بهتر است محلهایی دایر شود که به صورت بهداشتی و صحیح، مردان و جوانان بتوانند غریزه شهوانی خود را فرونشانند. در غیر این صورت به مرور زمان، کل ایران این چنین محلی خواهد شد.
چند روز قبل رسانه ها اعلام کردند که ازدیاد ایدز در زنان ایران ده برابر شده است. این موضوع البته برای من تعجب آمیز نبود و برای اشخاصی که وضعیت اجتماعی اقتصادی ایران را می دانند، این رشد بیماری ایدز در میان زنان قابل پیش بینی بود. متاسفانه پراکندگی و گستردگی روسپی گری در ایران به سرعت رو به افزایش است و در این چند سال گذشته، بدلیل وضعیت بد اقتصادی، لوث شدن معنویات و اصول اخلاقی، و از همه مهمتر، عدم حمایت قانونی دولت و امنیت کاری نسبت به زنها، بیکاری مردان و گرانی بیش از حد، اشرافی شدن و غرق شدن در زرق و برق زندگی امروزی ، اعتیاد، و در آخر رشد طلاق، موارد عمده ای هستند که به ازدیاد روسپی گری و خودفروشی زنهای درمانده منجر می شود. بدتر از همه اینکه این روند از حالت موضعی و آماتوری پا را فراتر گذاشته و به صورت مرضی اغوا کننده و حرفه ای در سراسر جامعه ایران گسترده شده است. اگر بخواهیم کارشناسانه این موضوع مهم را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، در واقع چهار مورد مهم اساسی است که باعث ازدیاد روسپی گری شده که به ترتیب اهمیت، در زیر آمده است.
۱- وضعیت بد اقتصادی و درآمد پایین مرد خانواده: بی کاری، درآمد پایین و گرانی باعث شده است که کانون برخی از خانواده ها سست شده و منجر به طلاق شود.
۲- از همه مهمتر، عدم حمایت قانونی وامنیتی دولت از خانمهایی است که می خواهند کار کنند. دستگاههای دولتی که استخدام نمیکنند و متاسفانه استخدامهای شرکت های خصوصی و یا کلیه کارهای نیمه وقت و یا پاره وقت موجود با حقوق بسیار پایین نیز همراه است با خطرسوء استفادههای جنسی و یا آزار جنسی زنان. سوء استفاده های جنسی مکرر و فراوان از زنهای شاغل درایران بسیار مضمن و همه گیر شده است.
۳- درآمد بالا و راحتی که از روسپی گری حاصل می شود، نسبت به درآمد حاصله از کار کردن که کم و پر دردسر بوده، قابل مقایسه نیست.
۴- مشکل شدن ازدواج؛ نوع فرهنگ مذهبی موجود در ایران، نبود مراکز قانونی و بهداشتی برای مردان جهت ارضای شهوت باعث شده است که تقاضا بالا رفته و روسپی گری بعنوان تنها راه حل بحران از درآمد بالایی برخوردار باشد. متاسفانه همین امر باعث تشویق دیگر زنانی شده که مشکلات اقتصادی و خانوادگی دارند و نیز از نظر عقاید اخلاقی سست هستند، و در نیتجه آنها نیز به جرگه روسپی ها می پیوندند.
۵- اعتیاد نیز یکی از عواملی است که باعث تن فروشی می شود. در میان معتادان زن برخی بدلیل اقتصادی و برخی دیگر که در انجمنهای ترک اعتیاد هستند، روابط جنسی را جایگزین مواد مخدر می کنند.
راه حل شرعی صیغه نیز متاسفانه چاره ساز نیست، زیرا در شرایط فعلی و درآمد بالا و تنوعی که روسپیگری دارد، راه حل صیغه منتفی است. با تحقیقی که شده است، زنهای خاطی حاضر نیستند تن به صیغه بدهند زیرا معتقدند که صیفه هم باعث تعهد شده و هم درآمدش کمتر است و هم تنوع چندانی ندارد. متاسفانه، زنهایی که به روسپی گری عادت میکنند، دیگر توانایی فکری و جسمی برگشت را ندارند و تا آخر عمر گرفتار خواهند بود.
