با اشاره غیرمستقیم به آشوب در حکومت اسلامی ایران، و رقابت گسترده ای که بین سپاه پاسداران و جناح موسوم به اصلاح طلبان جریان دارد، علی جنتی وزیر پیشین فرهنگ گفت: «هرکس برای احراز این مقام خود را کاندید کند، یعنی عقلش را از دست داده است».
احتمال دارد که منظور جنتی همچنین این واقعیت بوده که رئیس جمهوری در حکومت اسلامی ایران هیچگونه اختیارات تصمیم گیری ندارد و قادر به اجرای هیچ برنامه ای نخواهد بود، زیرا سیاست های کلان حکومتی، خواه در سیاست خارجی و یا امور داخلی و مسائل اقتصادی، توسط علی خامنه ای تعیین می شود.
علی جنتی، که در گذشته وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد حکومت بوده، کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ را عاقلانه نمی داند و از این نظر وی با واکنش مهاجرانی مواجه شده که خاطره ای از مجلس اول را بیان کرده است.
جنتی در توئیتی در مورد انتخابات ۱۴۰۰ ایران نوشت: «من فکر میکنم با توجه به مشکلات عدیده ای که کشور با آن روبرو است اعم از تحریمهای شکننده، تنگناهای اقتصادی، نارضایتی عمومی ناشی از مشکلات معیشتی، محدودیت اختیارات رئیس جمهوری در اتخاذ تصمیم در سیاست خارجی و داخلی، هر کس هوس نامزدی ۱۴۰۰ را داشته باشد باید در میزان عقلش شک کرد».
عطاالله مهاجرانی، نماینده سابق مجلس، نیز در پاسخ به جنتی نوشته است: « رجائی در تابستان سال ١٣۵٩ در مجلس گفت: مسئولیت نخست وزیری را در این شرایط کسی می پذیرد که دیوانه باشد یا عاشق! شجونی، یک از نمایندگان در ان زمان فریاد زد: هم دیوانه هم عاشق!»
در واقع منظور سخنان علی جنتی اینست : انتخابات ساختگی و نمایشی و هر کس که قدرت اصلی کشور را در دست دارد اوست انتخاب می کند چه کسی رییس جمهوری شود.
در انتخابات ۸۸ نیز اکثریت مردم ایران به میر حسین موسوی رای دادند، و او پیش از اعلام حکومت با قاطعیت پیروزی اش را بدون اذن علی خامنه ای اعلام کرد که در نهایت رهبری محمد احمدی نژاد را که از پیش تعیین کرده بود رییس جمهور کرد و بار دیگر به مردم فهماند که اگرچه موسوی منتخب مردم شد اما مهم رای و تشخیص اوست که چه کسی را تایید کند و رئیس جمهوری شود
در پی اعلام پیروزی دوبارهٔ محمود احمدینژاد، در سال ۸۸، تظاهرات و راهپیماییهای بیسابقهای در خیابانها و میدانهای تهران و همچنین شهرهای دیگر ایران، توسط معترضان به نحوهٔ شمارش آرا و حامیان میرحسین موسوی، رقیب اصلی احمدینژاد در انتخابات، در ماههای خرداد و تیر ۱۳۸۸ به راه افتاد که بزرگترین راهپیماییهای اعتراضی در تاریخ ۳۰ سال حکومت ایران بود.
در جریان سرکوب معترضان توسط نیروهای پلیس و شبهنظامیان بسیج و سپاه پاسداران، به ویژه در روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد ۱۳۸۸، تعدادی از معترضین و عابرین کشته و مجروح شدند.
تاکنون هیچ آمار رسمی در مورد تعداد کشتهشدگان این حوادث از سوی دولت ایران منتشر نشدهاست.
روزنامه گاردین چهل روز پس از انتخابات از کشته شدن حداقل ۸۰ نفر از معترضان در جریان ناآرامیهای ایران خبر داد. هرچند نهادهای حقوق بشری و معترضان کشتهشدگان را بیش از این و بالغ بر صدها نفر میدانند. تعداد ۷۸ نفر از جانباختگان شناسایی شدهاند