سران حکومت اسلامی ایران حق دارند که رویدادها در جبهه کره شمالی را از نزدیک و با نگرانی دنبال می کنند.
در واقع نگرانی آن ها نه از دیروز، بلکه از روزی آغاز شد که دونالد ترامپ بر کرسی ریاست جمهوری ایالات متحده نشست. ولی اکنون با هشدارهای رییس جمهوری جدید به دولت دیکتاتوری پیونگ یانگ بسیار شدیدتر شده است.
آیا درگیری در آسیای دور موجب بروز جنگ جهانی سوم خواهد شد؟
آیا دولت کمونیستی کره شمالی در هر شرایطی آزمایش اتمی هشدار دهنده خود را انجام خواهد داد؟
آیا در صورت انجام آزمایش جدیدی اتمی کره شمالی، ارتش آمریکا، آن گونه که پرزیدنت ترامپ هشدار داده، تاسیسات اتمی و پایگاه های هسته ای کره شمالی را بمباران خواهد کرد تا به این سیاست خطرناک و فتنه گرانه پایان دهد – و یا کره شمالی دست پیش خواهد گرفت و به یک تعرض جنگی روی خواهد آورد؟
یک واقعیت را در مورد کره شمالی باید گفت که با موقعیت رژیم اسلامی ایران شباهت کامل دارد.
البته شباهت های بسیار دیگری نیز بین آن رژیم کمونیستی و این حکومت مردم ستیز وجود دارد.
ولی یک شباهت بسیار چشمگیر وجود دارد و آن این که هر دو نظام، بمب اتمی را نه برای پیشرفت علمی و تکنولوژی، بلکه برای تقویت رژیم خویش و جلوگیری از فروپاشی و سقوط حکومت می خواهند.
این واقعیت را دست کم، “ولی مطلقه فقیه” در پیونگ یانگ، صادقانه به آن اعتراف کرده و گفته است که اگر بمب اتمی نداشت غرب این آخرین حکومت کمونیستی دو آتشه در دنیا را از دیرباز برانداخته بود.
* * *
رژیم اسلامی ایران هم به زبان نمی آورد، ولی بطور ضمنی اعتراف می کند که اگر توان اتمی داشته باشد، دارای مصونیت خواهد شد و خطر برافتادنش کاهش خواهد یافت.
بنابراین، همه حرف ها و شعارهای رژیم در دفاع از برنامه موشکی خود، این که می گوید “انرژی هسته ای حق مسلم ماست”، و یا “توان هسته ای موجب پیشرفت علم و فن در حکومت ایران می شود”، و یا این که “رژیم برای براه اندازی نیروگاه های اتمی (که هنوز ندارد) نیازمند سوخت هسته ای است”، همه شعار است و دروغ است و ترفند!
رژیم کره شمالی، مردم کشور خود را گرسنه نگاه می دارد و پول مملکت را صرف اتم و موشک می کند و سپس به کره جنوبی و ژاپن و ایالات متحده و دنیا هشدار می دهد که اگر بخواهند آن حکومت را سرنگون کنند، سزایشان یک بمب اتمی جانانه است.
این، شیوه های حکومت ایران را به یاد شما نمی آورد؟
* * *
اصطلاحی در فرهنگ آمریکایی هست که می گوید: “کلانتر جدیدی وارد ده ما شده و قواعد بازی کاملا فرق کرده است”.
این را قاطعانه در مورد سیاست های بین المللی دونالد ترامپ می توان گفت که کاملا عکس پرزیدنت اوباما عمل می کند.
سیاست نرم اوباما و دوری جستن او از درگیری های بین المللی، و اعتقاد او به این که همیشه از راه گفت و گو و مسالمت می توان به دشوارترین معضلات بین المللی دست یافت،
در سیاست بین المللی یک خلاء بزرگ به وجود آمد که پیامدهای خطرناک آن، از جمله گستاخ تر شدن حکومت اسلامی ایران، قدرت گرفتن داعش و گرایش های تروریستی، و دور گرفتن دولت روسیه به رهبری پرزیدنت پوتین و برخی پدیده های دیگر بود.
ولی ترامپ، که شیفته قدرت است و از آفرین گویی دیگران دچار شیفتگی می شود و نشان دادن زور بازو را بسیار دوست دارد، سیاستی کاملا دگرگون در پیش گرفته است.
در همین مدت کوتاهی که او در کاخ سفید جا خوش کرده، به رژیم ایران و دیگر حکومت های خودکامه نشان داده که “این تو بمیری، از آن توبمیری ها نیست!”
ترامپ، کوتاه مدتی پس از آن که عکس کشته شدگان و آسیب دیدگان انفجار سلاح های شیمیایی در سوریه را می بیند، دستور واکنش می دهد، در افغانستان بمب ده تنی بر سر تروریست های طالبان و داعش فرو می ریزد و رزمناوهای خود را به فاصله پانصد کیلومتری از سواحل کره شمالی اعزام می دارد و به رییس جمهوری چین اخطار می کند که اگر پادرمیانی نکند و دولت پیونگ یانگ را سر جای خود ننشاند، آمریکا وارد عمل خواهد شد.
