
متهم گفت: من و محمد با هم دوست بودیم. ما برای تفریح به فیروزکوه رفتیم و کمپ زدیم. قرار بود چندین روز را در چادر بمانیم و خوشگذرانی کنیم اما یک باره با هم درگیر شدیم. او به سمتم حمله کرد و ناسزا گفت. من که عصبانی شده بودم با چند عدد سنگ به سرش ضربه زدم و او را کشتم. من در حال بازگشت به خانه بودم که ماموران به من مشکوک شدند و دستگیرم کردند.
ساعتی پس از اظهارات پسر دانشجو، جسد محمد در کوه های فیروزکوه پیدا شد که شواهد نشان میداد با ضربه های متعدد سنگ به سرش جان باخته است.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و با اعترافات متهم برای وی کیفرخواست صادر شد. او در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد اما قتل را گردن نگرفت.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، مادر قربانی درخواست اعدام را مطرح کرد و گفت: «پسرم و احسان با هم دوست بودند و نمیدانم احسان با چه انگیزه ای پسرم را کشته است. من برای او تقاضای اشد مجازات دارم و از اعدام گذشت نمی کنم. او باید حقیقت را بگوید».
وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد گفت: «من و محمد با هم دوست بودیم و هیچ خصومتی با یکدیگر نداشتیم. ما آن روز برای خوش گذرانی به فیروز کوه رفته بودیم. داخل چادر گرم صحبت بودیم که یک مرد نقاب دار به ما نزدیک شد. او نقاب مشکی به صورت داشت و می گفت این منطقه متعلق به اوست و ما حق نداریم آنجا کمپ بزنیم. او با ما درگیر شد و ما را به شدت کتک زد. من که به شدت ترسیده بودم توانستم فرار کنم و او احتمالا با ضربههای سنگ محمد را کشته است. من در حال فرار بودم که ماموران پلیس به من مشکوک شدند و من را بازداشت کردند».
وی درباره اعترافات اولیه اش گفت: «من آن روز ترسیده بودم و تحت فشار روانی به قتل اعتراف کردم. اما باور کنید بی گناه هستم و فرد دیگری دست به قتل زده است».
با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و متهم را به اعدام محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی حکومت تحت رسیدگی قرار گرفت و تایید شد.