پیام سران اسرائیل به وزیر دفاع ایالات متحده هنگام دیدار او از اسرائیل را در یک جمله می توان خلاصه کرد و آن این که “سر مار در تهران است” و برای آن که خاورمیانه آرام بگیرد، ابتدا باید برای جلوگیری از ادامه فتنه گری های رژیم ایران به چاره جویی پرداخت.
درست است که خطر دیگری به نام “داعش” نیز وجود دارد که آسیب آن کمتر از حکومت ایران نبوده است – ولی داعش نفس های آخر را می کشد و ضعیف شده و بزودی باید از پای دراید – گرچه اروپا و کشورهای دیگر ممکن است سالیان دراز همچنان ضربات تروریستی عوامل وابسته به داعش و یا نوع دیگری از اسلام افراطی را همچنان تجربه کنند.
دیدار کنونی ژنرال جمیس ماتیس از چند کشور خاورمیانه، یک دیدار مطالعاتی و به قصد آموزش اوضاع منطقه است.
ژنرال ماتیس سابقه نظامی درخشانی دارد – ولی اکنون که به وزارت دفاع منصوب شده باید با مسائل امنیتی و نظامی دنیا بهتر و بیشتر آشنا شود.
مهمترین رسالت ماتیس در سفر کنونی آن بوده و هست که بشنود سران دولت ها چه می گویند و چه می خواهند و چه نیازهای امنیتی دارند.
* * *
نام سه کشور اصلی که وزیر دفاع آمریکا دیدار از آن ها را در برنامه این سفر قرار داده بود، از هر جهت معنادار است.
او به عربستان رفت و با ملک سلمان پادشاه عربستان و فرزند و ولیعهد او محمد بن سلمان به تفصیل به گفت و گو نشست – بن سلمان هم ولیعهد است و هم نائب نخست وزیر و هم وزیر دفاع.
تردیدی نیست که موضوع اصلی شیوه مهار کردن حکومت اسلامی ایران و پایان بخشیدن به جنگ در سوریه بود که رژیم ایران آن جا را به خونین ترین صحنه درگیری نظامی و جنگ نیابتی مبدل ساخته است.
در قاهره نیز ژنرال ماتیس از زبان پرزیدنت عبدالفتاح السیسی، درباره مشکلات امنیتی مصر و ادامه تعرض ترور اسلامی در شبه جزیره سینا مطالب مفصلی شنید. ولی السیسی نیز به طور عمده از خطرات رژیم اسلامی ایران در منطقه سخن گفت.
بدیهی است که از دیدگاه سران کشور اسرائیل نیز، رژیم اسلامی ایران بزرگ ترین خطر در این منطقه است – زیرا سپاه پاسداران و علی خامنه ای، همچنان می کوشند تسلط بر همه کشورهای عرب منطقه را به دست گیرند و از این رو به کشتار مردم در سوریه پرداخته اند، حوثی های یمن را به جنگ با عربستان سعودی و کشتن مردم یمن وا داشته اند و در بحرین توطئه می کنند و در عراق جای پای خود را مستحکم می سازند و در لبنان به تقویت حزب الله ادامه می دهند و غیره و غیره
این واقعیات را نه تنها سران کنونی ایالات متحده بسیار خوب می دانند، بلکه همه رهبران آمریکایی در هفته های اخیر آن را بارها و بارها به زبان آورده اند.
* * *
در دوران رقابت های انتخاباتی، و کوتاه مدتی پس از پیروزی پرزیدنت ترامپ، بیم آن می رفت که او سیاست جدایی آمریکا از جهان را در پیش گیرد و دنیا را به حال خود بگذارد و تلاش خویش را مصروف رفاه مردم آمریکا و پیشبرد اقتصاد آن کشور کند.
حتی هنگامی که ۵۹ موشک به سوی پایگاه نظامی شعیرات در سوریه پرتاب شد و آن را ویران ساخت، برخی تحلیلگران از خود پرسیدند که آیا این، یک اقدام یک جانبه بوده – و یا سرآغاز یک سیاست پیگیر و اصولی است؟
اما تجربه هفته های اخیر نشان داد که پرزیدنت ترامپ تا چه حد در سیاست بین المللی خویش جدی است و می خواهد ابرقدرتی آمریکا بر جهان را دوباره برقرار سازد و بر دوران پرزیدنت باراک اوباما و کوتاه آمدن های آن خط بطلان بکشد و زیاده خواهان در صحنه بین الملی را مهار کند و به پشتیبانی از کشورهای مورد تهدید بپردازد.
این سیاست را در مورد کره شمالی به خوبی دیدیم.
در کنار طرح هایی که دولت واشنگتن برای رویارویی با کره شمالی و مهار کردن رهبر آن تهیه کرده، انبوهی از اظهارات انتشار یافته نشان می دهد که دولت ترامپ با رژیم ایران نیز سر شوخی ندارد – و آن کوتاه آمدن های دولت پرزیدنت اوباما، جای خود را به سیاست های قاطع داده است.
* * *
حکومت اسلامی ایران باید از این تحول عمده که در ایالات متحده رخ داده سخت نگران باشد.
علی خامنه ای و سپاه پاسداران و تندروهای رژیم با بیم و امید به سوی کره شمالی چشم دوخته اند که ببینند عاقبت چه خواهد شد و آمریکا با قدرت اتمی و توان موشکی دولت پیونگ یانگ چه خواهد کرد.
ولی پرزیدنت ترامپ ورق های برنده را مخفی نگاه داشته و حاضر نیست نشان دهد که با کره شمالی چه می خواهد بکند، که درس عبرتی برای رژیم ایران نیز باشد.
