رژیم ایران به تقلا افتاده است؛ وقت آن رسیده که واشنگتن از نقاط ضعف رژیم بهره برداری کند؛ علیرضا نادر

صحنه ای از قیام آبان ماه ۹۸

جمهوری اسلامی در حال آماده سازی خود برای خیزش سراسری مردم ایران است. تحت رهنمودهای رهبر این نظام، علی خامنه‌ای، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مراجع دینی، در حال نظامی کردن کامل سیستم سیاسی هستند. سران حکومت ایران همچنین منتظرند ببینند که آیا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا منجر به کاهش تحریم ها و کاهش تنش‌ها خواهد شد یا خیر. با این وجود، مهم نیست چه کسی در ماه نوامبر برنده انتخابات آمریکا خواهد شد. ایران احتمالا تلاطم مداوم را تجربه خواهد کرد. همانگونه که در اعتراضات پیشین ایران بارها آشکار شده است، مطالبات اقتصادی مردم بلافاصله سیاسی می شود. آنها برای اصلاح کردن جمهوری اسلامی تظاهرات نمی کنند، بلکه آنها به دنبال پایان دادن به حکومت دینی هستند. اگر بار دیگر مردم به صورت گسترده به خیابان‌ها بریزند، آیا دولت بایدن یا ترامپ در صورت مواجهه با کشتار دسته جمعی مردم [از سوی نیروهای سرکوبگر] ، کاستن از تحریم ها را پیشنهاد خواهد کرد؟

با توجه به نفرت گسترده مردم از رژیم، خامنه‌ای بی تردید در انتظار یک خیزش بزرگ مردمی دیگر، شبیه آنچه که در آبان‌ماه سال پیش (نوامبر ۲۰۱۹) اتفاق افتاد می‌باشد. خامنه‌ای از دور پیشین اعتراضات، با فرمان دادن به نیروهای امنیتی برای تیراندازی به قصد کشتن معترضان، که به گزارش رویترز منجر به مرگ دست کم ۱۵۰۰ تن شد، جان سالم به در برد. به احتمال زیاد، با توجه به تمایل مردم ایران برای به چالش کشیدن رژیم و تمایل نیروهای امنیتی برای کشتار، احتمالاً قیام بعدی حتی خونین‌ تر خواهد بود.

دلایل اصلی ناآرامی های احتمالی در آینده، کاهش سریع ارزش پول ملی، تورم روزافزون و کمبود ارز خواهد بود. به گفته معاون رئیس جمهور ایران، اسحاق جهانگیری، به دلیل تحریم های آمریکا، ارزش صادرات نفت ایران از ۱۰۰ میلیارد دلار در سال، به ۹ میلیارد دلار در سال جاری کاهش یافته است. واحد پول رسمی ایران، ریال، اکنون با قیمت ۲۰۰ هزار ریال در برابریک دلارآمریکایی، معامله می‌شود [این روزها به بالای ۲۴۰ هزار ریال نیز رسیده است] و قیمت‌ها مرتبا افزایش می‌یابند و میلیون‌ها ایرانی، بیشتر در معرض فقر قرار می‌گیرند.

این تحولات منجر به نقدینگی بیش از حد در اقتصاد شده است، چراکه رژیم، پول بیشتری چاپ می کند، که ممکن است تورم  را به ۴۰ درصد یا حتی بالاتر بازگرداند. همچنین گزارش شده است که خزانه رژیم ایران خالی از ارز شده است و احتمالاً بزودی با بحران تراز پرداخت روبرو خواهد شد که منجر به زمین گیر شدن بخش بزرگی از اقتصاد خواهد گشت. یکی از شاخص های برجسته بحران پیش رو، عدم توانایی رژیم در تامین منابع کلیدی مورد استفاده در صنعت کشاورزی ایران است.

خامنه‌ای و سپاه آگاه هستند که شوک های اقتصادی مضاعف، احتمالاً به ناآرامی‌ های بزرگی منجر خواهد شد. استراتژی آنها، ایجاد یک دولت کاملا سپاهی است. در حالی که یک خامنه‌ای بیمار و سالخورده، به صورت صوری فرماندهی را حفظ می‌کند، رژیم به احتمال زیاد توسط یک گروه منتخب از خودی‌ها هدایت می‌شود، از جمله یک جناح تندرو در سپاه، ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه که شایعه جانشینی رهبر نیز در مورد او هست و مجتبی، پسر خامنه‌ای، قدرت اصلی در پشت صحنه.

