حساب ملت ایران با گروهی که خود را “جمهوری” و “اسلامی” مینامند، کاملا روشن شده است:
آن ها نه “جمهوری” هستند، یعنی نه یک ساختار سیاسی مردمی دارند که به شهروندان اجازه سخن گفتن دهد تا بتوانند خواسته های خویش را بیان کنند، و نه “اسلامی” است، زیرا کوچکترین اصول اخلاقی و انسانی را نیز رعایت نمی کند.
مفسران دینی، آیات قرآن مجید را به دلخواه و بر حسب منافع خویش تعبیر و تفسیر می کنند و دین را وسیله ای برای اجرای مطامع ضد ملی و نا انسانی خود قرار داده اند.
به مردم و حق مردم، کوچکترین توجهی ندارند و آن واژه را نیز همانند آیات کلام الله مجید، به دلخواه خویش معنی می کنند.
از دیدگاه علی خامنه ای، آنانی که به خیابان ها می آیند و خواسته های ملی خویش را فریاد می کنند، آن ها اشرار هستند.
فرد شرور را باید بازداشت کرد، به زندان انداخت، مجازات کرد و اگر جنایت مرتکب شده، باید او را به دار آویخت.
این مجازات شروران است و رژیم ایران با مردم به عنوان شرور برخورد کرد و به سوی آنانی که نان و آب می خواستند، آنانی که می گفتند چرا پول ملت ما را به فلسطینی ها می دهید و یا در سوریه و یمن و عراق هزینه می کنید، از فاصله صفر شلیک کرد تا آنان را بکشد.
اینترنت را قطع کردند و آتش گلوله را به سوی مردم نشانه گرفتند و هر اندازه خواستند کشتند.
جوان و نوجوان کشتند، مرد و زن کشتند، باسواد و بی سواد کشتند، شاغل و بیکار را کشتند
از دیدگاه آنان، کسی که به خود اجازه می دهد به اعتراض خیابانی دست بزند، “اشرار” است و از دیدگاه خامنه ای، هیچ لقب دیگری شایسته او نمی باشد و هیچ ترحمی را نباید در مورد او اجرا کرد.
و اما، مردم کجایند؟
از دیدگاه ولی مطلقه فقیه، مردم، همان بسیجی هایی هستند که سواد بالا و درک عمیقی ندارند و مورد شتشوی مغزی قرار گرفته اند، صاحب شغل و دارای درآمد شده اند و باید به ارباب و ولینعمت خویش خدمت کنند – به خامنه ای.
و او هم دستور داده که به سوی مردم، به طور مستقیم شلیک کنند و مغز آنان و سینه و قلبشان را نشانه روند و با یک گلوله به زندگی آن به اصطلاح “اشرار” پایان دهند – و دیدیم که گروه موسوم به “بسیجی” در ظرف چند روز، هرچه می توانست کشت.
علی خامنه ای، این جنایتکاران را به حضور می پذیرد و آنان را ملت واقعی ایران می نامد و تمجید و تجلیل می کند که کشتند و کشتند و کشتند، تا به خیال خویش موجودیت حکومت را تضمین کنند.
خامنه ای، حتی یک کلمه در ابراز همبستگی با خانواده های قربانیان به زبان نیاورد – بلکه به عکس، آنان را اشرار و کشتنشان را مباح دانست و حتی تهدید کرد که بار دیگر، بیشتر خواهند کشت، تا از این پس، هوس خیزش سیاسی به سر مردم نیفتد و رژیم را به خطر نیاندازد.
از زبان حسن روحانی نیز، حتی یک جمله در ابراز تاسف از کشته شدن این همه افراد، نشنیدیم. به عکس، او نیز همانند خامنه ای، تهدید کرد که در آینده سرکوب شدیدتری برقرار خواهد بود و رژیم امکانات گسترده ای برای به زانو دراوردن مخالفان دارد.
حالا هم از ایران خبر می رسد که ماموران، کوچه به کوچه و خانه به خانه، همه جا را جستجو می کنند و هرکس را بخواهند بازداشت می کنند و روانه زندان می سازند.
آیا می توانند همه مردم ایران را زندانی سازند؟
از تهران خبر می رسد که هزاران نفر را بازداشت کرده اند.
این، آتش خشم مردم را شعله ورتر نمی سازد؟
روحانی، با یک خنده مصنوعی و مشمئز کننده، ادعا دارد که اصلا از زمان اعلام سه برابر کردن نرخ بنزین اطلاعی نداشته است.
