آیا رهبران رژیم ایران هرگز تاکنون از خود پرسیده اند که این تلاش برای رسیدن به بمب هستهای چه بهای سنگینی برای سرزمین ایران، ملت ایران و حتی خود رژیم داشته است؟
آیا حساب کردند که ۲۵ سال تلاش مداوم برای ساخت بمب هستهای چه هزینه سنگینی داشته است؟
چند میلیارد دلار پول مردم ایران را صرف این برنامه کردند؟ و تاکنون به کجا رسیده اند؟
هر روز ادعا میکنند که پیشرفتهای بیشتری داشتند، امروز میگویند به سانتریفیوژهای نسل جدید، گاز اورانیوم تزریق کردیم و فردا با سرعت بیشتری اورانیوم را غنی خواهیم کرد تا بتوانیم بمب هستهای بسازیم.
مگر روح الله خمینی نگفته بود که از نظر اسلام سلاحهای کشتار همگانی حرام اندر حرام است؟
مگر نگفته بود که بمب شیمیایی نباید ساخت و مطرح کرد؟
مگر بارها ادعا نشده است که علی خامنه ای فتوا داده که بمب هستهای در دین اسلام حرام است؟
پس این تلاش برای غنی سازی اورانیوم به چه هدفی ادامه میدهند؟
یک بار ادعا کردند که استفاده از انرژی هستهای برای مصارف مسالمت آمیز حق ملت ایران است.
بله درست است حق ملت ایران است ، همانند دیگر ملتهای جهان که بتوانند از انرژی آفتاب، انرژی باد و انرژی هستهای و حتی انرژی فسیلی برای تامین سوخت خود استفاده کنند.
این حق مسلم ملت ایران و همه ملتهای جهان است.
اما آنچه که حق مسلم آنها نیست و نخواهد بود و جامعه بین المللی اجازه آن را نخواهد داد آن است که زیر پوشش تلاش برای استفاده از انرژی مسالمت آمیز بخواهند بمب بسازند این را دنیا اجازه نخواهد داد، این را اسرائیل اجازه نخواهد داد.
یک تصورشان است که اگر بمب هستهای بسازند دیگر کشورهای جهان جرأت حمله به آنها را نخواهد داشت.
این را از کره شمالی یاد گرفته اند.
کره شمالی بمب اتم دارد و هیچ کشور همسایه و حتی کره جنوبی و یا ایالات متحده جرات نمی کنند که وسایل سرنگونی رژیم کمونیستی که ملت کره شمالی را به فقر و گرسنگی و بیماری کشانده است سرنگون کنند.
حال رژیم ایران است که میخواهد به چنین هدفی برسد و تصورشان آن است که اگر بمب هستهای داشته باشند مورد تهدید کشورهای دور و نزدیک قرار نخواهد گرفت.
اما آنها بمب هستهای را به یک هدف بزرگ دیگر نیز میخواهند.
بارها اعلام کرده اند که اسرائیل باید نابود شود.
علی خامنه ای گفته بود که اسرائیل در ظرف ۲۵ سال آینده نابود خواهد شد. همانگونه که گفته بود سال گذشته تولید اقتصادی بوده و امسال باید جهش اقتصادی و جهت تولید باشد.
آیا در چنین شرایطی که رژیم ایران ادعا می کند که ما راست ترین مذهب جهان و بهترین بخش از دین اسلام را داریم و بر دیگر مذاهب دنیا برتری داریم و میخواهیم قدرت خود را در سراسر دنیا اعمال کنیم با چنین تصوراتی آیا دنیا به آنها اجازه خواهد داد که به بمب هستهای دست یابند؟
بیش از ۲۵ سال است که در این راه تلاش می کنند.
دولت پاکستان کمتر از ۲۰ سال توانست بمب هستهای خود را ایجاد کند و دولت هند بسیار کمتر از آن.
ولی دنیا نسبت به هند و پاکستان واکنشی نشان نداد زیرا پاکستان را دنیا می دانست که چون هند اسلحه اتمی دارد میخواهد که توازن جنگی ایجاد شود.
اما در مورد حکومت ایران چنین امری درست نیست.