* * *
روح الله خمینی شعار می داد که “آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند” ولی اکنون بیش از سه دهه است که رژیم ایران ضرب شست آمریکا را سخت می چشد و از درد به خود می پیچد، ولی به روی خویش نمی آورد.
و اما “کلانتر جدیدی وارد روستا شده” و قواعد بازی برهم خورده است.
سران حکومت ایران، بهتر است بنشینند، بسنجند و بررسی کنند که آیا می توانند به همان سیاست های فتنه گرانه ادامه دهند، و یا به صلاحشان است که ماست ها را کیسه کنند و زبان در کام محبوس سازند و از رجز خوانی دست بردارند، مبادا پر قبای رییس جمهوری قلدر آمریکا به تن آن ها نیز بخورد.
حساب کنند که آمریکا با سه بمب ده تنی، شبیه آن که در افغانستان فرو ریخت، می تواند هم تاسیسات نطنز را کن فیکون کند و هم پایگاه اصفهان را نابود سازد و هم تاسیسات فردو را از کار بیاندازد.
این دم شیر است، مبادا آن ها به بازی بگیرند!
* * *
ولی تنها به خاطر این موارد نیست که رژیم ایران باید دل نگران باشد.
سیاست های پرزیدنت ترامپ علیه حکومت ایران، که هنوز در مرحله شکل گیری نهایی قرارد دارد، حقوق بشر در ایران و برنامه های موشکی رژیم را نیز نشانه گرفته است که نمونه آن را در روزهای گذشته دیدیم..
در کنار آن، نقطه پایان نهادن بر حمایت های حکومت ایران از حزب الله لبنان و حماس و دیگر سازمان های آدم کشی، یکی از هدف های دولت ترامپ است.
این واقعیت که دولت جدید آمریکا نهادهای بیشتری را در حکومت ایران مشمول تحریم ها قرار می دهد، خود نشان قاطعیت دولت واشنگتن و ضرب شست های بعدی آن است.
* * *
این ها در حالی رخ می دهد که رژیم ایران وارد دوران انتخابات ریاست جمهوری شده است.
یک نمایش مسخره به راه انداخته اند که ظاهرا نشان دهند که به خواست مردم احترام می گذارند.
ولی خودشان هم می دانند که این ادعا تا چه حد دروغین است. زیرا در سیاست گذاری های رژیم، رای مردم هرگز تاثیر نداشته و ندارد.
هر چه سپاه پاسداران و خامنه ای و دیگر دزدان رژیم بخواهند، همان اجرا خواهد شد و هر کس اعتراضی بکند جایش زندان است و جانش در خطر.
همانگونه که حسن روحانی در چهار سال ریاست جمهوری نخواست و یا نگذاشتند و یا نتوانست کوچک ترین گام سازنده ای در راه دفاع از مردم بردارد، در چهار سال آینده نیز هر کس بر کرسی ریاست جمهوری جلوس کند، آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود.
* * *
این بررسی را با یاد فاجعه حمله شیمیایی در خان شیخون سوریه به پایان می بریم:
رژیم ایران که برای نجات یک آخوند فتنه گر شیعه در عربستان قشقرقی به راه انداخته بود و در دفاع از یک آخوند دیگر در بحرین همه امکانات تبلیغاتی خود را به کار گرفته، با بی شرمی به دفاع از جنایات بشار اسد پرداخته و می کوشد از میزان شنیع بودن آن جنایت بکاهد و انواع ادعاهای بی اساس را برای بی گناه خواند بشار ارائه می دهد.
سران حکومت ایران که این چنین با یک جنایت علیه بشریت برخورد می کنند، انسان نیستند و جان انسانی و موازین اخلاقی کوچک ترین ارزشی برایشان ندارد.
آن ها با رهبر حزب سکولار و ضد دینی بعث سوریه، ( از روایت عفلقی آن)، دست اتحاد داده اند و سرنوشت مردم سوریه کوچک ترین اهمیتی برایشان ندارد – همان گونه که سرنوشت خود مردم ایران برایشان بی ارزش بوده و هست.
آن ها در سوریه، به رژیم جنایت پیشه بشار اسد برای کشتن مردم یاری رسانده و خود در کشتار مسلمانان دخالت مستقیم داشته اند.
این لکه ننگ هرگز از پیشانی آنان و رژیمشان و مرامشان زدوده نشده و پاک نخواهد شد.
ولی بدانند که کلانتر جدیدی نظم ده را به دست گرفته است!
منشه امیر
اورشلیم – شنبه ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۶ – ۱۵ آوریل ۲۰۱۷
از زمانیکه قدرت در کره جنوبی تغییر کرد و عامل ایران زمام امور را دردست گرفت انتظار این دوستی دروکره را داشتم و اکنون ایران برای ایجاد مقبولیت رئیس جمهور جدید کره جنوبی در بین مردم کره به وارد کردن اجناس کره ای پرداخته و سناریوی ترکیه را در مورد کره جنوبی اجرا کرده. کره شمالی در سلطه ایران به تهدید و شرارت امریکا پرداخته و با توصیه ایران به مذاکره با امریکا روی اورده! اما کیم هرگز قابل اعتماد نیست و از سوی ایران ماموریت جدید و مشکوک دارد
congratulation for one stone two birds.