سالی که گذشت و سالی که پیش رو داریم؛ تفسیر سیاسی هفته، نوشتۀ منشه امیر

تفسیر سیاسی هفته
نوشتـۀ منشـه امیـر

دانلود فایل صوتی تفسیر

سالی که به پایان می رسد، سال آغاز روند فروپاشی نهایی حکومت اسلامی در ایران بود و سالی که آغاز می شود، ممکن پایان بخش این روند و بسته شدن پرونده یکی از ظالم ترین نظام های سیاسی در جهان باشد.

از دیدگاه ما ایرانیان، این، شاید مهمترین رویداد سیاسی در سال میلادی ۲۰۱۸ بوده که نیمه شب پس فردا (دوشنبه) پایان می گیرد و سال نو آغاز می شود.

در کنار رویدادهای ایران، ادامه جنگ در سوریه و دیگر کشورهای منطقه نیز جزو حوادث عمته بود.

در این سال، پرزیدنت ترامپ به اقدامات خود در صحنه جهانی ادامه داد: کوشید زیاده خواهی های رهبر روسیه را مهار کند، پوزۀ حکومت کمونیستی کره شمالی را به خاک بمالد، “طرح قرن” را ، به گفته خود، برای ایجاد آشتی بین اسرائیل و فلسطینیان عرضه کند و رژیم ایران را به دور میز مذاکرات بازگرداند، تا بتوان توافق جدیدی تنظیم کرد که برنامه های اتمی و موشکی رژیم ایران را بکلی برچیند و به فتنه گری های آن حکومت در کشورهای همسایه پایان دهد.

بنابراین، سالی که گذشت را می توان سال دونالد ترامپ نیز نامید، که جر انتقال سفارتخانه به اورشلیم، هنوز هیچیک دیگر از طرح ها و برنامه های او عملی نشده است: نه برچیدن اتم کره شمالی، نه مهار کردن روسیه و نه ارائه طرح صلح اسرائیلی – فلسطینی.

در سالی که پشت سر می گذاریم، شرائط بین المللی برای پناهجویان نیز سخت تر می شود. کشورهای اروپا از تهاجم نگون بختان آواره ای که دنبال مأمن جدید می گردند، خسته شده اند و احساس می کنند که خشونت در کشورشان بالا گرفته و تصادم فرهنگی پیش آمده و حتی موجب افزایش ترور شده است.

سالی که به پایان می رسد، گفتیم پایه گذار خیزش گسترده مردمی در ایران بود که انتظار می رود در دوازده ماه آینده، به آن درجه از شدت و گستردگی برسد که موجب فروپاشی کامل رژیم گردد.

انتظار می رود که در سال میلادی پیش رو، بخش عمده ای از منابع درآمد ارز خارجی رژیم ایران بخشکد. چندین دهه است که اقتصاد ایران بر مبنای فروش نفت می چرخد. دورانی بود که درآمد سالیانه نفت ایران به ۱۲۰ میلیارد دلار رسید. ولی در سال پیش رو ممکن است حتی از ۱۲ میلیارد دلار فراتر نرود.

بخت بر رزیم ایران برگشته است. زیرا نه تنها صادرات نفت به یک سوم کاهش یافته، بلکه بهای آن نیز در بازار جهانی رو به پائین است – و از همه مهمتر آن که همین درآمد ناچیز را هم نمی توان از طریق سیستم مبادلات بانکی جهانی وارد ایران کرد.

وقتی پول نباشد، از کجا بتوان به ارسال مبالغ کلان به حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی و گروه های دیگر ترور ادامه داد؟ از کجا رژیم خواهد توانست برنامه های موشکی و اتمی خود را ادامه دهد؟ مهمتر از همه، از کجا حکومت خواهد توانست شکم مردم خود را سیر کند؟

تجربه گذشته نشان داده که وقتی مردم زیر فشار مالی هستند، با قاطعیت بیشتری به خیابان می آیند و علیه رژیم فریاد می زنند. و هر اندازه فقر و فشار بیشتر شود، مردم برای یک انفجار بزرگ آمادگی بیشتری خواهند داشت، زیرا شکم گرسنه ایمان ندارد و برای ایرانیان، بالاتر از سیاهی رژیم، دیگر نمی تواند رنگی باشد.