رییس جمهوری آمریکا در آخرین سخنان خود می گوید: بله، حکومت ایران به بند بند توافق اتمی موسوم به برجام به صورت رسمی وفادار است – ولی به روح این توافق عمل نمی کند و باید مجازات شود.
پرزیدنت ترامپ گفته است که برجام یکی از بدترین توافق هایی است که در جهان به دست آمده است.
بله، راست می گوید.
مگر نه آن که نخست وزیر اسرائیل ماه های متمادی خطاب به دولت پرزیدنت اوباما فریاد زد که به رژیم ایران امتیاز ندهید و در برابر آن کوتاه نیائید؟
به موجب برجام، حکومت ایران همه توان اتمی خود و تجهیزات دستگاه ها را همچنان نگاه داشته و هر گاه اراده کند در ظرف کمتر از یک هفته می تواند به ادامه برنامه های اتمی باز گردد.
بنیامین نتانیاهو فریاد می زد که اگر کمی سخت بگیرید و به صورت جدی در برابر حکومت ایران بایستید، می توان قرارداد بهتری به دست آورد – زیرا رژیم ایران (ما به خوبی اطلاع داریم) در آستانه فروپاشی اقتصادی قرار گرفته است!
حسن روحانی، چند ماه پس از آن که به ریاست جمهوری رسید، این ارزیابی نخست وزیر اسرائیل را تایید کرد و از بحران شدید اقتصادی پیش از امضای برجام پرده برداشت.
اوباما چند میلیارد دلار نیز پول نقد در اختیار رژیم ایران قرار داد که خدا می داند این پول ها چه شد و در حساب های شخصی کدام افراد در بانک های جهانی قرار دارد و یا هزینه چه عملیات تروریستی شده است.
در توافق برجام سخنی از توان موشکی رژیم ایران گفته نشده و فقط در قطعنامه شورای امنیت توصیه گردیده است که رژیم ایران باید برنامه های موشکی خود را محدود سازد.
ولی هیچکس در حکومت اسلامی این قطعنامه را قبول ندارد و خود را نسبت به آن متعهد نمی داند.
آیا دونالد ترامپ ساکت خواهد نشست؟
* * *
رژیم ایران گفته بود که با امضای برجام، همه تحریم ها علیه حکومت برداشته خواهد شد.
البته تحریم های بین المللی تا حدودی لغو گردید. ولی داد و ستد بانکی با حکومت ایران هنوز به صورت پیشین باز نگشته و هیچ کشور خارجی حاضر نشده حتی یک دلار در حکومت ایران سرمایه گذاری کند.
در همین حال ایالات متحده و کشورهای اروپایی نه تنها تحریم های جدا از برجام را تمدید کرده اند، بلکه آمریکا تحریم های دیگری نیز وضع کرده و از جمله سازمان زندان ها و برادر قاسم سلیمانی را به فهرست تحریم ها افزوده است.
نه تنها این، بلکه دولت آمریکا قصد دارد حزب الله لبنان را نیز در فهرست تحریم ها قرار دهد.
حزب الله یک غول بازرگانی و قاچاق مواد مخدر در جهان است که اجرای تحریم های آمریکایی ممکن است به درآمدهای آن ضربه کاری وارد آورد.
سفیر عربستان سعودی در سازمان ملل، عبدالله المعلی گفته بود که رژیم ایران قصد دارد در هر کشور عربی و اسلامی یک حزب الله برپا کند – و چقدر درست می گوید؟
رژیم ایران در جنگ نیابتی در یمن، شیعیان حوثی را می خواهد به حزب الله مبدل کند.
در بحرین نیز چنین تلاشی کرد و در سوریه و عراق نیز گروه هایی به نام “نیروهای مردمی” و یا “الحشد الشعبی” به وجود آمدند که در واقع نام های دیگری برای حزب الله است.
* * *
به کارزار دیپلماتیک ایالات متحده، از هنگام به قدرت رسیدن دولت پرزیدنت ترامپ توجه کنید.
خانم نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل می گوید: رژیم ایران در همه کشورهای خاورمیانه نقش مخربی به دوش گرفته است.
این سخنان بانو هیلی از جانب نمایندگان عربستان سعودی و امارات عربی متحده با استقبال بسیار روبرو می شود.
پل رایان رییس مجلس نمایندگان ایالات متحده می گوید: از یک سو باید در مورد اجرای برجام سختگیری کنیم و همزمان لازم است تحریم های تازه ای علیه رژیم ایران برقرار سازیم.
سناتور لیندسی گراهام جمهوریخواه در مجلس سنای آمریکا می گوید: رژیم ایران باید به خاطر نقض قطعنامه شورای امنیت که خواهان توقف آزمایش های موشکی آن حکومت شده بود، مورد تحریم های تازه ای قرار گیرد. لیندسی گراهام می گوید تحقیر تفنگداران دریایی آمریکایی توسط سپاه پاسداران در خلیج فارس یک امر نابخشودنی است.
رییس کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا مایکل مک کاول در بیانیه ای می نویسد: هیچ توافق اتمی با ایران، اگر با لغو برنامه های موشکی و توقف پشتیبانی رژیم ایران از ترور همراه نباشد، ارزشی نخواهد داشت.
* * *
این دگرگونی سیاست ایالات متحده و ایجاد چنین فشار سهمگینی از جانب دولت پرزیدنت ترامپ علیه حکومت اسلامی ایران، همزمان با آغاز کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری در ایران و انتشار شایعات پیرامون بیماری شدید خامنه ای همراه است.
رژیم چگونه در برابر همه این فشارها خواهد ایستاد؟
منشه امیر
اورشلیم: شنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۶ – ۲۲ ـ.آوریل ۲۰۱۷
