سه شریک جنایت جمهوری اسلامی در به قتل رساندن روح‌الله زم

یک سال و اندی پیش که رسانه‌ها و دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی که تحت کنترل و فرمان خامنه‌ای هستند، با آب و تاب خبر ربودن روح الله زم را طی یک عملیات “پیچیده وحساب شده ” درعراق و سپس انتقال او به ایران اعلام داشتند.

۱- شخص آیت الله سیستانی ودفتر او که درطول یکسال واندی شکنجه شدن روح الله زم درزندان سکوت اختیار کردند و حتی یک کلمه درمورد نفوذ و سوء استفاده دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی از آنها برای کشاندن زم به عراق چیزی نگفتند و این سکوت وقیحانه را پس از رسانه‌ای شدن حکم اعدام زم ازطرف دستگاه قضائی جمهوری اسلامی ادامه دادند! و این سکوت مرگبار آیت الله سیستانی و دفترش، پس از به قتل رسیدن روح الله زم به دستور مستقیم خامنه‌ای همچنان ادامه دارد! این سکوت فقط یک چیز را بیان می‌کند و آن اینکه دستگاه خرافه پرداز و عوافریب روحانیت شیعه همه درحفظ و بقای حکومت خون و جنون جمهوری اسلامی، همدست و هم پیمان هستند و همه مقید به گفته خمینی مبنی بر”اوجب واجبات” شمردن این حکومت جنایتکارانند. قتل حکومتی روح الله زم و سکوت آیت الله سیستانی و دفترش به روشنی نشان داد که تبلیغات گمراه کننده درمورد گویا سکولار بودن و اختلاف این آیت الله با خامنه‌ای و جمهوری اسلامی، فریبی بیش نیست و زمانی که پای منافع این قشر انگل و مفتخوار روحانیت به میان آید، همگی متحد و یکدست‌اند.

درمیان صدها آیت الله مقیم حوزه‌های قم و نجف و کربلا، به جز آیت الله منتظری، کس دیگری را سراغ دارید که در مقابل جنایات جمهوری اسلامی قدعلم کرده باشد؟ آیا آیت الله سیستانی و صدها آیت الله دیگر نمی‌دانند که عنوان آیت اللهی خامنه‌ای، جعلی است؟ آیا آنها از توطئه عزل جانشینی آیت الله منتظری توسط هاشمی رفسنجانی و برکشیدن خامنه‌ای به عنوان ولی فقیه و رهبرجمهوری اسلامی بی‌خبرند؟ در طول ۴۲ سال گذشته که جمهوری اسلامی دهها هزار مسلمان و غیرمسلمان را به قتل رسانده است، آیت الله سیستانی و دفترش و کدام آیت الله دیگر را سراغ دارید که خامنه‌ای را علناً مخاطب قرارداده و گفته باشد: بس کن اینهمه خونریزی و آدمکشی به نام اسلام  و خدا و پیغمبر! درطول ۴۲ سال جنایتکاری بی‌وقفه، درب خانه کدام آیت الله برای تظلم خواهی بر روی هزاران مادر و  پدر داغدار و دادخواه بازبوده است؟ بدون شک روح الله زم بعنوان یک جوان مسلمان باورمند، هنوربه درک این واقعیت نرسیده بوده است که بداند تفاوت بین خامنه‌ای وآیت الله سیستانی و هر آیت الله دیگر در این است که خامنه‌ای درقدرت و ولی فقیه است، و آنها نیستند. او ندانسته است که واقعیت روحانیت شیعه و ساختارحکومت ولایت فقیه چنین حکم میکند که هرکس بر این جایگاه تکیه زند ناگزیر است خمینی و خامنه‌ای باشد. اما به هرحال ساده انگاری و اعتمادی که روح الله زم به آیت الله سیستانی و دفترش کرده است، چیزی از مسئولیت و نقش آنها درهمدستی با جمهوری اسلامی در قتل حکومتی روح الله زم نمی‌کاهد، مادام که شخص آیت الله سیستانی و دفترش به سکوت خود درمورداین جنایت ادامه دهند.

۲- دومین شریک جُرم در به قتل رساندن روح الله زم دولت عراق است که حاکمیت سرزمینی بر کشور خود را در زمان دستگیری زم نداشته‌اند و اجازه داده‌اند مأموران امنیتی جمهوری اسلامی و عوامل عراقی آنان، روح الله زم را درعراق دستگیر و به ایران بازگردانند! طی یکسال و اندی که ازدستگیری روح الله زم درعراق و تحویل او به جمهوری اسلامی می‌گذشت و جمهوری اسلامی از این آدم ربائی خود با افتخار یاد می‌کرد، دولت قبلی عراق که دست نشانده جمهوری اسلامی بود، کوچکترین اعتراضی نسبت به آدم ربائی حکومت اسلامی در خاک خود که مغایر با قوانین و حقوق بین الملل است نکرد. دولت وقت عراق که عمدتاً از دست نشاندگان جمهوری اسلامی بودند، در مظان همدستی در این قتل هستند و  اگر قرار باشد یک دادگاه بین المللی به این قتل حکومتی رسیدگی نماید، بی تردید پای دولت وقت عراق به هنگام دستگیری و انتقال روح الله ازعراق به ایران نیز به میان کشیده خواهد شد.

