حسن روحانی به التماس افتاده و خطاب به مردم می گوید: همانگونه که شما ملت ایران، در جنگ هشت ساله با عراق جانفشانی کردید و دست حکومت را گرفتید تا بتواند دشمن را بیرون راند، اکنون هم حکومت اسلامی ایران در یک جنگ دشوار اقتصادی درگیر است و از مردم انتظار دارد که این بار نیز به کمک رژیم بشتابند و فداکاری کنند تا آن را در این جنگ پیروز گردانند.
روحانی یک واقعیت را نمی داند، و اگر هم می داند، خود را به کوچه علی چپ می زند و آن این که در آن جنگ، یک دشمن خارجی بود که بخشی از وطن ایرانیان را به اشغال درآورده بود و ملت وطن پرست ایران دست اتحاد داد و دشمن را بیرون راند.
ولی در جنگ اقتصادی که روحانی از آن سخن می گوید، این بار، دشمن در داخل کشور است. دشمن، خود رژیم است که ملت را مورد تهاجم قرار داده و می خواهد او را به زانو در آورد.
حکومت است که رفتارهای جنگ طلبانه خود، آمریکا را به تحریم اقتصادی علیه ایران کشاند. حکومت است که پول ملت ایران را به سازمان های ترور داد. حکومت است که با دزدی های کلان، همه دارایی های ملت را غارت کرد و بیت المال را خالی ساخت. دشمن، خود حکومت است. پس، چطور انتظار دارند که ملت به کمک دشمن خود بیاید؟ هرگز و هرگز.
___________________________________________________________________
آن چه در حکومت اسلامی ایران اصلا وجود ندارد، تقسیم اختیارات مدیریتی است. سپاه پاسداران که یک نیروی نظامی است، به سرکوب مردم می پردازد و همزمان کالای قاچاق وارد می کند و وارد امور بازرگانی می شود و حالا هم اعلام کرده که مشغول ساخت بزرگترین پالایشگاه نفت در ایران است. حالا، آخوند ابراهیم رئیسی، یعنی فردی که فقط تحصیلات حوزوی دارد و دانش دیگری ندارد، با افتخار اعلام می کند که قوه قضائیه توانسته است یک هزار و دویست کارگاه و کارخانه را از وضعیت رکود خارج کند.
اگر چنین است، پس دولت چه کاره است؟ آخوند محمد خاتمی، که نامش از صفحه سیاست رژیم پاک شده، در پایان دوران ریاست جمهوریش گفته بود، و درست گفته بود که رئیس جمهوری چیزی بیشتر از یک تدارکاتچی نیست و قدرت اصلی را نهادهای بیرون از دولت به دست دارند.