«فراکسیون امید» مجلس یا اعضای اصلاحطلب مجلس پس از قرار گرفتن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی توسط دولت آمریکا با یک طرح سه فوریتی خواستار به گروگان گرفتن سربازان آمریکایی توسط جهادیها شدند. این طرح به صراحت یک طرح تروریستی و علیه منافع و امنیت ملی ایالات متحده است و تنظیمکنندگان آن دشمن این کشور هستند. بنا به این طرح «جمهوری اسلامی ایران، رژیم ایالات آمریکا را دولت حامی تروریسم و فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به «سنتکام» و تمام نیروهای وابسته به آن را گروه تروریستی میداند و این حق را به نیروهای مسلح تمامی کشورهای دنیا خصوصاً ارتشهای آزادیبخش و جهادی میدهد که در برخورد با نیروهای نظامی و امنیتی ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا اقدام متقابل نظامی نموده و در صورت دستگیری آنها را جهت محاکمه به کشور جمهوری اسلامی ایران تحویل دهند. همچنین کلیه پایگاهها و اموال و داراییهای ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش در منطقه غرب آسیا فاقد مصونیت تلقی میشود و مصادره و تصاحب آنها حق مسلم کشورهای منطقه دانسته میشود.»
از آنجا که هیچ دولتی به مبلّغان تروریسم علیه خود جایزه نمیدهد، زمان اخراج همهی اصلاحطلبان و لابیگران آنها از نهادهای دولتی آمریکایی به ویژه وزارت خارجه، وزارت دفاع، خزانهداری، صدای آمریکا و رادیو فردا فرا رسیده است.
همپیمانی دولتمردان آمریکایی با اصلاحطلبان
از سال ۲۰۰۳ سیاست دولت بوش و بعد دولت اوباما در برابر ایران بدین سمت رفت که باید از جناح اصلاحطلب (به گمان این دو دولت، میانهرو) حمایت کرد تا با قدرت گرفتن بیشتر باعث تغییر رفتار دولت جمهوری اسلامی در میانمدت و درازمدت شوند. این سیاست چنان در ۱۳ سال بعد بر برنامههای وزارت خارجه و دفاع و دستگاههای امنیتی و وزارت خزانهداری حاکم بود که:
۱) سیلی از اصلاحطلبان به کار در وزارتخانهها و رسانههایی که سالانه دهها میلیون دلار برای آمریکا هزینه دارند جذب شدند.
۲) برنامههای آموزشی آنلاین به تقویت دیدگاههای اصلاحطلبان مثل قدرت بخشیدن به جامعهی مدنی (عمدتا با گفتمان اصلاحطلبی) و مشارکت سیاسی در نظام موجود و اصلاحات تدریجی معطوف شد و کسانی که راه براندازی یا زبان براندازی داشتند (مثل اظهار شباهت داعش و جمهوری اسلامی) به حاشیه رانده شدند.
۳) برنامههای آموزشی حضوری در منطقه (امارات و ترکیه) به تربیت نیروهای اصلاحطلب جهت سازماندهی و مدافعه اختصاص یافت.
۴) به سیلی از ایرانیان (از جمله اعضای خانوادهی مقامات) برای ورود به آمریکا ویزا و پناهندگی داده میشد که بیشتر آنها ادعای اصلاحطلبی داشتند.
۵) در برنامههای مرتبط به کارزارها از کارزارهای اصلاحطلبان به عنوان تنها رقیب حکومت حمایت شد.
این تقدم و اولویت اصلاحطلبان تا حدی برای مسئولان وزارت خارجه و دیگر دستگاههای دولتی در آمریکا و اروپا روشن بود که کسی مثل ظریف برای قانع ساختن مقامات وزارت خارجهی آمریکا جهت باقی ماندن در برجام استدلال میکند که اگر از برجام بیرون بیایید اصلاحطلبان یا میانهروها تضعیف میشوند (چه جنایت عظیمی!) او میدانست تا چه حد اصلاحطلبان و لابی آنها عزیزدردانهی سیاستمداران و رسانههای غربی هستند که چنین استدلالی را مطرح میکرد.
سیاستی دیگر
این سیاست در ابتدای سال ۲۰۱۷ با روی کار آمدن دولت ترامپ تغییر یافت چون ترامپ و همکارانی که بعدا (نه ابتدای کار) بدو پیوستند به درستی بر این باور بودند که رقابت جناحها در ایران بازی حکومتی برای سر کار گذاشتن مردم ایران در حوزهی دمکراسی، و در سطح بینالملل معلق گذاشتن سیاستهای مهارکننده با امید قدرت گرفتن «میانهروها»ست.