هیچ کشور بیگانه خواهان تسلط بر خاک ایران نیست اما بسیاری از کشورهایی که میخواهند رژیم کنونی ایران را سرنگون کنند.
رژیمی که به قصد تسلط بر منطقه نه فقط بمب اتمی میخواهد بسازد بلکه برنامه های موشکی خود را نیز در ابعاد گسترده به وجود آورده و انواع و اقسام موشک های قد و نیم قد را ساخته است.
این را ملتهای جهان و به ویژه ملتهای منطقه اجازه نخواهند داد.
به بهای هزینه سنگینی می پردازیم که حکومت ایران از نظر مالی برای ساخت بمب هستهای هزینه کند.
میلیارد ها و میلیاردها دلار از پول ملت ایران را در این راه به هدر داده است ولی آیا تصور میکنند که با داشتن یک یا دو بمب اتمی می توانند به هدفهای خود برسند؟
اگر منظورشان تسلط بر منطقه خاورمیانه است عربستان سعودی و کشورهای دیگر عرب نیز با شتاب بسیار ممکن است به سوی دستیابی به جنگ افزارهای اتمی پیش روند.
اگر منظورشان نابودی اسرائیل است که اسرائیل به خوبی می داند چگونه از خود و از ملت خود دفاع کند و اگر تصور میکنند که داشتن بمب هستهای نوعی بیمهنامه برای ادامه رژیم خواهد بود اشتباه می کنند زیرا هنگامی که ملت ایران به پا خیزد هیچ بمب هستهای نخواهد توانست این حکومت را از سقوط حتمی نجات دهند.
آنها با چنین برنامهای که دارند ایران را در خطر جنگ قرار داده اند.
اگر تصور می کنند که با تلاش برای رسیدن به بمب هستهای میتواند امنیت و آینده خود را تامین و تضمین کنند اشتباه می کنند زیرا دنیا به آنها اجازه نخواهد داد که ادعا میکنند که همه ذخایر موشکی خود را به زیر زمین منتقل ساختند.
آیا چنان کاری می تواند آن موشکها را از نابودی نجات دهد؟
آیا نمی دانند که ایالات متحده و دیگر کشورها بمب های سنگین و سنگرشکن دارند که این کار را انجام خواهد داد.
حساب کنید که هزینه این تونل های زیرزمینی چقدر زیاد است و آنها چگونه خواهند توانست از اسلحه اتمی خود حفاظت کنند که مورد حمله دیگران قرار نگیرند و اگر یک کشور خارجی بیاید و ذخایر بمب اتمی حکومت ایران را بمباران کند که میتوانند حساب کنید که چه فاجعه ای برای ملت ایران و کشورهای منطقه ممکن است به وجود بیاید.
ولی آنان این حساب را نکردند و نمی کنند زیرا دانش آن را ندارند خرد آن را ندارند و نمیتوانند چنین حسابهایی را انجام دهند.
امید آنها این است که دولت جو پایین بیاید و تحریمها را بردارد وآنها بتوانند برنامههای اتمی و موشکی خود را در ابعاد گسترده از سر بگیرند.
بسیار اشتباه می کنند.
زیرا از هم اکنون که بایدن حتی هنوز مراسم تحلیف به جا نیاورده همکاران و دستیاران و مشاوران او می گویند که در هر مذاکرهای در آینده آغاز شود باید جریانات موشکی رژیم ایران نیز مطرح گردد.
حکومت ایران حتی اگر به بمب هستهای برسد اما به موشک نرسد نمیتواند بمب را مورد استفاده خود قرار دهند.
اما اگر موشک داشته باشد و حتی هنوز بمب هسته ای نداشته باشد باز هم یک خطر است.
بنابراین اگر حکومت ایران ناچار شود به پای میز مذاکرات با ایالات متحده بازگردد چاره ای نخواهد داشت جز آنکه در مورد برنامههای موشکی خود نیز گذشت کند و از ادامه آن دست بردارد.
این را بدانند، به خاطر این که حتی اگر بایدن بخواهد دنیا نخواهد گذاشت و خود ملت آمریکا نخواهند گذاشت و کنگره آمریکا و حتی شخصیتهای بزرگی در حزب دموکرات این اجازه را به حکومت ایران نخواهند داد.