اگر به این مسئله رشد روسپی گری با یک دید کلی و کارشناسانه از نظر جامعه شناسی نگاه کنیم و آن را تجزیه و تحلیل نماییم می بینیم که متاسفانه روسپی گری در ایران بدلایل درآمد نسبتا بالا، راحتی و از دست رفتن خزنده شرافت و اصول اخلاقی در میان برخی از زنان، باعث شده است که روز به روز به این گونه افراد اضافه شود. با کمترین ناملایمتهای اقتصادی و با بهانه های دیگر از قبیل اینکه شوهرم معتاد است و یا بیکار است و یا بد اخلاق است طلاق گرفته و خانه کوچک و ارزانی را اجاره می کنند و به کار روسپی گری مشغول می شوند. متاسفانه در این راستا عوامل اغوا کننده و تشویق کننده نیز زیادند، از قبیل وسوسه زنهای دیگر که در این راه حرفه ای شدهاند و یا زنهای واسطه و دلالانی که به نام “خاله” معروفاند و این خانمها را به مشتریان مختلف معرفی کرده و خود بهره مادی میبرند. در این راستا، که متاسفانه صداقت و اصول اخلاقی در حد صفراست، موارد رفتاری و کرداری دیگری نیز اتفاق می افتد؛ مانند کلاه برداری، دزدی و اعتیاد. متاسفانه روسپی گری یکی از عوامل مهم به قهقرا کشیده شدن جامعه میباشد که نه تنها تهدیدی است برای خانواده های سالم، بلکه تهدیدی برای عفت و شرافت جامعه ایرانی-اسلامی است. با کمال تاسف، پتانسیل بالقوه روسپی گری در ایران چنان بالا است که حتی برخی از زنان شوهر دار بدلیل فقر اقتصادی دست به این کار می زنند. تعدادی از زنها که رنگ و روی بهتری دارند به کشورهای همسایه مانند دبی، قطر و یا ترکیه سفر می کنند و در آنجا به تن فروشی مشغول می شوند و بعد از یکی دوسال دوباره به ایران بر می گردند.
برخی از زنان که کمی محتاط ترند، صیفه میشوند ولی برای درآمد بیشتر، تعداد معدودی از زنان، در یک زمان با چند نفر مختلف بطورمخفیانه صیغه می شند که البته غیر شرعی و غیر قانونی است.
مشکل بسیار بدتر اینکه، بیشتر این زنان بعد از طلاق سرپرستی بچه های خود را می گیرند و با خود فروشی خرج آنها را می دهند. تصور کنید بچه هایی که دردامن چنین مادرانی و در چنین شرایطی بزرگ می شوند چه معضل بزرگی برای جامعه آینده خواهند بود. یا معتاد و دزد می شوند و یا جانی و قاتل. چون در یک محیطی تهی از اصول اخلاقی و معنوی بزرگ می شوند و خاطره رفتار و کردار مادرشان همانند لکه سیاهی به روی قلب و مغز آنها فشار می آورد و آنها را به تباهی می کشاند. شرب خمر، مصرف قلیان میوهای، سیگار، شیشه و هروئین نیز از فرعیات و یا اصلیات این پدیده تن فروشی است.
روسپی گری و اعتیاد، تقویت کننده یکدیگرند. مخصوصا اعتیاد در برخی زنها یکی از عوامل مهم خود فروشی است. برخی از زنهایی که معتادند یا در مراکز ترک اعتیاد مانند انجمن معتادان گمنام ایران و یا انجمن NA حضور دارند و به اصطلاح سعی می کنند تا اعتیاد را ترک کنند، بیشتر به سمت روابط جنسی و روسپی گری سوق پیدا می کنند.
این معتادان زن به خیال خودشان سعی می کنند که اعتیاد را ترک کنند ولی متاسفانه موارد جنسی و شهوانی را جایگزین اعتیاد مینمایند و به خیال خودشان، فعالیت های جنسی و روسپی گری، هم درآمد دارد و هم زیانش کمتر از اعتیاد است که البته تصور بسیار غلطی است. چون هم معنویات و اخلاقیات خود را به عنوان یک انسان از دست می دهند و هم به امراض مختلف جنسی از قبیل کلامیدیاتراکوماتیس، سوزاک، تب خال، هپاتیت ب، سفلیس، تریکومونیازیس و… مبتلا می شوند. در انجمن های NA نقش مشاورین و راهنماهای زن بسیار مهم میباشد. راهنما کسی است که قبلا خود معتاد بوده ولی سابقه و سالهای پاکی آنها بیش از سایرین است. گرچه تعداد راهنماهای خوب و با وجدان زیاد است ولی متاسفانه تعداد معدودی از راهنماهای زن در این وادی اغوا شده و برخی از رهجویان خود را که زنان معتاد هستند و نیاز مادی نیز دارند، به عنوان کسب درآمد به مردها مختلف معرفی کرده و به روسپی گری دامن می زنند.