دولت ترامپ سیاست فوق را کنار گذاشت و از برجام خارج شد. اما در دو سال و نیم اول دولت ترامپ غیر از ممنوع کردن ورود سیلوار ایرانیان به ایالات متحده و تحریم سپاه هنوز برنامههای آموزشی- رسانهای دولتهای بوش و اوباما با همان سازماندهی و بودجه و کادر دارد اجرا میشود بدون هیچگونه تغییر. اصلاحطلبان و لابی آنها اکثر این منابع را در اختیار دارند.
سیاست قبلی حدود شانزده سال است که دنبال شده و صدها میلیون دلار برای مردم آمریکا هزینه داشته اما نتیجهای برای تغییر رفتار رژیم و بالا بردن ضریب امنیتی کشورهای غربی نداشته است. نتیجهی آن:
۱) برای حکومت، اصولگرا شدن اصلاحطلبان در داخل و تشدید غم غربت اصلاحطلبان خارج برای نظام.
۲) برای نیروهای اصلاحطلب گرفتن شغل در نهادهای آمریکایی و رسانههای فارسیزبان دولت آمریکا به عنوان بنگاه کاریابی و مهاجرت بیهزینه و آسان.
۳) برای معدودی از مترجمان و نویسندگان ایرانی منبع کسب درآمد بسیار اندک از فعالیتهای آموزشی بوده است (بخشهای بزرگ کیک را گیرندگان گرنتها یا همان دریافتکنندگان بودجههای اعطایی میبرند و نه کادر آموزشی).
بلندگوهای رسمی نظام
اصلاح طلبانی که با تابلوی آشکار فعال سیاسی از مواضع اصلاحطلبان در دو دههی اخیر دفاع کردهاند امروز بلندگو و بوق کسانی به شمار میآیند که تروریسم علیه ایالات متحده را رسما تبلیغ می کنند. آنها حتی اگر در مواردی منتقد روحانیون و شخص خامنهای بودهاند یا با مداخلهی سپاه در اقتصاد مخالفت کردهاند با سیاستهای هستهای، موشکی و دخالتهای منطقهای سپاه (که محور اقدامات ایالات متحده علیه سپاه است) هیچگاه مشکلی نداشتهاند. آنها حتی با مداخلهی نظامی آمریکا در سوریه و لیبی مخالف بودند اما در مورد مداخلهی جمهوری اسلامی در سوریه سکوت پیشه کردند. حتی یکی از اصلاحطلبانی که با صدای آمریکا یا رادیو فردا کار میکردهاند با موجودیت سپاه که از روز اول یک نهاد تروریستی بوده مخالفتی نداشته است. دولت اوباما و چپها چون اسلامگرایان را متحد خود میدانند در دورهای اینها را به بخشی از جریان معمول رسانهای تحت حمایت خود تبدیل کردند اما آنها بنا به گفتمان ضدآمریکایی خود همیشه دشمن این کشور بودهاند و سیاستهای موجود دولت ترامپ امروز این دشمنی را آشکار ساخته است.
چرا اخراج؟
حتی اگر تغییر سیاست یک دولت با تغییر رئیس آن را مبنای تغییر برنامه و کادر اجرای آن برنامهها ندانیم (که البته باید چنین دانست) اصلاحطلبان ایرانی هیچگاه نمیتوانستند متحد دولت آمریکا باشند، به چهار دلیل:
۱) سیاست اسرائیلستیزی آنها با سیاست حمایت ایالات متحده از اسرائیل در تضاد است.
۲) وفاداری اصلاحطلبان به انقلاب سال ۵۷ و مبانی نظام جمهوری اسلامی (تصور مذهبی بودن مردم و بیرون کشیدن یک حکومت فرقهگرای دینی از آن) با مبانی سیاست خارجی آمریکا که دولت دینی را عامل بیثباتی در منطقه میداند سازگار نخواهد شد؛ این سازگاری حتی در دوران اوباما که چپترین دولت دمکراتها در دوران اخیر بوده متحقق نشد.
۳) تصور ایالات متحده به عنوان استکبار و استعمارگر و نیروی شرّ در عالم.
۴) ستیز تاریخی با تمدن غربی و مؤلفههای آن مثل فردگرایی، آزادی ذهنی و بدنی زنان، و آزادی همجنسگرایان.