این را فرماندهان سپاه پاسداران می دانند و از همین رو حاضر نیستند به پشت میز مذاکرات با ایالات متحده بازگردند و خامنه ای هم همین را میگوید و همچنین بیم دارند که در مذاکرات اتمی نه تنها موشک بلکه وضع حقوق بشر در ایران نیز مطرح گردد.
از این رو خامنه ای گفته است که هرگز به پشت میز مذاکرات باز نخواهد گشت نمی تواند به ایالاتمتحده اعتماد کند و می داند که اگر بیاید و به گفتگو بپردازد باید نه تنها از اتم بلکه از برنامههای موشکی خود و دست اندازی به کشورهای همسایه و سرکوب مردم ایران نیز دست بردارد.
این را علی خامنهای نمیخواهد و سپاه پاسداران نیز نمیخواهند.
بنابراین هر اندازه هم که جو بایدن حسن نیت داشته باشد و بخواهد با حکومت ایران وارد گفتگو شود بعید مینماید که چنین گفتگویی انجام گیرد و اگر هم آغاز شود باز هم بعید مینماید که به نتیجه مثبت و دلخواه حکومت ایران بیانجامد.
برخی ادعا کردند که برقراری تحریمهای اقتصادی موجب فقر و گرسنگی و ذلت ملت خود ایران شده است و هدف فقیر کردن ملت ایران بوده است.
آنها اشتباه میکنند و دروغ میگویند و مردم فریبی میکنند زیرا همین تحریمهای اقتصادی بود که کمره حکومت ایران را شکسته و میشکند که درآمدهای رژیم را به حداقل رسانده و برنامههای اتمی و موشکی را تقلیل داده و همچنین کمکهای رژیم ایران به سازمان تروریستی را کمتر کرده است.
حکومت ایران حتی اگر همه درآمد نفت را در اختیار داشت تصور نکنید که آن را برای رفاه مردم ایران به کار می گرفت.
سالهایی بود که ایران بیش از صد میلیارد دلار درآمد نفتی داشت در دوران احمدینژاد بود.
این پول ها کجا رفت؟ تا چه توانستند رفاه مردم ایران را تامین کند؟ نکردند. درست است امروز مردم ایران فقیرتر شدند اما در آن دوران نیز این درآمدهای کلان به چه مصارفی رسید؟
به کدام کشور خارجی مانند ونزوئلا اهدا شد.
به کدام یک از سران و بلندپایگان رژیم را پر کرد؟
به دست چه گروههایی از تروریستها رسید؟
برای ساخت چه نوع موشک هایی هزینه شد؟
کدام کارخانه را برای ملت ایران ساختند؟
حتی نتوانستند از ادامه تعطیل شدن کارخانههای موجود جلوگیری کنند.
بنابراین این تصور و این استدلال که تحریمهای آمریکایی به ملت ایران است که ظلم کرده و حکومت را از پای در نیاورده اشتباه است.
در مجموع همگان باید بدانند که کنار گذاشتن برنامه های اتمی و متوقف ساختن برنامه های موشکی و توقف کمکهای مالی به گروههای تروریستی و قطع شدن دخالت جنگی حکومت ایران در کشورهای همسایه اینها همه هدف هایی است که در دراز مدت به سود ملت ایران خواهد بود.
امروز ملت ایران و کشورهای همسایه و دولت اسرائیل و ممالک اروپایی و همه انسان دوستان جهان باید بر دولت آینده جوبایدن فشار آورند و از آنها بخواهند که هرگز امتیازاتی به رژیم ایران ندهد که بتواند به تعرض خود و برنامه های خود ادامه دهند.
بایدن نخواهد توانست به صورت مستقل عمل کند.
کنگره امریکا نخواهد گذارد و افکار عمومی مردم امریکا این اجازه را نخواهد داد و همچنین اسرائیل و کشورهای عرب منطقه و حتی دولتهای اروپایی اجازه نخواهند داد که اشتباه دوران باراک اوباما تکرار شود.
این را سران حکومت ایران بدانند و به دل خود وعده های بیهوده ندهند.
اورشلیم – یکم آذرماه ۱۳۹۹ خورشیدی؛ بیست و یکم نوامبر ۲۰۲۰ میلادی