ولی او تائید می کند که این تصمیم در شورای همآهنگی اقتصادی سران سه قوه، یعنی دولت و مجلس و قوه قضائیه اتخاذ شده و خامنه ای گفته است که قویا از تصمیمات این نهاد جانبداری می کند و آن ها را واجب الاجرا می داند.
نرخ یکی از مهمترین اقلام مایحتاج عمومی را سه برابر می سازند و بعد هم می گویند که هرکس به آن اعتراض کند، سرش را با گلوله متلاشی می سازند، و یا حداقل آن که آنان را به زندان می اندازند، دستشان یا پایشان را در زیر شکنجه می شکنند و حتی اجازه درمان پزشکی نیز نمی دهند.
رفتار داعش است و جز داعش، هیچ!
مردم ایران مفسد فی الارض هستند (از دیدگاه رژیم) و بنابراین باید بیشترین آن ها را کشت تا آتش خاموش شود و مخالفت ها پایان گیرد، تا رژیم بتواند پول نقد و نفت بیشتری برای بشار اسد به سوریه بفرستند و بودجه های کلانتری در اختیار حزب الله بگذارد و سپس عربده بکشد که قصد دارد اسرائیل را نابود کند.
خود را “جمهوری” می دانند، یعنی رژیمی متعلق به جمهور که همانا مردم هستند. ولی مردم را خس و خاشاک می نامند و به جای درمان دردهای ملت، پول ها را هدیه حزب الله و فلسطینی ها و حکومت سوریه و حوثی های یمن می سازند.
همه سران حکومت نیز بر این باورند که گرچه توانسته اند موقتا صدای اعتراض مردم را خاموش کنند، ولی بی تردید خیزش بعدی نیز در راه است و هیچ قدرتی نمی تواند از وقوع آن جلوگیری کند.
آخوند مهدی طائب در مشهد می گوید “گام نهایی مبارزه با دشمن را باید با اقتدار برداشت”. فراموش نکنید که منظور او از دشمن، ملت ایران است.
امام جمعه شیراز می گوید: «استفاده از نیروی بسیج مانع از اجرای نقشه های دشمن می شود».
فراموش نکنید که منظورشان از “دشمن”، همانا ملت ایران است.
در حکومتی که خود را “جمهوری اسلامی” می خواند، آخوند مهدی طائب می گوید: «در کشور، تنها یک صدا باید شنیده شود» – که بی تردید، منظور او از “یک صدا” همان صدای حکومت و رژیم است، مردم عددی نیستند و جایگاهی ندارند.
البته، روح الله خمینی در سال نخست ربودن انقلاب از دست مردم، به صاحبان قدرت هشدار داده بود کاری نکنند که ملت را به خیزش وادارند، زیرا انقلاب او بر پایه مردم نهاده شده که اگر از رژیم برگردند، موجب سقوط آن خواهند شد.
خمینی البته هشدار داده بود که سران رژیم از مردم بترسند، ولی هم او بود که دستور داد بیش از سه هزار نفر از مردان جوان را بکشند و یا تیرباران کنند و پیکرهایشان را در گور دسته جمعی به خاک بسپارند.
اگر تصور می کنند که با سرکوب این مرحله از خشم مردم، ادامه حکومت خود را تضمین کرده اند، سخت در اشتباه هستند.
عللی که موجب این خیزش شد، نه تنها از میان نرفته، بلکه در آینده نزدیک، شدیدتر نیز خواهد شد.
عامل اعتراضات دانشجویی در سال های نخست انقلاب، بستن روزنامه حقیقت گوی سلام بود.
در خیزش همگانی بعدی، مردم شعار می دادند رای من کو.
در اعتراض های دیماه دو سال پیش مالباختگان بودند که به میدان آمدند.
در هریک از این تظاهرات، خواسته های گروهی مطرح شده بود، ولی این بار یک خواست عمومی است و آن متوقف ساختن تورم و گرانی است، که حکومت در اجرای آن ناتوان مانده و در آینده ای نه چندان دور، ناتوان تر خواهد شد.
تا کنون برخی ذخیره های مالی گذشته بود که رژیم را سرپا نگاه داشت.
ولی این ذخیره ها نیز تمام شده و یا رو به اتمام است و فردا چه خواهند کرد؟
فردا، وضع مالی آن ها بدتر خواهد شد و حتی اگر روسیه حاضر به اعطای وام دو و نیم میلیارد دلاری نیز شود، بازهم یک نوشداروی موقتی خواهد بود و نه بیشتر.
هر چه زمان بگذرد، بی پولی حکومت افزون تر می گردد و در نتیجه قیمت کالا هر روز بالاتر خواهد رفت و مردم فقیرتر خواهند شد و محنت فزون تر خواهد گردید و ذلت افزایش خواهد یافت.