دیدیم که جرقه انفجاری اعتراض ها و  تظاهرات مردمی در دیماه سال گذشته، توسط مالباختگان آغاز گردید و در سراسر کشور گشترش یافت.

این را که ممکن است در یک سال آینده این رژیم شیاد و دزد و چپاولگر جان به جان آفرین تسلیم کند، ما نمی گوئیم و ارزیابی ما نیست. بلکه خود مقامات ارشد حکومت، و از جمله شخص خامنه ای و آخوندهای ریز و درشت دیگر هستند که در هفته های اخیر بارها این سخن را به زبان آورده و از احتمال وقوع آن، ابراز نگرانی کرده اند.

گزارشگران رادیو پیام اسرائیل گزارش می دهند که در کانادا و ترکیه و گرجستان و آذربایجان و کشورهای دیگر، صدها تن از ماهی درشت های حکومت غارتگر اسلامی، با پول های کلان به آن کشورها آمده اند که به خرید املاک و اموال بپردازند، تا هم بخشی از این ثروت بادآورده را به خارج منتقل سازند و هم پناهگاهی برای خود تهیه دیده باشند، زیرا زمان فروپاشی نزدیک می شود و باید راه گریز را از هم اکنون آماده ساخت.

برای مقابله با تحریم های اعلام شده از جانب ایالات متحده، به هر تلاش ممکن دست زدند، ولی همه جا سرشان به سنگ خورد. آن چه اقتصاد مقاومتی نامیدند، به یک شوخی مبدل شده است. امیدشان به آن بود که اروپا بتواند نجاتشان دهد. ولی این امید همانند مه بامدادی در حال بخار شدن است.

آمریکا هیچ غلطی نمی کند و آن ها هستند که غلط کردند و به این تصور باطل بودند که دنیا به قلدری آن ها تسلیم خواهد شد.

آفتاب عمرشان به لب بام رسیده، و امید داشته باشیم که غروب زندگی سیاسی آنان هرچه زودتر فرا رسد.

آن چه در سوریه می گذرد نیز، در سالی که پشت سر می گذاریم، یکی از دلمشغولی های عمده منطقه ای و جهانی بود. تصور می رود که این جنگ داخلی خونین، پس از حدود نیم میلیون نفر قربانی، به پایان خود نزدیک می شود.

مردم سوریه برای رسیدن به حقوق مدنی و مردمسالاری، در برابر رژیم خاندان اسد به پا خاستند. ولی خیلی زود، این خیزش دلاورانه به یک جنگ بین المللی  مبدل گردید و داعش به آن جا راه یافت و رژیم اسلامی ایران سپاه قدس را رهسپار آن سرزمین کرد و ترکیه نیز به سوریه نیرو فرستاد و ارتش روسیه به طور علنی و رسمی وارد میدان گردید.

با کمک روسیه و ایران و حزب الله بود که بشار اسد بیرحمانه مردمان خود را کشت تا بتواند همچنان بر اریکه قدرت تکیه داشته باشد. ولی این احتمال نیز وجود دارد که پس از تثبیت اوضاع، اسد ناچار به برگزاری انتخابات عمومی شود و به دنبال آن، کناره گیری خود را اعلام کند.

پاسخ به این پرسش را برای سال پیش رو می گذاریم که آینده سوریه و آینده حضور سپاه قدس در آن کشور چه خواهد شد.

اسرائیل قاطعانه گفته است که نخواهد گذاشت حضور سپاه قدس در سوریه دائمی شود. آیا واقعا اسرائیل تا چه حد قدرت خواهد داشت به این هدف برسد؟ و آیا روسیه و آمریکا و قدرت های دیگر، تا چه حد با دولت اورشلیم برای رسیدن به این هدف همیاری خواهند کرد؟

یکی از پرسش های اساسی آن است که آیا روسیه، در سوریه می ماند و یا می رود؟

اگر به سخنان پوتین اعتماد کنیم، پس از آن که اوضاع در سوریه تثبیت شود، “همه نیروهای خارجی” باید آن کشور را ترک گویند. آیا با در نظر داشتن این واقعیت که قصد پوتین بازگرداندن ابرقدرتی اتحاد شوروی پیشین به روسیه است، حاضر خواهد بود با میل و اراده خویش، سوریه را ترک گوید و از بنادر لاذقیه و طارطوس در سواحل دریای مدیترانه و فرودگاه های نظامی در خاک سوریه و در فاصله کمی از اروپا، صرفنظر کند؟