۳- سومین شریک جُرم درقتل حکومتی روح الله زم کسانی هستند که بنام اپوزیسیون با دامن زدن به بدبینی نسبت به زم و آمدنیوز، او را یک پروژه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی جلوه دادند و تا توانستند این شبهه را در مردم تقویت کردند که گویا روح الله زم و آمدنیوز از “خودشان” است. تا قبل از به قتل رساندن زم کم نبودند کسانی در صفوف اپوزیسیون که باور داشتند روح الله زم و سایت آمدنیوز از ابتدا تا انتها یک پروژه امنیتی -اطلاعاتی است که سرنخ آن در دست اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است و گویا برای بدنام کردن اپوزیسیون و مخالفان حکومت اسلامی طراحی شده است! پرده آخر این نمایش ساختگی هم گویا با طرح رفتن روح الله زم به عراق ترسیم شده است برای قدرت نمائی سیستم امنیتی حکومت اسلامی وتضعیف روحیه اپوزیسیون! حتی مصاحبه تلویزیونی وجسم و روان شکنجه شده و در هم ریخته روح الله زم نیزنتوانست به فرافکنی و شبهه برانگیزی این عاملان بی جیره و مواجب جمهوری اسلامی درمیان اپوزیسیون خاتمه دهد! درنتیجه فضای غالب بر اپوزیسیون ایران پس از دستگیری روح الله زم، فضای شک و بدبینی نسب به او بود. بدین ترتیب دستگاههای امنیتی خامنه‌ای همانگونه که به قول خودشان با یک عملیات “پیچیده” روح الله زم را به عراق کشاندند و در آنجا دستگیر و به ایران منتقل کردند، با یک عملیات “پیچیده” دیگر روح الله زم را توسط عوامل پیدا و پنهان خود، درمیان مخالفان جمهوری اسلامی مشکوک و بی دفاع میسازند تا قتل او را هرچه بیشترکم هزینه ترسازند. متأسفانه برچسب زنی که در اپوزیسیون جمهوری اسلامی به امر رایجی بدل شده است، درشرایطی مثل قتل دولتی روح الله زم میتواند زمینه مساعد و کم هزینه‌ای را برای جانیان حاکم بر ایران فراهم سازد و چنین کسانی را بدون اینکه خود متوجه باشند، بطور ناخود آگاه خدمتگزار جنایات حکومتی گرداند. کسانیکه بدون دلیل ومدرک موثق به دیگران تهمت و برچسب میزنند، باید بدانند که درجهت خواست دستگاههای اطلاتی و سرکوبکر حکومت اسلامی حرکت می‌کنند.

محمد نوری زادکه هم اکنون در زندان و شکنجه‌گاه جمهوری اسلامی بواسطه بیماری با مرگ تدریجی دست به گریبان است، قبل از زندان و در سالهایی که در شرق و غرب و شمال و جنوب ایران در سفر بود و به هردیاری که می‌رسید یاریگر مردم بود و افشاگرخامنه‌ای و حکومت آخوندها و سرداران سپاه که بقول او “از ریش آنها خون مردم می‌چکد”، بارها این جمله را در جواب کسانی که او را در مظان بدبینی قرار می‌دادند می‌گفت: “نوری زاد باید تکه تکه شود که این‌ها باور کنند من از خودشان نیستم”.

روح الله زم، طفلی که چندماه پیش ازانقلاب ۵۷ بدنیا آمد و پدرش که درآن روزهای پُرجوش و خروش شیفته خمینی بود، فرزند نور رسیده را “روح الله” نام نهاد، شاید به این امیدکه وقتی بالید و بزرگ شد، او هم مانند خودش مُرید وشیفته روح الله خمینی گردد! بی گمان اگر روح الله خمینی زنده بود و دگراندیشی روح الله زم را می‌دید، همین حکمی را در موردش صادر می‌کرد که خامنه‌ای صادر کرده است، قتل حکومتی. به یاد آورید هزاران دگراندیش و روزنامه نگار ایرانی که در جمهوری اسلامی به جُرم گفتن و نوشتن و اندیشیدن به قتل رسیدند.

بهروز ستوده