نتیجه آن که وقوع خیزش بعدی اجتناب ناپذیر است و تنها پرسشی که مطرح می گردد، آن است که رژیم، این بار با خیزش کنندگان چگونه رفتار خواهد کرد؟
اگر بخواهد بکشد، ممکن است هزاران نفر کشته شوند و ده ها هزار نفر بازداشت گردند و در هر خانواده ایرانی، دست کم یک زندانی و یا زخمی و یا مقتول خواهند داشت.
آیا رژیم می تواند با چنین وضعی رویارویی کند؟
آیا آن ها می خواهند یک جنگ داخلی به راه اندازند که روی کشتارها در سوریه را سفید کند و از چهارصد هزار نفر نیز فراتر رود؟
خیزش مردمی در لبنان و عراق چه داشت که به کناره گیری نخست وزیر در هر دو کشور انجامید، ولی ایرانیان هنوز تا پیروزی فاصله زیاد دارند؟
پاسخ بسیار روشن است: در هر دو کشور اعتراض های مردمی دو ماه تمام ادامه یافت و مردم خسته نشدند و حتی حمله افراد حزب الله به تظاهرکنندگان لبنانی، موجب پراکنده شدن معترضین نگردید.
آنقدر در صحنه ماندند تا سعد حریری در لبنان و عادل عبدالمهدی در عراق، بالاخره ناچار به کناره گیری کنند.
در ایران، برخی پیکارگران می گویند که اکنون چاره ای باقی نمانده، جز آن که مردم دست به اسلحه ببرند و یک خیزش مسلحانه آغاز شود.
دیدیم که در سوریه چه جوی خونی به راه افتاد.
آیا یک ملت مسالمت جو مانند ملت ایران، حاضر است دست به اسلحه ببرد و وارد یک جنگ نامتوازن با دشمنی شود که به کوچکترین اصول اخلاقی پایبند نیست و داعش وار می کشد و شکنجه می کند؟
راه را خود ملت ایران باید بیابد، و ما در مقامی نیستیم که کوچکترین توصیه ای ارائه کنیم و یا راهی را نشان دهیم.
ولی می توان از تجربه ملت هایی که تا لحظه رسیدن به خواسته های خویش، صحنه را ترک نگفتند، درس عبرت گرفت!
اورشلیم، شنبه نهم آذرماه ۱۳۹۸ برابر با سی ام نوامبر ۲۰۱۹
البته باید ملت مسلح شوند. انقلاب فرانسه هم مسلحانه بود. کشورهای درگیر با جمهوری اسلامی باید موقعیت مناسب را درک کنند و به حمله گستردهای به جنگجویان نیابتی جمهوری اسلامی دست بزنند تا توان سرکوب مردم ستمدیده ایران و عراق و لبنان کم شوند .در آینده این مردمان ایران و عراق و لبنان همبستگی و دوستی با کشورهای عربستان سعودی و اسرائیل خواهند داشت و صلح پایدار عملی خواهد شد.
آقای امیر ، تنها نفری هستید که در کل جامعه ایرانی این موضوع را بدرستی تحلیل فرمودید.
برای خامنه ای جلاد عقب افتادهای که مملو از عقده است مردم فقط چفیه پوشان هستند ، حتی او آنقدر احمق است که بلحاظ سیاسی نیز نتوانست یک مقدار اقشار مختلف مردم را جذب کند .
خیلی ممنون جناب منشه امیر، درود بر شما
با درود به جناب مناشه امیر، خسته نباشید.
مانند همیشه پر مغز و الهام دهنده.
امیر عزیز، پیش بینی شما در مورد سقوط این نظام(یا بهتر گفته شود رژیم بی نظم و نظام) دارد به حقیقت می پیوندد. نظرات دانایانه شما عزیز را به خاطر دارم. به راستی بیانات گرم شما به خصوص در تفسیر روز های شنبه دلگرم کننده است.
به امید رابطه دوباره ایران بعد از آخوندها با کشور مترقی اسرائیل و اسرائیلیان ایراندوست.
سحر نزدیک است.
همواره از اطلاع رسانی شما عزیزان سپاسگزاریم.
