معترضان در ایران را با گرفتن اعترافات اجباری به پای چوبه اعدام می کشانند.
نوید افکاری، زندانی اعتراضات مرداد۹۷، با انتشار نامه ای در ارتباط با شکنجه هایی که از سوی نیروهای حکومت ایران شده است نوشت: برای اعتراف اجباری از من به روش های متعددی مرا شکنجه روحی و جسمی کردند .
نوید افکاری در نامهاش به شکنجههایی از جمله «پوشاندن صورت با پلاستیک برای ایجاد حالت خفگی»، «ضرب و شتم با باتوم در حالت دست و پا بسته»، «توهین و اهانتهای رکیک» و «ریختن الکل در بینیاش» اشاره کرده بود.
اکنون حکم اعدام نوید افکاری این کشتیگیر فرنگیکار سابق و نان آور خانواده از سوی دیوان عالی کشور تایید شده است.
پیشتر نیز در باره اعترافگیری از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری سالهای اخیر و صدور حکم اعدام برای آنها در پرونده امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی مطرح شده بود.
این سه جوان متولد دهه ۱۳۷۰ در ارتباط با اعتراضات آبانماه بازداشت و سپس به اعدام محکوم شدند.
بابک پاکنیا، وکیل آنها، گفته بود که اقرارهای متهمان در «شرایط عادی» گرفته نشده است .او در ادامه گفته است به آنان اجازه دسترسی به روند دادرسی و ورود به جزئیات برای وکلا نداده اند.
خبرگزاری سازمان حقوق بشری هرانا، پیشتر درباره امیرحسین مرادی نوشته بود که او در جریان جلسه دادگاه بارها خطاب به قاضی اعلام کرده بود از او تحت «فشار، تهدید و شکنجه» اعتراف گرفته شده است و هیچکدام از اتهامهای وارده را قبول ندارد.
هرانا در ادامه نوشته است: یک مورد دیگر این نوع نقشآفرینی اجباری متهم علیه خود که نهایتا منجر به اجرای حکم اعدام شد، در پرونده مصطفی صالحی اتفاق افتاد.
صالحی از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری دیماه سال ۱۳۹۶ بود که به قتل یکی از ماموران سپاه پاسداران متهم و سپس حکم اعدام برای او صادر و اجرا شد.
گزارشها حاکی است او برای اعتراف مورد شکنجه قرار گرفته و در دادگاه بارها بر بیگناهیش تاکید کرده بود.
و مورد روحالله زم، موسس و مدیر کانال تلگرام «آمدنیوز»، نیز از جمله سایر پروندههاییست که درباره مقابله با اعتراضات سراسری از سوی جمهوری اسلامی رسیدگی شد.
او پس از ربوده شدن در عراق و بازداشت و محکومیت در ایران، مجبور به حضور در برنامههای صداوسیما که توسط یکی از مجریان وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران مدیریت می شد حضور پیدا کرد و در این بازجویی به سوالات مامور اطلاعاتی پاسخ می داد. پخش این برنامه با عنوان «بیتعارف»، با واکنش زیادی در شبکه های اجتماعی روبرو شد.
گزارشگران بدون مرز این برنامه را مصداق «شکنجه زندانی» خوانده بود.
یادآور می شود که روند اعترافگیری اجباری از سوی ماموران امنیتی و دستگاه قضایی حکومت ایران در ارتباط با پروندههای اعتراضات سالهای اخیر بارها از سوی سازمانهای حقوق بشری مورد انتقاد قرار گرفته است.
سازمان حقوق بشر ایران نیز در آذرماه سال گذشته در گزارشی ضمن اشاره به شرایط نامناسب نگهداری بازداشتشدگان اعتراضات آبانماه هشدار داده بود که «برخی از آنها زیر فشار برای اعتراف اجباری قرار دارند و احتمال صدور حکم اعدام برای برخی از معترضان وجود دارد.»
اعترافگیری اجباری از متهمان که بخشی از آنها برای پروژههای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد، در جمهوری اسلامی بارها و در دهههای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
سازمان عدالت برای ایران و فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر در پاریس نیز در گزارشی “در آستانه روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه” اعلام کرد که تنها در یک دوره ۱۰ ساله منتهی به سال ۱۳۹۸، صداوسیمای حکومت اسلامی دستکم ۸۶۰ مورد اعتراف اجباری شهروندان را منتشر کرده است.
در این سالها، مجموعا ۳۵۵ نفر مجبور به اعتراف تلویزیونی برای پخش در رسانه حکومت شده بودند. از این میان برخی به اعدام و برخی نیز به مجازاتهای سنگین محکوم شدند.
موضوع اعترافگیری و شکنجه مخالفان در رژیم اسلامی تنها محدود به دو دهه اخیر نیست، از ابتدای انقلاب اسلامی شکنجه، اعترافات تلویزیونی و احکام اعدام برای هزاران مخالف و معترض صادر شده و بسیاری در این پروندهسازیها کشته شدند.