تبلیغ تشیّع و گسترش خمینیسم در آمریکای جنوبی یا کمک‌ و «تعهد اخلاقی»؟! هدى رؤوف (ایندییپندنت عربی)

در ارتباط با تلاش‌های رژیم ایران برای دور زدن تحریم‌های ایالات متحده و برطرف کردن نیازهای آن به نقدینگی مالی که به دلیل شرایط دشوار اقتصادی با آن روبروست، تهران نفتکش‌های حامل نفت و دیگر مشتقات آن را به سوی ونزوئلا که وضعیت اقتصادی بهتری از ایران ندارد، روانه کرده است. آنچه در این میان جلب توجه می‌کند این است که هر دو کشور تحت تحریم‌های شدید آمریکا قرار دارند.

س از انتشار خبرهایی مبنی بر حرکت چهار کشتی و هواپیمای جنگی آمریکایی به سمت کارائیب برای منع کشتی‌های ایرانی از رسیدن به مقصد خود، تهران به ایالات متحده هشدار داد که از دخالت یا نزدیک شدن به نفتکش‌هایش خودداری کند.

از سوی دیگر با وجود  تهدیدهای آمریکا، ونزوئلا نیز اعلام کرد، قایق‌ها و هواپیماهای نیروهای مسلح  این کشور را برای حمایت از کشتی‌های جمهوری اسلامی ایران به سواحل مربوط به حوزه اقتصادی کارائیب اعزام کرده تا به محض رسیدن کشتی‌ها آنها را تحت حفاظت قرار دهد. وزیر دفاع دولت چپگرای ونزوئلا نیز با قدردانی از رژیم اسلامگرای ایران گفت، «از همبستگی ایران» با کشورش سپاسگزار است.

این اولین بار نیست که کشتی‌های حامل سوخت ایران تحت فشار آمریکا و جامعه بین‌المللی قرار می‌گیرند. در سال گذشته  نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا یک کشتی ایرانی به نام «گریس۱» را که در نزدیکی جبل‌الطارق به سوی سوریه حرکت می‌کرد، به دلیل نقض تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه سوریه توقیف کرد. در آن زمان گفته شد که توقیف این تانکر به دستور  مسقیم ایالات متحده آمریکا بود.

هدف نه کمک بلکه تبلیغ و گسترش تشیع است!

رژیم اسلامگرای ایران  و دولت چپگرای ونزوئلا از روابط بسیار محکمی برخوردارند، بخشی از آن به دلیل روابط خصمانه آنها با ایالات متحده است و دو کشور در مواجهه با تحریم‌های ایالات متحده  از طریق روابط تجاری به همدیگر کمک می‌کنند بطوری که وزیر خارجه آمریکا تهران را به قاچاق مواد مخدر با ونزوئلا متهم کرد و خواستار توقف پروازهای هواپیمایی «ماهان ایر» به آمریکای جنوبی شد. او همچنین این هواپیمایی را به ارائه‌ی حمایت‌های مالی به مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا متهم کرد.

وقتی رابطه دو حکومت ایران و ونزوئلا را مورد نظر قرار می‌دهیم ناچار باید به بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در آمریکای جنوبی نیز بپردازیم و اینکه چرا رژیم ایران با وجود شمار اندک مسلمانان در آمریکای جنوبی، تا این اندازه به برقراری روابط عمیق و پیچیده در این قاره دورافتاده از آن علاقمند است؟!

ایدئولوژی تصمیم‌گیرندگان رژیم تهران حاوی شعارهایی همچون دفاع از مستضعفان و دولت‌هایی که از نظر آنها «انقلابی» محسوب می‌شوند، نوعی تعهد اخلاقی تلقی می‌‌گردد. مقامات جمهوری اسلامی ایران در شعارهایشان این حمایت را نه تنها وظیفه خود می‌دانند بلکه وظیفه ملت ایران نیز می‌دانند که باید در کنار مستضعفان بایستند و با آنچه «بی‌عدالتی» توصیف می‌کنند، مقابله کند. آنهم در حالی که خود مردم ایران به شدت از بی‌عدالتی‌های جمهوری اسلامی رنج می‌برند. به این ترتیب برای پیشبرد این ایدئولوژی، مقامات ایران شبکه‌ای از روابط و مناسبات با متحدان فکری خود در آمریکای جنوبی با هدف مقابله با آمریکا و ایجاد توازن با حضور این کشور در خاورمیانه برقرار کرده‌اند. مقامات تهران معتقدند که این اقدام نوعی حمایت سیاسی بین‌المللی در خارج از محدوده کشورهای اسلامی برایشان فراهم می‌کند.

به این ترتیب، رابطه مقامات ایران با کشورهای آمریکای جنوبی از نظر آنها با هدف همکاری برای پیشبرد و تحقق گفتمان «انقلابی» برای حل مشکلات جهان، و به ادعای آنها، مبارزه با بی‌عدالتی و بی‌اخلاقی مانند وضعیت زنان، نابودی فرهنگ‌ها، نقض حقوق بشر (از نگاه خودشان) و حمایت از صلح و امنیت جهانی است که به عقیده‌ی آنها آمریکا مسبب همه اینهاست!