روسیه به علت تجاوزکاری ارضی به سرزمین کشورهای همسایه، مورد تحریم غرب قرار گرفته است. ولی این تحریم ها در مورد کشور بزرگی که دارای یک اقتصاد نسبتا خودکفاست، تا چه حد می تواند تاثیر گذار باشد؟

تصور می رود که این اثرگذاری، چندان کاری نبوده است و روسیه از مواضع پیشین خود عقب نشینی نکرده است.

در همین شرائط است که روسیه از ساخت موشک جدیدی خبر می دهد که سرعتی بسیار بالا دارد و قادر به حمل کلاهک سنگین تری است.

و به کره شمالی نظر بدوزیم. آیا واقعا سرکرده پیونگ یانگ حاضر است از برنامه های اتمی صرفنظر کند و زیربنای هسته ای خود را برچیند؟ در این باره حرف زیاد گفته شده، ولی اقدامات اساسی و لازم هنوز انجام نگرفته است.

سال نو میلادی در حالی آغاز می شود که در مورد اقتصاد جهانی نیز نگرانی هایی ابراز می گردد و نرخ سهام در بازارهای بین المللی در حال پائین آمدن است. آیا این روند ادامه خواهد یافت؟

برای ملت و دولت اسرائیل، سالی که پشت سر می گذاریم، سال نسبتا پرباری بود. اسرائیل در زمینه فن آوری و صنایع دانش بنیان، به دستاوردهای تحسین آمیزی رسیده و بسیاری از کشورها خواهان دوستی و همکاری با اسرائیل هستند تا آن ها نیزاز این تکنولوژی بهره بگیرند.

سازندگی در اسرائیل ادامه دارد و سطح زندگی مردم دائما بالاتر می رود.

استخراج از حوزه های گاز متعلق به اسرائیل در اعماق دریای مدیترانه، درآمد خوبی را نصیب اسرائیل می سازد. اطمینان داشته باشید که این درآمد حیف و میل نخواهد شد، به غارت نخواهد رفت و صرف اتم و موشک نخواهد شد و به سازمان های ترور نیز انتقال نخنواهد یافت.

این، پول ملت اسرائیل است و به سر سفره اسرائیلیان آورده می شود.

در سالی گه پشت سر می گذاریم، در راه گسترش دوستی و همکاری بین اسرائیل و کشورهای عرب همسایه گام های بلندتری برداشته شده است.

بحرین و قطر و سلطان نشین عمان و عربستان و امارات، به تدریج به اسرائیل نزدیک تر می شوند و مدت های مدید است که در هیچ کشور عربی، عربده :مرگ بر اسرائیل” شنیده نمی شود.

مصر پیشگام این آشتی بود و اردن به دنبال آن آمد و اکنون امیرنشین ها هستند که به صلح با اسرائیل گرایش نشان می دهند.

آرزو کنیم که سال پیش رو، سال بهتری برای همگان باشد.

ملت های دربند، تشنه آزادی هستند و در انتظار یاری رسانی از حانب کشورهای دیگر و ملت های دیگر.

آنان را به دست فراموشی نسپاریم.

اورشلیم – شنبه هفتم دیماه ۱۳۹۷ برابر با بیست و نهم ۲۰۱۸

 

8 دیدگاه‌

  1. خوشحالم خیلی خوشحال هستم که آقای امیر شما نوشته اید ما ایرانیان.
    رژیم جبار جنایتکار فاشیست اسلامی کشور ما را اشغال کرده است.
    آرزو می کنم که سال نوی میلادی کشور ایران آزاد گردد. آرزو دارم فقر و‌فلاکت ما ایرانیان به پایان رسد. آرزو دارم به اسراییل مسافرت کنم. آرزو دارم ترور اسلامی نابود شود.
    فاشیسم هیچ زبانی بجز زور را نمی فهمد. پر توان باد ارتش نیرومند اسراییل. به امید دیدار آقای امیر.

