در روز یکشنبه ۲۲ مهر سال ١۳۹۷ خبرگزاری تسنیم مجدداً در گزارشی مستند تحت عنوان «سیستان و بلوچستان رکورددار بازماندگان از تحصیل کشور» مینویسد تعداد رو به افزون بازماندگان از تحصیل به دلیل کمبودهای عمقی، تاریخی و جدی شاخصهای زندگی در استانی مثل سیستان و بلوچستان عواقب سختی دارد؛ عواقبی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و گاهی امنیتی. گزارش میافزاید حدود ۵۰درصد کل کودکان بازمانده از تحصیل در سطح کشور متعلق به سیستان و بلوچستان و عمدتاً منطقه بلوچستان هستند. علیم یارمحمدی نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی میگوید: «تمام آمار کودکان بازمانده از تحصیل مربوط به بخش بلوچستان بوده (از جنوب زاهدان تا چابهار) و در منطقه سیستان چنین آماری وجود ندارد.»
افزایش ۴۲درصدی بودجه سپاه پاسداران در بودجه سال ١۳۹۷ در حالی صورت گرفت که بودجه آموزشی سیستان و بلوچستان کاهش پیدا کرد. نماینده مردم سراوان و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس مشکلات آموزشی استان سیستان و بلوچستان را مرتبط به حوزههای سختافزاری یا عمرانی دانسته و گفته است از همین رو در بودجه ۹۷ آموزش و پرورش نه تنها اعتبار بالاتری برای بهبود وضعیت آموزشی استان سیستان و بلوچستان تخصیص ندادهاند بلکه همان اعتبار را نیز کاهش دادهاند. این در حالی است که بر طبق گفته معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش اعتبارات استانی آموزش و پرورش در سال ۹۷ در کل کشور نسبت به مصوب سال ۹۶، ۱۰درصد رشد داشته است.
حال سوال اساسی اینجاست چرا علیرغم افزایش بودجه نظامی کشور و بخصوص افزایش ۴۲درصدی بودجه سپاه پاسداران در سال ۹۷ و به خصوص افزایش بودجه آموزشی کل کشور، و علیرغم اینکه بلوچستان محرومترین استان کشور از نظر بسیاری از شاخصهای توسعه انسانی و اقتصادی و به ویژه آموزش و بازماندگی بیش از ۱۲۰هزار کودک از تحصیل در بلوچستان، بودجه تحصیلی در منطقه بلوچستان (و نه سیستان که عمدتاً شیعه مذهب هستند) عامدانه کاهش مییابد. به گزارش خبرگزاری مجلس شورای اسلامی نماینده مردم خاش از فقدان «عدالت آموزشی» و پسرفت روند تحصیل در بلوچستان در دوران نظام جمهوری اسلامی ابراز نگرانی میکند.
محمد نعیم امینی فرد، نماینده مردم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی و رئیس مجمع نمایندگان استان نسبت به وضعیت فضاهای آموزشی سیستان و بلوچستان در مرکز و جنوب استان گلایههای بسیاری را دارد و در این رابطه میگوید: «دهها بار به وزرای مختلف آموزش و پرورش تذکر دادیم، اما سازمان برنامه و بودجه توجهی ندارد و سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس نیز عدالت را در توزیع اعتبارات رعایت نمیکند.»
در صورتی که عدالت و انصاف و دادوری حکم می کند بودجه آموزشی بلوچستان باید در مقایسه با بقیه نقاط ایران افزایش چشمگیری داشته باشد. اما صدافسوس که این ظلم و ستمگری عامدانه برای نابودی یک نسل با شدت راهبردی بیشتری ادامه دارد. این یعنی فلاکت یک نسل از طریق سیاست های تبعیضآمیز تعمدی اما به شیوه سلبی. متأسفانه رسانههای فارسی زبان در مقابل آنچه که آن را بحق میتوان «نسل کشی فرهنگی» تعبیر کرد، سکوت اختیار کردهاند. در کنار ناداری و فقر گسترده، سوء تغذیه فراگیر و نرخ بالای ترک تحصیل به دلیل فقر، هیچ واژه دیگری جز «تبعیض سیستماتیک و هدفمند» نمیتواند نابرابری در دسترسی به امکانات آموزشی و فرصتهای یادگیری برای فرزندان بلوچ را توجیه و یا توضیح بدهد که حاصل عملی آن نابودی یک نسل است، آن هم در قرن بیست و یکم که جمهوری اسلامی افتخار میکند کمکهای مالی فراوانی به شیعیان جنوب لبنان، عراق و یمن و افغانستان و آفریقا و غیره میکند و اگر بلوچ کوچکترین اعتراضی به این بیعدالتیهای آشکار اما شدیدا آزاردهنده و ویرانگر داشته باشد، به عنوان معاند، اشرار، وهابی، مزدور اجانب و تجزیه طلب و دهها انگ دیگر متهم و بیرحمانه سرکوب میشود.
*عبدالستار دوشوکی از مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
سیاست کثیف٬کثیفتر از سیاست ملایان مذهبی اند[حوزه علمیه قم برای نسل کشی ایرانی بنیانش گذاشته شد٬این ویرگول مفهومش معلوم وآشکار اما یه موضوعیٍ که سالهاست برای عوام مجهوله ! دولت پنهان ملایان مذهبی ایران ٬منابع مالی این سازمان عریض و طویل از کجا تغذیه میشه ٬اگر ملیشا ی هست از بابت زنده نگاه داشتن نشر آثار روح الله خمینی نیست خوءیی ها وخیلی از علما نجف و قم پشیزی ارزش برای نظرات و عقاید روح الله قایءل نبودن ٬ این در مورد سید خام منه ای هم صدق میکنه ٬ چه محفل های تصمیم گیرنده پنهان سیاست گداری برای این فقر فرهنگی و اجتماعی ٬ تا گاو باش یه گاو چرون هم هست ]مثال حجاریان ٬احمد خمینی ٬٬ وووو.
اتفاقی که در سیستان و بلوچستان در حال روی دادن است بیش از نسل کشی است . حکومت ایران بلوچستان را منطقه فاقد ارزش اقتصادی و تنها راه غیر قابل کنترل میداند .چون منابع مالی فراوانی لازم دارد تا این منطقه ر”ا پاک” نگهدارد. و براحتی مبتوان از ان تردد کرد و گروهای مخالف رژیم میتوانند از آن به عنوان ترانزیت سلاح استفاده کنند و رژیم را بخطر بیندازند. توجه شود که یک منطقه حایل بین ایران و پاکستان است که محل کاملا خودمختار بوده و دولت پاکستان بدلایل زیادی آنحا را نمیتواند و یا نمیخواهد تحت کنترل در بیاورد. سیستان و بلوچستان نقطه ضعف رژیم در محدوده کشور داری میباشد و بالقوه دارای انرژی بسیار بالای برای مبارزه هستند. مردمانی دلیر پاک سرشت و ایرانی تبار اصیل و محرم که مورد ستم فراوان قرار گفتند