
در این روزها سی سال از وقوع اعدام های گسترده در تابستان ۶۷ در حکومت اسلامی ایران می گذرد که در جریان آن بیش از سه هزار نفر از زبده ترین روشنفکران و تلاشگران سیاسی ایرانی به دستور رژیم و بی آن که از کوچکترین حق دفاعی برخوردار باشند به قتل رسیدند.
حکومت اسلامی که پس از شکست در جنگ هشت ساله با عراق به هراس افتاده بود که مبادا ملت علیه آن به پاخیزد، به دستور شخص روح الله خمینی، دستور اجرای این اعدام ها را صادر کرد.
در این هفته، در لوس آنجلس یک فیلم مستند درباره یکی از هولناک ترین جنایات رژیم ایران به اکران شد که با تحسین تماشاچیان روبرو گردید.
پس از گذشت سی سال، این نخستین بار است که چنین فیلم مستندی، برای نمایاندن گوشه ای از جنایات حکومت اسلامی، اکران می شود. نام فیلم “فتوای محرمانه” است و اشاره به این واقعیت است که خمینی با صدور چنین فتوای محرمانه ای، دستور داد که قضات دینی، به افرادی که به محاکمه آورده شده اند، رحم نکنند.
الناز آبادی کارگردان فیلم و ایرج مصداقی نویسنده و زندانی جان بدر برده از آن مهلکه در پایان فیلم به پرسشهای حضار پاسخ دادند .
در تاریخ معاصر ایران عبارت تابستان ۶۷ بطور همزمان احساس ترس نفرت خشم و افسوس را به ذهن انسان ایرانی متبادر میکند .
این زمانیست که یکی از تاریکترین خونبارترین پیامدهای انقلاب اسلامی ارتجاع سرخ و سیاه را در سرنوشت ملت ایران رقم زد .
هزاران انسان اسیر و بی پناه که بعنوان زندانی سیاسی با جرایم کم اهمیت که معمولا از هواداری سازمان مجاهدین و برخی گروههای چپ فراتر نمیرفت در سیاهچالهای حکومت اسلامی گرفتار بودند بشکل فجیع و ظالمانه ای در برهه ای کوتاه قتل عام شدند و در سکوت محض و مرگبار جهانی و غفلت رسانه ای در فراموشخانهء وجدان انسانی دفن گردیند .
«فتوای محرمانه » بخودی خود حکایت از یک قانون هولناک ضد بشری دارد . یک حکم شرعی … حکمی که هیچ انسانی قادر به ایستادگی در برابر آن نیست چرا که از سوی خدا نازل شده ! و مگر میشود در برابر حکم خدای مسلمین موضع گرفت ؟!آنهم در حکومتی که دقیقا برای اجرای خواست الله برطبق قراِئت شیعه ولایت فقیه آمده است و روح الله خمینی که تصویر وی در ماه دیده شده هم در راس آن قرار گرفته است! .
ولی مطلقه فقیه حق دارد که فتوا صادر کند. این کار همه آخوند های شیعه است که به مرحله اجتهاد که رسیدندنظرات خود را در کتابی که به آن توضیح المسائل میگویند بعنوان فتوا ارائه دهند و برای نماز و روزه و حج و خمس و زکات و حیض و نفاس و نکاح و طلاق و ارث و صیغه و امثال اینها آداب و شرایط وضع کنند .
اما فتوای محرمانهء تابستان ۶۷ از مقوله دیگریست …این یک حکم شرعی پنهانیست برای کشتار دسته جمعی که توسط آخوند شیعه جنایتکار ی بنام روح الله خمینی برای به مسلخ بردن هزاران زن و مرد جوان که در حال گذراندن دوره محکومیت خود بودند.
زندانیانی که سالها پیش دادگاهی شده و حکم دوره زندانشان صادر شده بود و چیزی به آراد شدنشان باقی نمانده بود .
اما خمینی نماینده خود خوانده خدا در ارض و ولی امر مسلمین جهان تشخیص داده بود که زندگی این افراد موجب فساد در ارض است و برای حکومت اسلامی اش ممکن است تولید درد سر کند پس چه بهتر که هرچه سریعتر از شرشان راحت شود .
دراجرای این قساوت کم مانند که نوعی جنایت علیه بشریت محسوب میشود اما خمینی کارگزاران و دستیاران چندی داشت که از آنان بنام هیئت مرگ یاد میشود. حسینعلی نیری حاکم شرع – مرتضی اشراقی دادستان تهران – ابراهیم رئیسی معاون دادستان تهران – و مصطفی پور محمدی نماینده وزارت اطلاعات در کمیسیون مرگ کسانی بودند که پس از دریافت فتوای محرمانه خمینی با تشکیل محکمه های چند دقیقه ای روانه چوبه های دار یا میدانهای تیر میکردند …
در فاصله صدور تا اجرای حکم این زندانیان مورد شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی از جمله شلاق و ضرب و شتم و تجاوز جنسی بدختران قرار میگرفتند .