پاینده و موفق باشید
بعد از ۴۰ سال حکومت گرگها چهره خبیث خود را در این تظاهرات اخیر به وضوح نشان دادند. اینها به فرمایش جناب منشه امیر نه خدائی را می شناسند و نه به چیزی اعتقاد دارند.و بندگان خدا (مردم ایران) را نیز پشیزی قائل نستند. و برای بقاء خویش به هر جنایت هولناکی دست می زنند و به راستی روی داعش و داعشیان را سفید کرده اند ثروت مملکت را بی مهابا صرف ایدئو لوژی من درواردی خود کرده اند ومردم را فقیر و فقیر تر ساخته اند
مردم با حرکت دوباره خود از دست این پلیدیان رهائی می یابند. سحر نزدیک است
رژیم جمهوری اسلامی ایران مصطلح ولایت مطلقه فقیه مصطلح فقیه مسلمانان جهان یا به زودی اصلاح می شود و یا به زودی از صفحه روزگار محو می شود و صف انصار و صف اشرار از هم جدا خواهد شد
سوره مبارکه صف آیه ۱۳ می فرماید: « نَصرُ مِن اللهِ و فَتحٌ قریب» ( یاری خدا و پیروزی نزدیک است و مومنان را بشارت ده )
آقای امیرشما هم مثل استمرارطلبان مردم راازسوریه ای شدن میترسانیددرمقابل چنین حکومتی راهی جز قیام مسلحانه نیست
گرچه اسراییل یک جمهوری اسلامی ضعیف راترجیح میدهد
نمیتوانند درمقابل یک ملت بایستند
ایران باسوریه قابل قیاس نیست
هموطن عزیز ( آنجلا )
لطفا دوباره تفسیر جناب امیر را مطالعه بفرمایید . جناب امیر هرگز از زمانی که رادیو اسرائیل شروع به فعالیت کرده تا به حال هرگز جز صدای ملت ایران سخن دیگری را انعکاس ندادهاند . به واقع ملت ایران خیلی زود دست از مبارزه با رژیم کشیدند . عراق و لبنان مردم چند ماه مبارزه کردند . حقیقت این است که برای سرنگونی هر حاکمیت مستبد و سرکوبگری خون بیشتری ریخته خواهد شد و آینده ایران از این اصل علمی خارج نیست . در انقلاب فرانسه برای فتح باستیل جوی خون راه افتاد . این حقیقتی است که باید بپذیریم .
سلام خدمت استاد عزیز جناب امیر و دوستان رادیو اسرائیل
رژیم به شکل عجیبی مردم را بازی داده است . من بعضی از دوستان مبارز مات و مبهوت مانده ایم . این پاسداران برای خراب کردن وجهه اپوزسیون و ایجاد ترس و تفرقه میان مردم هر کاری میکنند . بعد از فروکش کردن گرد و خاکهای سرکوب رژیم تازه خیلی از نقاط پنهان و تیره ی وقایعی که اتفاق افتاده بود در حال روشن شدن است . در تهران سپاه پاسداران یک تیپ یا رسته ی ویژهای تشکیل داده است که در هنگام اعتراضات مدنی مردم در بین مردم بروند و در لباس مردم عادی مردم را مورد حمله با اسلحه و تیغ موکت بری قرار دهند .
جناب امیر متاسفانه ما با یک رژیم به شدت خونخوار و وحشی رو به رو هستیم . آمار کشته شدگان و دستگیر شدگان اصلا مشخص نیست و معلوم نیست چه تعداد از افرادی که مفقود شده اند زنده هستند و یا به دست رژیم بازداشت شده اند .
من هم اعتقاد دارم تنها راه مبارزه با رژیم ، مبارزه مسلحانه است و امکان ندارد با اعتراضات مدنی بتوانیم با این رژیم کثیف مبارزه کرد .
سر آخر هم باید بگویم که کانال اینستاگرامی کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز ۱۳ آذر یک بیانیه ای را منتشر کرده است و در میان اسامی نویسندگان این بیانیه به حق نام جناب استاد منشه امیر عزیزمان خالی است . با آرزوی روزی که در داخل ایران شاهد حضور و فعالیت اساتید و نویسندگان عزیزمان باشیم . ( نئوهاگانا ایران )
مدارک موجود در مرکز اسناد آمریکا نشان میدهد که در زمان جنگ جهانی اول (۱۹۱۷–۱۹۱۹) قحطی بزرگ در ایران رخ داده است بطوری که بین ۸ تا ١٠ میلیون نفر از جمعیت ۱۸ تا ۲۰ میلیونی ایران (۵۰ درصد) بر اثر قحطی یا بیماریهای ناشی از سوء تغذیه از بین رفتند.
هیچ تردیدی نیست که استعمار بریتانیا عامل و مسبب این قحطی و نسلکشی مهیب بوده و از سیاست کشتار جمعی به عنوان ابزاری برای حفظ سلطه انگلیس بر ایران استفاده شده است.
