تلاش حسن روحانی برای فرار از مسؤولیت و موجه جلوه دادن بدقولی هایش، در رسانه های دولتی ایران نیر با انتقاد روبرو شد و بسیاری از شنوندگان سخنان او، وی را به دروغگویی دوباره متهم ساختند.
روحانی چندین قول اساسی به مردم داده و کلیدی نمادین در دست گرفته و ادعا کرده بود که قادر است همه قفل ها را بگشاید و مشکلات مردم را حل کند.
حالا ادعا می کند که همه این قول ها را در شرایط صلح داده بود و این در حالی که اکنون شرایط جنگی برقرار است.
این بهانه ای بیش نیست، زیرا در آن دورانی نیز که ایالات متحده هنوز در برجام بود، روحانی نتوانست کوچکترین هدفی را پیش برد و به ویژه وضع حقوق انسانی، روز به روز به وخامت بیشتری گرایید.
ولی روحانی که یک سیاستمدار کارکشته و زیرک حکومتی است، می بایست از اول میدانست که در ساختار سیاسی حکومت ایران، رئیس جمهوری کاره ای نیست که بتواند قولی بدهد. محمد خاتمی گفته بود که رئیس جمهوری یک کارچاق کن، و یا به قول خودش یک تدارکاتچی بیشتر نیست.
به عنوان مثال، روحانی قول داده بود که هرگز اینترنت را قطع نخواهند کرد و فیلتر نیز نخواهد شد. نقض این وعده ها را در جریان جیزش مردمی در آبانماه دیدیم.
نیازی به آوردن مثال های دیگر نیست. زیرا باز ماندن یا قطع اینترنت، امری نیست که دست رئیس جمهوری باشد. مقاماتی خیلی بالاتر از رئیس جمهوریِ تدارکاتچی در این باره تصمیم می گیرد.
آن قولهای دروغ را دادی تا چهار سال دیگر دزدی و غارتگری خود و برادرت (با جهانگیری و برادرش) را با فریب مردم نادان ادامه دهی؛ وگرنه کیست که بی لیاقتی و بی کفایتی تو و دولت فاسد، دروغگو و جنایتکارت را نشناسد.
تو موجود حقیر حتی عرضه مدیریت مستراحهای شابدالعظیم را هم نداری؛ چه برسد به مملکت داری. اما حمایتهای استعمار انگلیس (اربابت) و کمک سرنیزه های سپاه این محال را ممکن نمود.
مردم ایران آرزو دارند روزی بر صفحه تلوزیون حلق آویز شدن تو را مانند صدام مشاهده کنند.
مطمئن باش روزانتقام میرسد و برای تمام دروغها، دزدیها و جنایت هایت بدست مردم سخت مجازات میشوی؛ روزی که نه انگلیس بکمکت میاید و نه سرنیزه های سپاه وجود دارد.
واژه اخوند یعنی دروغگو. این را حلقه گوشتان کنید تا گولشان را دیگر نخورید.