خامنه‌ای و این گروه از خودی‌های رژیم، برای زمینه سازی، سرتیپ حسین نجات را  به عنوان فرمانده  قرارگاه ثارالله سپاه منصوب کرده‌اند که وظیفه محافظت از رژیم در برابر ناآرامی های داخلی در پایتخت را برعهده دارد. حسین نجات، تجربه گسترده‌ای در سرکوب قیام های پیشین دارد و انتصاب او، آخرین نشانه‌ای است که خامنه‌ای فقط به دنبال راه حل‌های نظامی است. سپاه همچنین با انتخاب پاسدار محمدباقر قالیباف به ریاست مجلس، به عنوان سخنگوی خود، کنترل مجلس را در اختیار گرفت. سپاه همچنین  مدیریت مقابله با شیوع کووید-۱۹ در ایران را به عهده گرفت. سپاه همچنین ممکن است پس از پایان دوره ریاست جمهوری حسن روحانی در ژوئن ۲۰۲۱ (خرداد ۱۴۰۰)، نامزد خود را برای ریاست جمهوری به صحنه بفرستد.

با این حال تصور اینکه رژیم چگونه می تواند از مخمصه فرار کند دشوار است. میزان زیانهای اقتصادی وارده به ایران و عدم مشروعیت رژیم در بین مردم، برای جمهوری اسلامی فلج کننده است. دامنه گسترده تحریم های اعمال شده علیه ایران، دستیابی به یک توافق هسته‌ای جدید و ترمیم اقتصادی مناسب را برای رژیم دشوار می‌سازد.

واشنگتن اهرم‌های اقتصادی بزرگی برای فشار به جمهوری اسلامی در اختیار دارد و بنابراین باید سیاستی اتخاذ کند که جایگزینی معنادار برای بحران فعلی باشد و آن هم، گذار به یک دموکراسی ایرانی است. برای این کار، ایالات متحده باید سیاست های زیر را دنبال کند:

ابتدا، سیاست گذاران آمریکایی باید به منظور متحدکردن جنبش‌های مخالف حکومت و اعتصاب کنندگان در داخل ایران، از جمله اتحادیه‌های کارگری، انجمن‌های معلمان، کارگران راه‌آهن، کنشگران حقوق بشر و کارمندان دولت که برای زنده ماندن در یک اقتصاد ویران تلاش می کنند، بودجه تأمین کنند. اعتصاب گسترده همراه با تشویق و حمایت خارجی ممکن است رژیم را به زانو درآورد.

دوم اینکه، سیاستگذاران آمریکایی باید بر تضعیف سپاه تمرکز کنند. تحریم های ایالات متحده بدون شک پایگاه اقتصادی سپاه را تضعیف کرده است، اما هنوز هم نیروهای ویژه امنیتی رژیم برای مقابله با یک قیام مردمی از منابع و اعتماد به نفس برخوردار هستند. واشنگتن باید شکاف در بین فرماندهان ارشد سپاه را تسهیل کند و آنها را ترغیب کند تا رژیم را آشکارا به چالش بکشند. گفته می شود که ارتش، از کنترل سپاه بر دولت و اقتصاد بسیار ناراضی است و به همین دلیل ممکن است برای شکاف [با رژیم]، بیشتر آماده باشد.

سوم، ایالات متحده باید با مخالفان دموکراتیک ایران همکاری کند تا نقشه راه را برای نافرمانی مقامات غیر سپاهی، برای آینده‌ای پس از جمهوری اسلامی ایران، فراهم سازد. چنانچه نیروهای امنیتی به این باور برسند که آینده‌ای در ایران نخواهند داشت، آنگاه به سختی [در مقابل قیام مردمی] ایستادگی خواهند کرد و بنابراین ممکن است برخی از مقامات کلیدی ناچار به دریافت تضمین باشند.

سرانجام ، واشنگتن باید با ایجاد اختلال درارتباطات رژیم از طریق عملیات سایبری و با تسهیل ارتباطات مخالفان در طول اعتراضات گسترده، به معترضان ایرانی کمک کند. سرکوب قیام آبانماه ۹۸ (نوامبر ۲۰۱۹) تا حدودی به دلیل قطع  سراسری اینترنت در ایران توسط حکومت، موفقیت آمیز شد، که به سپاه اجازه داد هزاران ایرانی را با مصونیت ازعواقب آن، به قتل برساند و یا مجروح کند.

ایالات متحده نمی تواند سیاست خود را صرفاً بر اساس امید به مذاکره جدید با رژیم ایران یا مذاکره مجدد بر سر توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ بنا نهد. جمهوری اسلامی، با مقاومت در برابر اصلاحات و تحولات دموکراتیک، همواره یک حکومت انقلابی، در تضاد با منافع و امنیت ایالات متحده باقی خواهد ماند.

منبع: بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها
ترجمه و تنظیم: رادیو پیام اسرائیل