در شرایط حساس کنونی که مردم ایران آماده رویارویی نهایی با جمهوری اسلامی (رژیم دست نشانده انگلستان) میشوند، همهگیری گسترده و ناگهانی خطرناکترین نوع ویروس آنفولانزا در سراسر کشور به همراه شیوع باورنکردنی ایدز نشان از یک طرح استعماری مشابه برای منفعل ساختن مردم و پذیرفتن شرایط فعلی دارد؛ بگونه ای که خواسته های اقتصادی و سیاسی ملت ایران به حاشیه برود و بقای حکومت کلیدی استعمار بریتانیا حتی در سخت ترین شرایط حفظ گردد.
با سلام خدمت جناب امیر ، اگر یادتان باشد هفته پیش در یک پیامی از عده و جمعیتی در میان مردم صحبت کردم که در بین جمعیت تظاهرکنندگان حضور داشتند و زمانی که مردم شعارهایی به نفع شاهزاده پهلوی میدانند به مردم حمله میکردند . گفتم که دستان خود را مانند مجاهدین در هم میگرفتند و احساس کردم که از طرف مجاهدین هستند . دیشب یعنی شنبه شب از طریق یکی از دوستانم مطلع شدم که رژیم یک تیپ یا رسته نظامی را در سپاه درست کرده است که همه بسیجی هستند و در مواقع اینچنینی در بین مردم میآیند و مانند یک گروه بخصوص اپوزسیون و یا یک گروه بخصوص معترض رفتار میکنند و به مردم حمله میکنند و ماشینهای مردم و اموال مردم را غارت میکنند . جناب امیر از قرار معلوم در اهواز هم به همین شیوه اما در غالب اعراب و یا پان عربهای اهواز عمل کرده اند و به سمت مردم شلیک کردهاند . گویا این مطالب را یکی از بسیجیهایی که در این رسته نظامی یا گردان فعالیت میکرده برای تبلیغ از خود تعریف کرده است و از طریق یکی از دوستان به ما اطلاع رسانی شد . از قرار معلوم با اینکه این افراد بسیجی هستند اما حقوق و مزایای ثابت دارند و به گونه ای در استخدام سپاه هستند اما به صورت غیر رسمی فعالیت میکنند . شیوه کاری آنها هم به این صورت است که گروه ۱۰ تا ۱۵ نفره آنها به چند دسته تقسیم میشود . یک دسته به صورت نمادین با سپاهیان مبارزه میکنند و حتی ممکن است با اسلحههای مشقی به سمت سپاهیان و پلیس شلیک کنند . دسته دوم وظیفه عکسبرداری و یا فیلمبرداری از مردم را دارند تا بعدها بتوانند از طریق فیلم و یا عکس مردمی که معترض بودند را بازداشت کنند . دسته سوم وظیفه تخریب اموال عمومی و خصوصی مردم را دارند که با اینکار در بین مردم رعب و وحشت ایجاد کنند و کاری کنند که مردم از دچار شدن به سرنوشت سوریه بترسند ، اموال مردم را آتیش میزنند و یا میدزدند این دسته اکثرا قمه و چاقو در دست دارند تا در مواقعی خود را در قالب یک گروه خاص و یا طرفداران یک حزب خاص اپوزسیوو نشان دهند مثلا همانگونه که در تهران من مشاهده کردم که عده ای رفتاری شبیه مجاهدین داشتند در تبریز یکی از دوستانم میگفت که یک عده ای بودند که مانند طرفداران گروه ریاستارت رفتار میکردند و شعار به نفع ری استارتی ها میدادند . در این میان دسته چهارمی وجود دارد که از بقیه کمی متفاوتتر عمل میکند و معمولا برای حمایت از دسته سوم عمل میکنند و در مواقع حساس به سمت مردم شلیک میکنند که پروسه این نمایشی که برای مردم برنامه ریزی کردهاند کامل شود . گویا این عده برای آنکه توسط مردم دستگیر نشوند به موتور و ماشین های پلاک شخصی خود نزدیک هستند تا در صورت لزوم فرار کنند . جناب امیر به نظرم خیلی از مسائل کم کم داره روشن میشه . بعد از شنیدن این موضوع احساس عجیبی به من دست داد . جناب امیر این رژیم برای بقای خودش هر کاری میکند حتی بعید نیست دستور بدهند با هلی کوپتر به صورت رگبار تمام معترضین را به گلوله ببندند و یا حتی دستور بمباران هوایی بدهند . رژیمی که با گستاخی تمام اینترنت کشور را قطع کرد بعید نیست روزی دست به بمباران هوایی بزند . (( نئوهاگانا ایران ))