گفتمان جمهوری اسلامی از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ حاوی شعارهایی از این دست بود که با یک رویکرد سیاسی به اقدام برای نزدیک‌تر شدن به کشورهای آمریکای جنوبی تبدیل شد. در همین رابطه بود که فیدل کاسترو  رئیس جمهور پیشین کوبا در سال ۲۰۰۱ به ایران سفر کرد و از سال ۲۰۰۵ روابط بین حکومت اسلامگرای ایران و دولت‌های چپگرای آمریکای لاتین وارد مرحله‌ی جدیدی شد. این رویکرد بر اساس «انقلابی و انقلابیگری» و در مخالفت با آمریکا بنا شده است چون این کشورهای از نظر جغرافیایی با ایران فاصله زیادی دارند. دیدارهای مکرر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی پیشین با رؤسای جمهور کمونیست ونزوئلا و نیکاراگوئه در همین راستا بود بطوری که حتی سخنرانی‌های او نیز مانند آنها به حملات لفظی به ایالات متحده که به قول آنها «امپریالیسم جهانی» است، تبدیل شد.

جمهوری اسلامی ایران از روابط خود با کشورهای آمریکای جنوبی برای پیشبرد سیاست «صدور انقلاب» و گسترش فرقه تشیع و خمینیسم نیز استفاده می‌کند. با اینکه درصد کمی از مسلمانان در آمریکای جنوبی ساکن هستند اما تهران هزینه‌های هنگفتی برای گروه‌های مبلّغ تشیع در آمریکای جنوبی مصرف کرده و می‌کند. رژیم ایران تلاش می‌کند اسلام شیعه را در جوامع سنی از جمله فرزندان مهاجران سوری و لبنانی در آمریکای جنوبی گسترش دهد. جمهوری اسلامی همچنین برای تبلیغ اصول انقلاب اسلامی و تشیع در قاره‌ای که اسلام و مسلمانان در آنجا محلی از اِعراب ندارد، با استفاده از ایرانی‌هایی که در اسپانیا زندگی می‌کنند و به زبان اسپانیایی مسلط‌اند و از جوامع و سیاست‌های محلی آمریکای جنوبی نیز به خوبی آگاهی دارند، استفاده ‌می‌کند.

برای این منظور ایران فعالیت‌های تبلیغاتی متعددی از جمله ایجاد ۱۷ مرکز فرهنگی با هدف گسترش اسلام شیعه و ایدئولوژی خمینیسم را در این قاره دنبال کرد و مؤسسه اندیشه فرهنگ شرقی آرژانتین فعالیت‌های گسترده‌ی تبلیغاتی از جمله اعزام روحانیون جوان ایرانی به کشورهای آمریکای جنوبی را ترتیب داد تا فرقه‌ی شیعی رادیکال خمینی را گسترش دهند.

برای آماده ساختن این افراد، حکومت ایران به این روحانیون جوان سه سال آموزش می‌دهد. این مبلغان مباحث مختلفی از جمله فرهنگ، ادیان و مذاهب مردم آمریکای جنوبی و مهارت‌های لازم برای تغییر دین گویندگان اسپانیایی را به اسلام مطالعه می‌کنند و سپس کتاب‌هایی به زبان اسپانیایی که حاوی مهمترین سخنرانی‌های علی خامنه‌ای و تفسیر قرآن و حدیث به زبان اسپانیایی است در میان مردم کشورهای آمریکای لاتین توزیع می‌کنند.

جمهوری اسلامی همچنین برای گسترش فرقه تشیع در آمریکای جنوبی روحانیون ارشد شیعه را نیز به کار گرفته و برای هر یک از آنها وبلاگ‌ و وبسایت به زبان اسپانیایی دایر کرده است. همچنین مراکز اسلامی زیادی را با همکاری سازمان‌های ایرانیان در خارج کشور در آمریکای جنوبی راه‌اندازی کرده و شبکه‌هایی از فعالان محلی، مراکز و مساجد جدید اسلامی و روزنامه‌ای آنلاین با نام «راه سوم» تأسیس کرده است. رژیم ایران ده‌ها مرکز فرهنگی اسلامی در شیلی، بولیوی، کوبا و کلمبیا و ایستگاه رادیویی اسلامی در بولیوی و برزیل دایر کرده است .از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ سه گروه از برزیلی‌های مسلمان شده برای دریافت آموزش های مذهبی در شهر قم به ایران سفر کردند.

بنابراین اگرچه جمهوی اسلامی ایران در ظاهر ادعا می‌کند، روابط آن با کشورهای آمریکای جنوبی با هدف انجام تعهدات اخلاقی است اما درواقع انگیزه رژیم تهران بیشتر در چارچوب ادامه سیاست صدور اندیشه انقلابی و اسلامگرای خمینی و آمریکاستیزی و استفاده از اختلاف این کشورها با واشنگتن برای دور زدن تحریم‌ها است.

برگرفته از از کیهان لندن