اگر دولت و نظام جمهوری اسلامی، سریعا در این مورد، با خِرد و قانون، و نه با زور و چماق، فکری نکند، با رشدی که روسپی گری دارد، تا سال ۱۴۰۰ زنهای ایران در منجلاب روسپی گری فرو خواهند رفت. حال باید چه کنیم؟
دولت باید با سیاست های اجتماعی و اقتصادی خود، مانند بازنشستگی زودرس، کمک به ایجاد کسب و کار و تولید شرایط آسان برای ازدواج و حمایت از ازدواج کنندگان، باعث شود تا هم جوانان بیشتری به کار گماشته شوند و هم در اثر گردش کار و اقتصاد، خانوادهها از در آمدبیشتری بهره ببرند.
مهمترین مورد که بیشترین مسئولیت آن به گردن دولت می باشد، این است که ابتدا قانونی مدون و بسیارقوی و جدی برای امنیت کاری زنان در قانون اساسی به تصویب برسد. قانونی که فقط بر اساس اظهار زن باشد (بدون شاهد) تا کارفرمایان و صاحبان کار نتوانند از کارکنان زن، سوء استفاده جنسی نمایند.
متاسفانه این امر در ایران حتی در ادارت نیز بسیار رایج می باشد. در کشورهای آمریکا و اروپا اگر زنی فقط اظهار نماید که کارفرمایش به او نظر دارد، کافی است تا کارفرما به اشد مجازت برسد و نیازی به شاهد نیست، زیرا قاضیان بر این عقیده هستند که زن هیچگاه آبروی خود را نمیبرد. ولی در ایران زن باید چندین شاهد برای تجاوزهای جنسی داشته باشد که البته چنین امری تقریبا محال است. وقتی چنین جوی بر محیط کاری زنان حکم فرماست، زنان چگونه میتوانند کار کنند تا با شرافت، برای رزق و روزی خود درآمدی کسب نمایند؟ دولت باید قانونی به تصویب برساند تا زنها در محیط کار با امنیت و خیال راحت مشغول باشند. دوم اینکه حقوق زنان بخصوص زنانی که فرزند دارند باید بحد کافی باشد تا زن احساس فقدان مالی نکند. برخی از زنان که باورهای معنویشان سست است، میبینند که در آمد حاصله از کار کردن، بسیار کم، و برای یک زندگی حداقلی کافی نیست و از طرفی در معرض آزار جنسی نیز می باشند و در نتیجه به خود می گویند: “این چه کاری است؟ همان بهتر که تن فروش شویم که هم درآمد بالاتری داریم، هم تنوع و هم راحتی”.
مساله مهم دیگر اینکه، در یک کشور مقوله تن فروشی بستگی به عرضه و تقاضا نیز دارد. در ایران به دلیل فرهنگ و مذهبی بودن جامعه نمیتوانیم مانند غربی ها عمل کنیم و روابط مردو زنهای مجرد را آزاد کنیم. از طرفی نیز محلی بهداشتی، شرعی وقانونی وجود ندارد که افراد مجرد بتوانند شهوت خود را فرونشانند. بنابراین بازار سیاهی برای زنان خاطی فراهم شده است که علاوه بر رشد روسپی گری مواردی چون کلاهبرداری، زنای محصنه، تیغ زدن مردان، طلاق، خیانت، اعتیاد، آلوده شدن دختران جوان، پاشیده شدن کانون خانواده و حتی قتل، از دیگر معضلات این پدیده می باشد. بهتر است محلهایی دایر شوند که بصورت بهداشتی و صحیح، مردان و جوانان بتوانند غریزه شهوانی خود را فرونشانند. در غیر این صورت به مرور زمان، کل ایران این چنین محلی خواهد شد و ما هم به جرگه کشور تایلند و یا دیگر کشورهایی که روسپی گری در آنها معمول است خواهیم پیوست.