چه کسانی باید اخراج شوند؟
دو موضعگیری نهادهای اصلاحطلب در دو سال اخیر تاریخی بوده است:
۱) بیانیهی «مجمع روحانیون مبارز» بعد از اعتراضات دی ۹۶ و خواستار شدن سرکوب مردم توسط نهادهای امنیتی و نظامی
۲) ماده واحدهی «فراکسیون امید» در ترغیب و تشویق تروریسم علیه نیروهای نظامی آمریکا پس از تحریم سپاه.
کسانی که با این دو موضع همراهی داشتهاند قطعا جایی در نهادهای دولتی و حمایت شده از سوی دولت آمریکا ندارند.
این موضوع را بدین ترتیب می توان صورتبندی کرد که آندسته از اصلاحطلبانی که مواضع خود را با «مجمع روحانیون مبارز» و «فراکسیون امید» هماهنگ می کنند، خط سیاسی خود را از خاتمی و «بنیاد باران» و طیف گروههای اصلاحطلب میگیرند (مبلّغاند تا تحلیلگر و گزارشگر) و مدافع شرکت در انتخابات برای رای دادن به اعضای «فراکسیون امید» بودهاند جایی در نهادهای آمریکایی ندارند. آنها بعید است که خود به دلیل این نوع موضعگیریها کارهای خود را رها کنند و این مهم به مقامات بالاتر- اگر خود چپگرا نباشند- واگذار می شود که عذر آنها را بخواهند. وقتی نهضت آزادی و نیروهای ملی- مذهبی همانند توطئهاندیشان سپاهی و علی خامنهای داعش را برساختهی ایالات متحده و دولت آمریکا را تروریست میدانند هواداران آن بر اساس کدام اصل اخلاقی در رسانههایی که بودجهشان توسط دولت آمریکا تامین میشود کار کرده و از دولت آمریکا حقوق دریافت میکنند؟ مدیرانی که با فعالان اصلاحطلب همفکر بودهاند یا میخواهند همچنان آنها را در کنار خود داشته باشند در اخراج اولویت دارند. ادامهی کار آنها مثل استخدام اعضای حزب نازی یا طرفداران فاشیسم در نهادهای آمریکایی در دوران جنگ جهانی دوم است. اشتباهی که از زمان بوش و اوباما آغاز شد و بر اساس آن، اصلاحطلبان به همپیمانان آمریکا تبدیل شدند هر چه زودتر باید تصحیح شود.
برگرفته از کیهان لندن
موقعی که دانش آموز ابتدایی بودم یادم هست که مدیر و ناظم با هم قرار میگذاشتند که یکی در مورد بچه ها سختگیری و آنها را به تنبیه بدنی تهدید کند و دیگری به عنوان میانجی از طرف دانش آموز عذرخواهی کند و قول بدهد که دیگر کار بد نکند. روش جمهوری اسلامی از همان روز اول بعد از انقلاب همین بوده است. مثلا در اول انقلاب، قرار بود خلخالی و خمینی و بهشتی آدمکش باشند و یزدی و بازرگان و قطب زاده و طالقانی و مطهری میانجی مردم، یا در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی، هر کس گرفتار ظلم حکومت میشد به همین علی خامنه ای که رئیس جمهور بود عریضه مینوشت، یا خاتمی و رفسنجانی و … این بازی اصلاح طلب و محافظه کار هم برای گول زدن مردم ساده لوح ایران و دولتهایی بود که چون از قبل ضعف و فلاکت این مردم منتفع میشوند، تظاهر میکنند که باید از “جناح اصلاح طلب” حمایت کرد مبادا …؟ چه شود؟ مگر تغییر رئیس جمهوری ها یا نمایندگان در این سالها تغییری هم در سرکوب داخلی و سیاست خارجی این رژیم داده است؟ تمام “خودی های رژیم” چه آن طرفی و چه این طرفی با هم سر یک سفره نشسته اند و بسیاری از آنها در غارت اموال عمومی از جمله اموال مصادره شده و شرکت های واگذار شده به خودی ها با هم شریک و همچنین قوم و خویش هستند.
(اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا ) این شعاریه که مردم خیلی وقته که تو تظاهراتهای مختلف میدن ولی این مماشاتگران اروپایی و آمریکایی هستند که خودشون رو به نشنیدن زدن و باقراردادن امکانات مختلف مثل بی بی سی و لابی گری برای آخوندها عملا خودشون رو در مقابل ملت ایران قرار دادن که البته همه اینها در تاریخ ثبت خواهد شد . . .