تعداد این قربانیان که همگی در گورهای دسته جمعی و با عجله هرچه بیشتر توسط عوامل زندانها دفن شدند هرگز بطور دقیق کشف نشده و بین ۴ تا ۷ هزار نفر تخمین زتده میشود. این قتل عام که عمدتا هواداران سازمان مجاهدین خلق را در میگرفت در واقع ادامه درگیری جمهوری اسلامی با این گروه مسلح مذهبی بطور عام و بدلیل پاسخی به عملیات فروغ جاویدان بطور خاص بود که طی آن نیروهای سازمان مجاهدین با پشتیبانی ارتش عراق پس از صدور قطعنامه ۵۹۶ شورای امنیت سازمان ملل به خاک ایران حمله کردند.
چیزیکه کمتر از خود این جنایات تکان دهنده نیست همانا سکوت و بی خبری مطلق رسانه ها و غفلت افکار عمومی در داخل و خارج از ایران نسبت به این نسل کشی ظالمانه بود . ایرج مصداقی – زندانی سیاسی جان بدر برده دهه شصت – و پزوهشگر نویسنده و فعال سیاسی علت بیخبری جهان از این واقعه را نه ناشی از توان و قدرت مخفی کاری دستگاه اطلاعات ی و امنیتی جمهوری اسلامی بلکه بخاطر توافق و همراهی معنوی همه کسانی میداند که از این اعدامها اطلاع داشتند .
وی خاطر نشان کرده است که حتی اگر در برخی موارد افراد اندکی هم با نفس این کشتار مخالف بودند مصلحت نظان را در همکاری مسکوت و لاپوشانی جنایت میدانستند .
نخستین باری که در فضای خارج از کشور به افشای سیستماتیک و دادخواهی برای اعدامهای وحشیانه تابستان ۶۷ پرداخته شد تابستان سال ۱۳۸۶ بود که جمعی از بازماندگان این جانباختگان با کمک گروهی از فعلان سیاسی و حقوق بشری د .کار خود را بمنظور محکومیت نمادین جمهوری اسلامی آغاز کردند و نهایتا موفق شدند که در دادگاهی نمادین بنام ایران تریبونال این حکومت سرکوبگررا بخ جنایت علیه بشریت محکوم کنند در مرداد ماه ۱۳۹۵ سایت آیت الله حسینعلی منتظری یک فایل صوتی جنجالی با صدای وی را پس از ۲۷ سال منتشر کرد . منتظری که خود از یاران خمینی و واضع تئوری ولایت فقیه بود برسر موارد چندی از جمله مخالفت با کشتارهای گسترده تابستان ۶۷ با خمینی اختلاف پیدا کرد و تا آخر عمر در تابستان ۸۸ خانه نشین شد . در این نوار آیت الله منتظری به اعدام دسته جمعی اعضای مجاهدین خلق انتقاد میکند و آنها را خلاف شرع میداند و در مورد قضاوت تاریخ به خمینی هشدار میدهد .
این فتواهای محرمانه هولناک اما هرگز به هیچ نقطه ای ختم نشده اند . ترورهای برونمرزی مخالفان رژِم همچون شاپور بختیار- فریدون فرخزاد – قاسملو و ترور معروف به میکونوس قتلهای زنجیره ای دگر اندیشان و نویسندگان در پاییز سال ۷۷ و ترور دکتر اردشیر حسین پور دانشمند جوان فیزیک اتمی بخاطر سرپیچی وی از دستور غنی سازی بیست درصدی اورانیوم درسال ۸۵ نمونه هایی از اجرای فتواهای محرمانه مشابه اند و حاکی از آنست که جمهوری اسلامی هرکس را که در هر رده ء تاثیر گذار نتواند با خود همراه کند و بصورت عنصر در اختیار در آورد کمر به حذف فیزیکی وی می بندد .
از آنجا که هم اکنون شاهد یم که قتل مرموز یک خبر نگار عربستانی بنام جمال خاشقجی بیش از یک هفته است که سرخط خبرهای جهان را بخود اختصاص داده و هرساعت ابعاد تازه تر و عمیقتری از این جنایت آشکار میشود از سویی بیشتر به نقش رسانه ها و پیگیری افکار عمومی و به اهمیت حس مسئولیت در برابر فجابع انسانی پی میبریم و از سوی دیگر این نکوهش برای ابد متوجه غفلت جامعه انسانی است که نه تنها نتوانست از فاجعه تابستان ۶۷ جلوگیری کند بلکه حتی اطلاع رسانی و داد خوهی در اینمورد بسیار بتعویق افتاد . همچنان باید بخاطر داشت که جان انساهایی که در سیاهکاریهای حکومتی و سیاسی بشکل ترور یا اعدام ویا هرشیوهء وحشیانه دیگری که قربانی شود مشمول مرور زمان نبوده و در هر مقطع و زمان و مکان ممکن بایستی برای دادخواهی از و رسوایی و محاکمه جنایتکاران و عاملان و آمران اقدام کرد .