  2. حسن خمینی: هیچ تضمینی وجود ندارد که ما بمانیم=البته به هیچ؛ گاه‌ شماری عبری هجری قمری خورشیدی میلادی و غیره هم هیچ اشاره ای نشده است ؛ هنگامی که خبرنگار خارجی در هواپیمایی که امام شیعیان را از پاریس به تهران می‏آورد از ایشان سؤال کرد: حالا که پس از این همه سال به ایران باز می‏گردید چه احساسی دارید؟ و امام خیلی آرام در حالی که لبخند مهربانانه ‏ای بر لب داشتند فرمودند: هیچی.

  3. مغز ما اصولا ارگانی است برای تعریف کردن که بیشتر از گذشته می گوید درست چیزهایی که در خود انباشته و به شکل آرشیو دارد۰ ولی از ریخت و پاش و بی نظمی هم بیزار است و دوست دارد که به آنها سرو سامان و ترتیب دهد۰ درست مانند امروز کشور ما که هرکجای آنرا که نگاه کنیم در هم ریخته و رژیم ایران ستیزی که برآن حکومت می کند بجای آنکه مشکلی را حل کند دردسر تازه ایی می آفریند۰ گرچه مردم برخاسته اند ولی جنبش سازمان یافته نیست اپوزیسیونی هم وجود ندارد و رژیم از این نقطه ضعف استفاده می کند۰ دیگر اینکه ماشین سرکوب را دارد که تشکیل شده از پاسدار و بسیج و سازمان اطلاعات که رئیس آن مانند خلیفه اش یک سید است و چه خوب که ایرانیان روی نام اینها این پیشوند را گذاشته اند که ما آنها را از بچه های ایرانی تشخیص بدهیم۰ ایرانشناسان آلمانی در کتابی بنام دی دویچه ایرانیستن (ایرانشناسان آلمانی)*
    که به مناسبت جشن های دوهزار وپانصد ساله شاهنشاهی به سفارت ایران هدیه داده بودنند نوشته اند که سیدها نژاد ایرانی ندارند۰ من این کتاب را از کتابخانه دانشگاه قرض گرفتم و خواندم. البته ایرانیان ولی نه همه خود اینرا می دانند و ایکاش اشتباه نمی کردنند و سرزمین ما که روزی کورش بزرگ پادشاه آن بود دست آنها نمی داندند و امروز کشور سیدان نمی شد۰ تا زمانی که ماشین سرکوب به سوی ملت نیامده امیدی برای آزادی کشور نیست۰ البته آنها هم فکر کار خویش را می کنند چون اگر رژیم برود آنها سرگردان و بیکار می شوند آنوقت چگونه باید به زندگی خود ادامه دهند۰ بیشتر نیروهای سپاه و بسیج از پائین ترین قشر جامعه بوده اند که برای روی آب نگه داشتن خود به طرف این نیروها رفته اند۰ شباهتی بین آنها و ناسیونال سوسیالیست ها وجود دارد۰ پس از روی کار آمدن نازی ها در آلمان بیکار زیاد بود و فقر بیداد می کرد کسانی روی پلاکارد می نوشتند که حاضر به انجام هرکاری هستند و می رفتند و چکمه و یونیفرم می گرفتند و نیروی سرکوب می شدند۰ آنوقت که کتابها را در آتش ریختند و آثاری مانند کارهای مارکس و برشت و دانشمندان دیگر که یا کمونیست و یا یهودی بودنند از بین بردند کار همین اینها بود۰چه جالب گفته هاینریش هاینه:”آنجا که کتاب ها سوزاند می شوند در پایان انسانها هم سوزانده خواهند شد” همین کار را هم نیروهای مزدوران رژیم اسلامی در ایران انجام دادند۰ تازمانی که این مزدوران مردم را بی رحمانه کتک می زنند باید سماور را آتش کنیم و چای بنوشیم و صبر کنیم ببینم چه خواهد شد۰ شاید سال دیگر میلادی مقاله امیدوار کننده ایی مانند این بخوانیم۰ ملت ما روزی رهایی خواهند یافت و میهن خود را پس می گیرند۰چه وقت خدا می داند و بس!

