جنایت پیشگان عاقبت خوشی نخواهند داشت؛تفسیر سیاسی هفته نوشته،منشه امیر

با گذشت دو سال از آن فاجعه بزرگ هنوز از انگشتان آنها خون میریزد و از قلب خویشاوندان خون جاری است و چشمان مردمان ایران خون میگرید…

چگونه ممکن است که بشریت به این درجه از پستی برسد که این چنین هم وطنان  خود و انسانهای دیگر را به گلوله ببندد و آن جوانان را به خاک و خون بکشند؟

چگونه ممکن است چنین جنایاتی توسط آنانی رخ دهد که ادعا می‌کنند خوبی و مصلحت مردم را می‌خواهند که ادعا می‌کنند می‌خواهند رهبر جهان اسلام باشند که ادعا می‌کنند که معیارهای جدیدی را برای نجات بشریت عرضه کرده اند.

چگونه ممکن است؟!!!

خانواده های یک هزار و ۵۰۰ نفر خون گریه می‌کنند که چرا عزیزان آنها را از دستانشان گرفتند…

مگر آنهایی که به خیابان آمدند و آنانی که شعار اعتراضی سر می دادند چه می خواستند؟

تنها خواست آنها این بود که بنزین را سه برابر نکنید. این برای ملت ایران غیرقابل تحمل است و این باعث افزایش فقر می‌شود و این قیمت‌ها و نرخ کالا را بالا می‌برد و مردم دستشان نمی رسد که آن را خریداری کنند و راست می گفتند و راست می گویند به خاطر آن که از آن هنگام تاکنون تورم افسار گسیخته همه مایحتاج عمومی را گران و گران تر کرده است.

امروز حقوق یک معلم، یک کارگر و یک کارمند  حتی کفاف ۲ هفته اول ماه را نمی دهد.

چگونه انتظار دارند که مردم با این درآمد کم زندگی کنند؟!

امروز اکثر مردم ایران را به فقر کشاند…

گدایی به یک حرفه بزرگ و گسترده مبدل شده است.

بر شمار خیابان خوابها و گور خواب ها و پشت بام خواب ها و زیر پله خواب ها افزوده شده و می‌شود…

و آنان به نام اسلام و به نام حکومت اسلامی و به نام ولی فقیه انسان‌ها را می کشند و تاکنون هم ادعا می‌کنند که کار خوبی کرده اند و هیچ یک از آنها ابراز ندامت نکرده است.

فراموش کردند عاقبت جنایتکاران دیگر را…

و امروز هنگامی به بیست و پنجم آبان ماه نزدیک می‌شویم که محاکمه ای در سوئد جریان دارد که چرا فرد قاتلی با حکومت همکاری کرد و جوانان ایران را به اعدام محکوم ساخت و آنان را حلق‌آویز کرد؟

او را محاکمه می کنند…

و همچنین در لندن دادگاه مردمی برپا شده و قربانیان و خانواده‌های قربانیان می آیند و شهادت می دهند و پرده از جنایات این رژیم بر می دارند.

رژیمی که رئیس جمهوری آن همان فردی است که یکی از اعضای سه گانه کمیته مرگ بود…

فردی که افتخار می کند دستور داد جوانان ایرانی را بکشند و به گلوله ببندند…

آیا اینها می توانند این چنین به جنایات خود ادامه دهند و همچنان بر سر قدرت بمانند؟!

هرگز چنین نخواهد بود…

دیکتاتورهای خونخوار همانند آنها آمدند و رفتند.

رفتند اما مجازات شدند و بسیاری از آنها مجازات شدند.

کیفر اعمال خود را پرداختند.

بترسید از روزی که مردم ایران ترس را کنار بگذارند و دلاورانه به میدان بیایند و سینه سپر کنند و در برابر شما بایستند و کاخ ظلم شما را فرو ریزند.

بترسید از آن روز…

چندان دور نخواهد بود…

امروز پایه‌های قدرت آنها چنان لرزان شده که خودشان نیز بیم دارند…

آمدند و بیشترین مقام ها و پست های دولتی را به افرادی سپردند که سابقه نظامی دارند.

نظامی یعنی سپاه پاسداران…

یعنی آنهایی که سرکوب مردم ایران موجب افتخار شان شده و رسالتشان و ماموریت اصلی  آنها می باشد.

تا چه هنگام این چنین وضعی می تواند ادامه یابد؟

ظلم هرگز پایدار نخواهد برد…

و باز گله داریم از جهان و جهانیان که چگونه ممکن است هنوز در انتظار گفتگو با چنین حکومت ظالمی باشند؟

هنگامی که دادگاهی در اسرائیل رای می دهد که چهار خانه که فلسطینی‌ها در آن ساکن هستند متعلق به صاحبان یهودی بوده دنیا به خشم می آید و به خروش در می آید.

اما در برابر این جانیان و در برابر رئیس جمهوری که دستانش و انگشتانش و ناخن انگشتانش به خون مردم بی گناه آغشته شده چیزی نمی‌گویند و هنوز هم در انتظار گفتگو با او نشسته اند.

تصور می‌کنند که حتی اگر وعده دادند و تعهدی به عهده گرفتند به آن عمل کنند.

