امیر سلطانزاده تحلیلگر سیاسی درباره اسرائیل ستیزی حکومت اسلامی ایران در یادداشتی در ایندیپندنت فارسی نوشت : حکومت اسلامی ۴۲ سال است که پس از روی کار آمدنش در ایران، هویت خود را در اسرائیلستیزی تعریف کرده است. بهطوری که حتی در جنگ ایران و عراق نیز شعار «راه قدس از کربلا میگذرد» را سر داد.
اما طی این چهار دهه، عملکرد سیاسی جمهوری اسلامی باعث شد تا کشورهای اسلامی و عربی منطقه با اسرائیل نزدیکتر شوند و بر سر دشمن مشترک یعنی «جمهوری اسلامی» به توافق برسند.
این روند تا بدان جا پیش رفت که در ماههای پایانی ریاست جمهوری دونالد ترامپ، امارات متحده عربی، بحرین، مغرب و سودان نیز روابط خود با اسرائیل را عادی کردند و حتی سفارتهای اسرائیل نیز در این کشورها افتتاح شد.
برخی دیگر از کشورهای عربی مانند عمان، عربستان و کویت نیز روابط غیررسمی را با اسرائیل برقرار کردند بهطوری که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و برخی از اعضای کابینهاش به مسقط سفر کردند و مورد استقبال رسمی هیئت حاکمه عمان قرار گرفتند.
برقراری رابطه اسرائیل با کشورهای حوزه خلیجفارس به جز شکست سیاسی، بزرگترین ضربه اقتصادی برای ایران محسوب میشود.
طی همین مدت کوتاه، امارات متحده عربی و بحرین، قراردادهای اقتصادی متعددی را با اسرائیل امضا کردند که به طور طبیعی ایران میتوانست آنها را تامین کند.
به تازگی نیز امارات عربی متحده و اسرائیل اعلام کردند که تلاش دارند تا با ایجاد یک خط ریلی بین ابوظبی تا حیفا، خلیجفارس را به دریای مدیترانه متصل کنند. این مسیر ریلی از کشورهای عربستان سعودی و اردن نیز خواهد گذشت و امکان انتقال کالاهای کشاورزی از اسرائیل به خلیجفارس را فراهم میکند.
بخش بزرگی از این مسیر در حال حاضر موجود است و تنها ۳۰۰ کیلومتر آن که در خاک عربستان سعودی و اردن قرار دارد، باید ساخته شود. این پروژه دارای اهمیت ژئوپلیتیکی و اقتصادی بینظیر و پتانسیل گستردهای برای اقتصاد اسرائیل هستند.
البته ساخت این بخش از راهآهن نیازمند همکاری اردن و عربستان سعودی است. با استفاده از این خط آهن میتوان کالاهای کشاورزی و محصولات تازه را از طریق اسرائیل، اردن و عربستان سعودی به خلیجفارس با سرعت و هزینه کم منتقل کرد.
در صورت اتمام پروژه، انتقال کالا از خلیجفارس تا مدیترانه تنها دو روز زمان میبرد. در حالی که هماکنون انتقال کالا با کشتی و با استفاده از مسیر دریایی و کانال سوئز، نزدیک به ۱۲ روز به طول میانجامد. تأثیر اقتصادی این مسیر ریلی بر اقتصاد هر چهار کشور چشمگیر خواهد بود.
پروژه دیگری که بین اسرائیل و امارات در حال پیگیری است، خط لوله انتقال نفت ایلات-اشکلون است. اسرائیل اعلام کرد که برای انتقال نفت امارات به اروپا از طریق خط لوله اشکلون به ایلات به توفق مقدماتی دست یافته است. این خط لوله در صورت عملیاتی شدن این امکان را برای اسرائیل فراهم خواهد کرد که نقش فعالتری در تجارت انرژی، سیاستهای نفتی و سرمایهگذاریهای عمده نفتی منطقه ایفا کند و همچنین امنیت انرژی خود را نیز تا حد زیادی تضمین کند.
کشور بزرگ ایران در زمان محمد رضا شاه پهلوی بزرگترین تأمین کننده نفت اسرائیل بود و نقش مهمی در امنیت انرژی این کشور ایفا میکرد.
اما پس از انقلاب اجرای این پروژه متوقف شد. بر اساس قراردادی که در آن زمان به امضای دو دولت رسیده بود، قرار بود نفت خام ایران به بندر ایلات واقع در جنوب اسرائیل منتقل شود و سپس از آنجا به اشکلون، واقع در شمال آن کشور انتقال یافته و راهی بازارهای اروپا شود.
اما اکنون در ایران ، در حالیکه که کشورهای همسایه از صادرات انرژی برای افزایش حضور و نفوذ در منطقه و همچنین برای افزایش سطح رفاه و رشد اقتصادی بهره میگیرند. اما حضور و نفوذ ایران در بازار منطقهای انرژی روزبهروز کاهش مییابد. این در حالی که همکاری اسرائیل و امارات در حوزه انرژی و بهویژه عملیاتی کردن خط لوله ایلات- اشکلون هم منافع اقتصادی برای دو کشور به همراه خواهد داشت، هم از بعد ژئوپلیتیک امکان نقشآفرینی بیشتری برای این دو کشور به همراه خواهد داشت. همکاری دو کشور در زمینه انرژی میتواند الگویی برای سایر کشورهای عرب منطقه برای عادیسازی روابط با اسرائیل باشد و همچنین زمینه افزایش حضور امارات در حوزه سیاسی–اقتصادی و نظامی در دریای مدیترانه را بیش از پیش فراهم خواهد کرد.