    *Die deutschen Iranisten// نام کتاب به آلمانی که فقط در کتابخانه ها وجود دارد۰

    • درود مهرداد سیدها همه که عرب نیستند ولی نکات قابل تاملی را بیان کردید این کتاب را در اینترنت می توانیم بخوانیم ؟ عزیز جان ما که آلمان نیستیم

      • آنای ارجمند با درود به شما سیدها همه نژاد تازی دارند و هیچ کدام ایرانی نیستند۰ آخوندهای تازی وش آنها را به پیامبر اسلام نسبت داده و آنها را اولاد پیغمبر نام نهاده اند ولی آن حضرت فرزند پسری نداشت۰ خیلی کوتاه و مودبانه بنویسم: زمانیکه اعراب به ایران حمله کردنند شهرهای ما را یکی پس از دیگری تصرف کرده و مردان و جوانان را کشتند آنها ریسمانی داشتند که ۱۱۲ cm طول داشت و به ریسمان عمر معروف بود۰ ایشان دستور داده بود که هر ایرانی که از آن بلندتر باشد او را بکشید. چون ایرانیها دوست نداشتند به زور مسلمان شوند و مقاومت می کردند۰ پس از آن شروع به دست درازی و تجاوز به دختران و زنان ایرانی بی پناه کردند و در نتیجه چنین ددمنشی و وحشیگری بی سابقه تاریخی بسیاری از نوزادن بدنیا آمدند که کسی نمی دانست پداران اینها چه کسانی هستند۰ خانواده ها برای اینکه این نوزادن با فرزندان راستین ایرانی اشتباه گرفته نشوند بر نوزادن پسر پیشوند سید و بر دختران سیده گذاشتند۰ تعدادی از مادران چنان نفرت از آنها داشتند که با سنگ آنان را می کشتند و توی زمین چال می کردند۰ درست همین بلا را داعشی ها بر سر بانوان ایزدی آوردند و آنها بچه ها را توی شکمشان می کشتند۰ این را در فیلم مستندی که در کانال تلویزیونی آلمان به نام ZDF نشان داد از زبان خود این بانوان (با برگردان آلمانی البته) ما شنیده ایم۰اگر شاهان ساسانی اشتباه نمی کردند و دین وارد حکومت نمی شد هرگز این بلا سر کشور نمی آمد۰ اردشیر نخستین پادشاه ساسانی از خانواده شاه-روحانی مومن به آیین پرستش آناهیتا بود۰ او ابتدا دین را وارد این سلسه کرد۰به خاطر فسادی که بعدها بویژه در اخلاق موبدان پدید آمد هوشمندان از آیین زرتشت سرخورده بودنند و آیین تازه ایی می جستند که جنبه اخلاقی و روحانی آن از دین زرتشت قوی تر باشد و رسم و آیین طبقاتی کهن را نیز در هم فرو ریزد و غیر یا به انگلیسی etc و متاسفانه همین اشتباه را نظام پیشین کرد و مذهب که در زمان رضا شاه بزرگ (پدر ایران مدرن) بی رنگ شده بود دوباره در زمان فرزند او رنگ گرفت و همین سیدها که امروز قدرت را کمپلت در دست گرفته اند وارد حکومت شدند در مسجدها و مراکز مذهبی هرچه می خواستند می گفتند و در اصل در حال رژه رفتن به جلو بودنند تا اینکه به این روز افتادیم من البته اینها را تجربه نکرده و خوانده ام گاهی روزی یک کتاب و من بیشتر به آلمانی می خوانم تا به پارسی چون در اینجا به دبیرستان و دانشگاه رفته ام و رشته من تاریخ نیست (علمی است)

