عباس عبدی سردبیر پیشین روزنامه سلام به مردم ایران توصیه کرد انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را تحریم کنند، زیرا از شرکت در آن، سودی عایدشان نخواهد شد.
عباس عبدی که در سال های نخست حکومت ایران، افشاگری های او در مورد ابعاد فساد مالی در رژیم موجب بسته شدن روزنامه سلام و آغاز اعتراض های گسترده دانشجویی شد، در توجیه این فراخوانی خود گفت:
«وقتی مردم ایران را متهم می کنند که آنان در انتخاب نمایندگان و رییس جمهوری مقصرند ، چرا باید دوباره پای صندوق انتخابات بیایند و رای بدهند؟»
عبدی در مقاله ای که در روزنامه اعتماد انتشار داد، نوشت: اگر به انتخابات سال ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ نگاه کنیم، روشن است که بخش بزرگی از رایدهندگان فاقد نامزد مطلوب خود در انتخابات هستند و فقط به دو دلیل تقویت نهاد انتخابات و نیز تقویت کشور و ایران به میدان آمدند و رای دادند، ولی اکنون متهم هستند که وضعیت کشور محصول رای آنهاست!
عبدی در ادامه گفت: کسانی مردم را متهم می کنندکه در نهایت با ملاکهای محدود خود چند نفری را در سبد انتخابات باقی میگذارند و در نتیجه اصلی انتخابات، ۹۰ درصد راه را آنان خودشان طی کردهاند، ولی مسئولیت کشور را متوجه انتخاب ۱۰ درصدی مردم میکنند! آنان توجه نمیکنند که اگر مردم نیایند میگویند چرا نیامدید و اگر بیایند متهم میشوند که چرا فلانی یا آن گروه را انتخاب کردید؟
عبدی گفت : این رفتار نشان میدهد که دیگر نمیتوان برای تقویت نهاد انتخابات یا انتخاب میان بد و بدتر وارد انتخابات شد. انتخابات باید کارکرد واقعی خود را نشان دهد؛ انتقال قدرت حقیقی مردم به ساختار حقوقی؛ بنابراین فقط کسانی باید در انتخابات شرکت کنند که مسئولیت انتخاب خود را میپذیرند و افراد مورد تایید آنان در میان نامزدها هستند.
عباس عبدی سردبیر روزنامه سلام اولین روزنامه منتقد بر حاکمیت بعد از درگذشت روح الله خمینی بود که در ۲۰ بهمن ۱۳۶۹ با انتشار اولین پیششماره آغاز به کار کرد تا اینکه در ۱۵ تیر ۱۳۷۸ برای ۵ سال توقیف شد. عباس عبدی در سال ۱۳۷۳ دستگیر و نزدیک به یکسال را در بازداشت وزارت اطلاعات بود.
با سلام
این خودش در دهه شصت شکنجه گر قهاری بود, ببینید وضع اخوندها چقدر خرابه که اینها هم اعتراض میکنند.
وی فارغالتحصیل رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه امیرکبیر تهران است و از رهبران دانشجویان حملهکننده به سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ و عضو شورای سردبیری روزنامههای “سلام, و صبح امروز “و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی بودهاست. عضویت در هیئت هفت نفره فارس، از اعضای رده بالای وزارت اطلاعات و بخش اطلاعات خارجی دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری، مسئول دفتر پژوهشهای اجتماعی در معاونت سیاسی دادستان کل کشور، معاون فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و عضویت در انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران از دیگر سوابق وی است.
درست است که کسانی مانند سعید حجاریان، عباس عبدی،محسن امین زاده، ابراهیم اصغرزاده، نعیمی پور، محمد صدر و… هم اینک خود را از وابستگی به رأس نظام ولایت مطلقه فقیه دور ساخته اند اما ایا کسی نباید به حضور و دخالت و اطلاع انها از قتل عام زندانیان سیاسی سال ۶۷ وسکوت و عدم افشاگری، روشنگری و پرسشگری نماید تا با این عمل فاصله خود از ستم به کار رفته دهه طلایی را نمایان سازند؟