این بام و دو هوا را چرا؟

از مجموعه آنچه که هم اکنون در ایران رخ می‌دهد به آسانی دیده می‌شود که مردم ایران بیدار شدند و مردم ایران از ظلم و ستم به ستوه درآمدند و دیگر حاضر و قادر به تحمل آن نخواهند بود.

امروز دیگر سکوت نخواهند کرد.

امروز خیابان ها در سراسر ایران پر از معترضین است و هر چه زمان بگذرد بر شمار معترضین افزوده خواهد شد. تا روزی که این کاخ ظلم و ستم فرو ریزد…

شنیدن شهادت مادرانی که فرزند خود را از دست دادند و حتی جنازه آنها را به دست خانواده نسپرده اند دل آدمی را به درد می‌آورد.

شنیدن سخنان مادری که میگوید فرزند او را کشتند و همسرش را به زندان انداختند و فرزندانش را نیز شکنجه کردند دل آدم را به درد می‌آورد.

تا کی چنین جنایاتی می‌تواند ادامه یابد؟

کاسه صبر مردم ایران چه هنگام لبریز خواهد شد؟

دارد لبریز می شود…

معلمان می گویند که کافی است از یک دزدی جلوگیری کنید و با پول که صرفه جویی می شود می توانید تمام کسری حقوق و درآمد و معیشت و زندگی همه معلمان را تامین کنید.

علی خامنه‌ای عمدتاً این دزدی و فساد مالی و اخلاقی را ترویج می‌کند زیرا این چنین است که او می‌تواند از حمایت دیگران برخوردار شود.

به آنها امکان می‌دهد که بخورند و بچاپند و غارت کنند و دل خوش دارند…

اما غافل از اینکه فردا هنگامی که مردم ایران حق خود را به دست بگیرد همه آنچه که شما دزدیده اید به ملت بازخواهد گشت.

امروز ملت ایران بیدار شده و ایرانیان برون‌مرزی می‌کوشند چهره ظالم و قیافه مظلوم را به جهانیان بشناساند و می کوشند افکار عمومی جهان را به سود ملت مظلوم ایران جلب کنند و هنگام آن است که سران کشورها نیز به خود آیند و به این رژیم و آینده آن دل نبندند و به تعهداتی که ظاهراً به عهده می‌گیرد دلخوش نباشند.

اعتقاد و ایمان و اعتماد به آن نداشته باشند.

همه آنها همانند برگ خزان بالاخره فرو خواهد افتاد.

مشکلات منطقه‌ای و جهانی  حکومت نیز بر دشواری وضع آن می افزاید و آن را لرزان تر می کند.

امروز  حکومت ایران در سراسر منطقه و جهان هیچ یار و یاوری ندارد نه در افغانستان و پاکستان و نه در عراق و ترکیه و یا اماکن دیگر و یا مسلماً در امیرنشین های عرب در حوزه خلیج فارس.

هیچ کس دوست آنها نیست.

همه دشمنان ها هستند و امروز می‌بینیم که هر اندازه قدرت نمایی می کنند دیگرانی هستند که قدرت بیشتر خود را به رخ آنها می کشند.

ایالات متحده نیز دارد زور بازو نشان می‌دهد و نمایش های نظامی و هوایی نشانه آن است که آمریکا می‌خواهد به حکومت ایران بفهماند که اشتباه نکند و  یاوه سرایی نکند و بداند که بسیار ضعیف است و بداند که جهانیان بالاخره علیه این حکومت به اقدام خواهند پرداخت.

و در روزهای آینده خشم ملت ایران شدت خواهد گرفت…

خانواده ها حاضر به گذشت نیستند…

خانواده ها نه فراموش می کنند و نه می بخشند…

خون آن جوانان همچنان می جوشد و لعنت خانواده‌ها بالاخره گردن حکومت را خواهد گرفت.

فردا هنگامی که آنان از قدرت به پایین کشیده شوند هیچ راه گریزی ندارند و هیچ کشور منطقه و جهان حاضر به پذیرفتن آنها نیست.

اموالی که دزدیده اند به هیچ کجا نخواهند توانست منتقل کنند و پول هایی که در خارج از ایران دارند به آسانی قابل مصادره و مسدود کردن خواهد بود.

فردای تلخی در انتظارشان است…

بدانند و توجه کنند و از جنایت دست بردارند و خون مردم ایران را نریزند.

به ملت ایران قول بهشت دادند اما خودشان به علت جنایاتی که مرتکب شده اند به جهنم خواهند رفت…

تردیدی نداشته باشند…

این عاقبت همه ظالمان است و این عاقبت همه جنایتکاران است.

دنیا فراموش نخواهد کرد…

ملت ایران فراموش نخواهند کرد…

خانواده ها فراموش نخواهند کرد و نخواهد بخشید و آنها تا روز آخر و تا هنگامی که به مقصد نرسیده باشند به تلاش خود ادامه خواهند داد.

شما ایران را ویران کردید…

مردم ایران را کشتید…

و اکنون هم تصور می کنید که خواهید توانست همچنان بر کرسی قدرت تکیه زنید.

اشتباه می کنید…

عمرتان کوتاه است و عمر حکومت تان کوتاه است و خشم ملت افزون می‌شود و خیزش مردمی در راه است.

بترسید از آن روز…

اورشلیم؛ شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰ -۱۳ نوامبر ۲۰۲۱