  4. آقای امیر درست است که اسلام اول ذهن انسان رافاسد می کند و قدرت اندیشیدن و نتیجه گیری را از او می گیرد قدرتی که زرتشت یک انسان معمولی را به بهترین فکر ها راهنمایی کرد و فرهنگ زیبای ایرانی را بوجود آورد که تا ابد در دنیا خواهد درخشید و همه انسان ها آرزوی ان را دارند پس چرا کارتل ها و شرکت ها ی نفتی و اسلحه شاه ایران را بردند محمد رضا شاه که ایران ومنطقه را آرام داشت وصلح جو وباوجدان بود حتی برای صلح و کنارامدن عرب ها همراه انور سادات رئیس جمهور مصر تلاش می کرد تا حالا هم بدون جنگ و کشتار حتما تمام عرب هایی که اسلام مغز ان هارا از کار انداخته و فلج کرده و قلبشان را پر از کینه کرده آدم شده بودند و با تمدن ودنیای آزاد کنار می آمدند چهل سال کشت و کشتار تا نشان دهند اسلام دین شیطانی است بوسیله توسعه اسلام در دنیا دینی که همان اول کار پیامبرش گفت همه یهودیان بنی قریضه رابکشید و مزنان و نخلستان های ان را برای خودمان برداریم و علی هم فتح خیبر کرد و همچنان حیدر بود و حی ها (زنده ها )را می درید وتا امروز هم سید ها و عرب ها که کشور های خارجی ان ها را رئیس ایران کردند هم ایرانیان را می درند و هم هر کس دیگری راو دنیا رابه گند کشیدند ولی کشور های غربی که محمد رضا شاه را بردند بیشتر از این ملاها حیدرندو با زندگی و قانون طبیعت خواست خدا که آفرینش است مخالفند فقط ما می گوییم که اسرائل و وجدان رئیسان اسرائیل زمانی که شاه ایران رابیرون می کردند کجا بود و اگر بگوییم که زیاد حرف شان تاثیری نداشت یعنی اگر این طور فرض کنیم پس حزب جمهوری خواه امریکا که ادعای تمدن و حقوق بشر می کند کجا بود و افرادی مثل ایلقانیان حبیب لا باید نابود شوند چون اصلا جان انسان ها ارزشی برای آن ها ندارد همان طور که در کشور های غربی تروریست های اسلامی مردم معمولی آن جا را می کشند و رئیسان ان ها مثل ایمانوئل ماکرون با آخوند ها لاس می زند و کاشف به عمل آمد که از مردمش هم می دزددو سوخت را گران می کند وان پولی که از آخوندها می گیرد به مردم فرانسه نمی دهد و همه اش را خودش برمی دارد دوست تروریست های دزد هم خودش دزد و ادم کش است
    و جمهوری خواهان و اسرائیل انقدر در ضعف بود چرا دموکرات ها که طرفدار مردم های اسرائل بودند طرفدار یهودیان ایران نبودند و حبیباله ایلقانیان را (صاحب ساختمان پلاسکو) به رژیم جلاد سپردند دموکرات ها فقط از یهودیان اسرائیل حمایت می کنند و به بقیه یهودیان کاری ندارند اصلا آنچه را ملکه انگلیس بگوید بی چون وچرا می پذیرند آیا آمریکا هنوز مستعمره انگلیس است مافیای جهانی در خدمت انگلیس است پس جمهوری خواهان چرا این قدر منفعل بودند در همه این چهل سال نباید برای قدرتمند شدن تلاش می کردن باید به عراق حمله می کردن و دودستی .ان را تقدیم آخوندها و سید های ایرانی می دادند که وحشی و آدم خوارند آمریکا که مهد علم و تکنولوژی است در خدمت کیست جمهوری خواه تنبل یا دموکرات موزی اقتصاد آزاد خیلی خوب است ولی شرکت های بزرگ به کدام طرف گرایش دارند حامی اصلی اسرائیل این کشور کوچک کیست ؟!

  5. حال که سال نو میلادی فرا رسیده دوست دارم چیزی را به کامنت بالا که نوشته ام اصافه کنم۰ در آلمان پیش از دگر شدن سال نو مردم به هم می گویند: گوتن روچ Guten Rutsch
    این واژه از زبان زیبای هبری گرفته شده همان واژه Rosh=آغاز ( که از روش هشنا می آید) و در آلمانی به Rutsch تبدیل شده۰ چون در همه جای دنیا یهودی هست و زبان هبری صبحت می شده این واژه هم وارد زبان آلمانی شده و آلمانی آنرا اگر به پارسی برگردانیم می شود سال را به خوبی دگر کنید و یا به خوبی به سال نو بلغزید یا سر بخورید۰ اینجاست که سعدی می گوید:” بنی آدم اعضای یکدیگرند// که در آفرینش زیک گوهرند”در نظر گرفتن حاصل ارزشهای انسانی مهمتر از گروه بندیهای نژادی است, زیرا تمدن جامعه بشری در مجموع از کوشش فراوان ملل و اقوام و نژاد های مختلف حاصل گردیده است.

Comments are closed.