واقعاً دولتمردان آمریکا اینقدر کورند؟ من یادمه نه سالم بود. با پدرم رفتیم مراسم استقبال خمینی در میدان انقلاب. هی این ماشین میومد با چند تا آخوند توش و روش و میگفتند آقا قراره با فلان ماشین بیان! بعد یه ماشین دیگه میومد با چند تا آخوند توش و روش و میگفتند آقا قراره با بهمان ماشین بیان!! پدرم خدابیامرز (خدا همه امواتتون رو رحمت کنه) گفت: پسرم این آخوندها رو میبینی چطور دور ورداشتن؟ بلایی به سر این مملکت میارن که تو کتابهای تاریخ بنویسن. اینها این مملکت و این ملت رو بیچاره میکنن و خود این مردم حالیشون نیست.
حالا من میپرسم: آیا حاکمان آمریکا و متحدانش هم مثل ما مردم در سال ۵۷ منگ شدن و حالیشون نیست؟ اگر هست چرا هیچ کاری نمیکنن؟ بابا این مردم مسخ شدن، سنگ شدن، شماها چرا بیکارین؟ شماها چرا مسخ شدین؟ از دو تا موشک کاغذی که پرت میکنن واسه سوریه، میفته پونزده کیلومتر اونطرفتر تو خاک خودمون میترسین؟ ما ایرانیها زمانی که قدرت داشتیم به یاری هر ملت در بندی رفتیم. آیا الآن موقعش نیست که آن ملتها به یاری مردم ایران که الآن در بند هستند، بیایند؟ فردای تاریخ به فرزندان خود چه خواهید گفت؟ اگر یهودیان از دست فرعون رهایی یافتند، به خاطر رهبری موسی بود. آیا ما ایرانیان را اکنون موسایی هست؟ زمانی که یهودیان در اسارت بابلیان بودند موسایی نبود ولی به جای آن در ایران ملتی بود سرافراز و آزاده که با همت پادشاهشان به یاری آنان شتافتند. اکنون آیا هیچ ملت آزاده ای در جهان نیست که به یاری ایرانیان بشتابد؟ قوم یهود چهارصد سال در اسارت مصریان به سر برد تا زمانی که پیغمبری از جانب خداوند به یاریشان شتافت. آیا اکنون که دیگر پیغمبری در کار نیست، ما نباید خود به یاری یکدیگر بشتابیم؟ تا کی میخواهید به اعوان و انصار آخوندها که به لباس اصلاح طلب و تحول خواه و غیره درآمده اند باج بدهید؟ چرا با ملت ایران دشمنی میکنید؟ ایرانیان را توانی برای نجات از دست آخوندها و تروریستهای حامی آنها نیست. اگر واقعاً ادعای دوستی دارید بیایید و اینها را قلع قمع کنید و ناظر بر تشکیل دموکراسی در ایران باشید. این خواست ملت ایران است. پاینده باشید.
درود بر اسراییل و(((( عید پسح بر همه یهودیان اسراییل وجهان مبارک بادا))))??.از کشور اسراییل درخواست دارم در اخراج عوامل رژیم ضدبشری آخوندی از آمریکا واورپا دخالت کند و هرچه زودتر این تصمیم را بگیرد ** چون سرعت عمل امروزه برای آمریکا واسراییل بسیار مهم وضروری است*** چون عوامل رژیم آخوندی وفرزندان انها عاشق زندگی در آمریکا هستند(( ونقطه ضعف انها اخراج از امریکا واورپا است))) واگر همه انها را اخراج کنید انها به زانو در خواهند آمد چون ما در ایران زندگی میکنیم وچیزهایی ازدرون رژیم آخوندی میدانیم که شاید آمریکا نداند یا اطلاعات اشتباه ومغرضانه به امریکا توسط ایرانیان اطلاعاتی رژیم آخوندی رسانده شود .این یک جنگ بین امریکا وایران است وهرگونه نرمش از امریکا برای این رژیم ضدبشری یک قدم به جلو است وبرای امنیت اسراییل که امنیت خاورمیانه به این کشور( اسراییل) بستگی دارد بسیار مخاطره آمیز است وامریکا باید از اقامت عوامل رژیم آخوندی در آمریکا جلوگیری کند ومانند * موبایل و ..که هراز گاهی بروز رسانی میشوند((((( طی قانونی در امریکا اقامتهای افرادی که برای منافع امریکا واسراییل خطرناکند را ” بروز رسانی” کند ))))).جاویدان اسراییل وپاینده ایران