مجید محمدی، جامعه شناس ایرانی آمریکایی درباره انتخابات رییس جمهوری در ایران نوشته است : به سه دلیل کرونا بازیگر نقش اول در بیعت ۱۴۰۰ خواهد بود.
نخست آنکه رایدهندگان معمول در طی چهار دهه جمهوری اسلامی ایران، اقشار مذهبی و بیشتر مسن بودهاند. در بیعت ۱۴۰۰ بخشی از آنها به علت مرگ بر اثر ابتلا به کرونا (بخشی از حداقل ۷۰ هزار و احتمالا ۳۰۰ هزار نفر)، و بخشی دیگر به علت ترس از کرونا، در محلهای رایگیری حاضر نخواهند شد.
اکثر جمعیت بالای ۶۵ سال به بالا، بیش از یک سال است که خانهنشین است و در شرایطی که وزیر بهداشت صفهای مرغ و روغن را عامل موج چهارم مرگ و میر اعلام کرده است، در مورد بیرون آمدن جهت رای دادن تاملی جدی خواهد داشت.
دوم آنکه : رای دادن معمولا بر اساس امید به تغییری هر چند کوچک صورت میگیرد. کرونا در ایران به علت فقدان نوری در انتهای تونل (با واکسیناسیون کمتر از یک درصدی تا زمان این نوشته) امید به زندگی عادی را از بخشهایی گسترده از جامعه ستانده است.
مجموعه سخنان امیدبخش مقامات در مورد گذشتن از پیک کرونا یا تولید واکسن ایرانی یا صدور واکسن به خارج، تهی از آب درآمده و کمتر کسی سخنان آنها در این موارد را باور میکند. حتی وزیر بهداشت دیگر نمیتواند به اقدامات دولت در این موارد باور داشته باشد. او میگوید: «اگر نگاه کارشناسی در کشور خریدار داشت در موج چهارم نمیافتادیم.»
و سوم آنکه : درست است که دولت روحانی در دوران کرونا توانایی تزریق نقدینگی به جامعه و بالاخص خیل بیکاران را نداشت، اما دولت بعدی نیز به علت استقراض گسترده دولتهای قبلی و خالی شدن خزانه از ذخایر ارزی قابل دسترسی (از بالای ۱۲۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ به حدود ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰به گزارش صندوق بینالمللی پول)، نمیتواند در باغ سبزی به رای دهندگان نشان دهد.
وی در ادامه نوشته است : مردم ایران با کرونا تنها گذاشته شدهاند. در این شرایط، چه انگیزهای میتواند موجب شرکت دهها میلیونی آنها در بیعتی باشد که از نظر مقامات، همیشه با رفراندم به سودِ تداوم نظام یکی معرفی شده است؟ باید گفت که کرونا نقشی در تعیین نامزدها نخواهد داشت، اما با کاهش قابلتوجه مشارکت، نظام را از “مشروعنمایی” محروم میکند و رئیس دولتی بدون پشتیبانی عمومی را به پاستور خواهد فرستاد.