فرزندان جمشید شارمهد می گویند: پدرشان در عمان دستگیر شده، اما سپاه ادعا می کند، که او در تاجیکستان بازداشت شده، و وزیر اطلاعات نیز گفته است که جمشید شارمهد در ایران دستگیر شده است.
فرزندان جمشید شارمهد می گویند : ردیابی تلفن دستی پدر آنها نشان میدهد که او از «دبی» به استان «البُرَیمی» در شمال شرقی کشور عُمان برده شده و ردیابی او از آن پس با خاموش شدن تلفن وی در بندر «صُحار» در این کشور ناممکن شده است.
گفته اند: جمشید شارمهد برای انجام امور حرفهای خود عازم کشور هند بوده و به دلیل بسته بودن بسیاری از خطوط هوائی در دوران شیوع کورونا، ناگزیر برای انجام این مسافر از آلمان به دُبی رفته بود.
شایان شارمهد، در ادامه توضیح داد : پدرم در روز سوم مرداد هنوز در دُبی بوده و ردیابی تلفن دستی او نشان میدهد که در روز چهارم مرداد در بندر «صُحار» بوده است.
فرزندان جمشید شارمهد، تاکید کرده اند که سفر به «البُرَیمی» و «صُحار» به هیچ رو در برنامۀ سفر وی نبوده است. و دستگیری پدر شان را در تاجیکستان «دروغ» خوانده و آن را تکذیب میکنند.
رمضان رحیم زاده، وزیر کشور تاجیکستان، نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی در پایتخت این کشور، بازداشت جمشید شارمهد در این کشور را نادرست خواند و گفت وی نیز «از طریق رسانهها به این خبر آگاهی یافته و بازداشت وی در تاجیکستان و استرداد وی به ایران را تکذیب» میکند.
روزنامۀ جوان «وابسته به سپاه پاسداران» پس از خبر دستگیری شارمهد در شمارۀ روز گذشتۀ خود نوشته بود بر اساس «اطلاعات رسیده» جمشید شارمهد روز «جمعه ١٠ مرداد ٩٩ در تاجیکستان دستگیر شده است».
منابع امنیتی و اطلاعاتی حکومت ایران در بارۀ چگونگی «ربودن» جمشید شارمهد، مدیر گروه تندر، اخبار پرابهام و متفاوتی منتشر میکنند.
روابط عمومی وزارت اطلاعات رژیم ایران روز دوشنبه با انتشار بیانیهای «هرگونه گمانه زنی مطرح شده در رسانهها درباره نحوه دستگیری» جمشید شارمهد را رد کرد و « ادعای برخی رسانهها مبنی بر دستگیری سرکرده گروهک تندر در تاجیکستان» را «شدیداً تکذیب» نمود.
آخوند محمود علوی، وزیر اطلاعات رژیم ایران، نیز سه روز پیش در گفتگو با سیمای حکومت اسلامی در سخنانی پوشیده، گفته بود که وزارت اطلاعات وی را «هدایت» کرد و «در داخل رژیم ایران او را در اختیار» گرفت.
برخی کارشناسان کشورهای عرب منطقۀ خلیج فارس در پاریس با اشاره به این اطلاعات از امکان ربودن وی در دُبی و انتقال او با اتوموبیل به بندر صُحار و سپس بردن وی به ایران از راه دریای عمان سخن میگویند. بگفتۀ آنان کار ربودن و انتقال تا بندر مزبور را میتوان به برخی گروههای وابسته و یا در ازای پرداخت پول به گروههای «کارگزار» سپرد.
جمشید شارمهد، رئیس «انجمن پادشاهی ایران»، پس از بنیانگذار آن، «فرود فولادوند»، رهبری این سازمان را بر عهده گرفت. این انجمن بر اساس بیانیۀ بنیادین آن هدف خود را «براندازی حکومت ایران» و برقراری پادشاهی در این کشور اعلام داشته، اما هواخواه پادشاهی فرزند محمد رضا شاه پهلوی نیست و بر اساس همان بیانیه «بر این باور است که شاهزاده رضا پهلوی، نه تنها شایستگی هیچ گونه سمت دولتی، مبارزاتی و ملی را ندارد، بلکه فعالیتهای ایشان در سه دهه پیش، تفرقه افکنانه، ناکافی و در نهایت بر خلاف منافع ایران بوده است».
این انجمن «در تدارک این است که پادشاه ایران از میان بهترین پسر یا بهترین دختر ایران زمین، که شایستگی خود را در مبارزه برای به زیر کشیدن دولت اسلامی نشان داده است با رای مردم برگزیده شود».
سازمان مجاهدین نیز در این باره موضعگیری صریحی کرده و نوشته است: هر بار که به دلیل بحرانهای درونی بین نیروهای وارفته سپاه و بسیج بالا میگیرد دستگاه اطلاعاتی علی خامنه ای به عملیات پیچیده چند وجهی از نوع احمقانه دست میزند. و این بار رژیم ناچار شد برای زهر چشم گرفتن از انبوه ماموران ریزشی در داخل و خارج ایران به پای خودش شلیک کند!!
اگر وضعیت کمی بهتر بود! عملیات نیروی دریایی سپاه پاسداران در حمله به یک ماکت بسته شده به کف خلیج فارس، باید پاسخگو ی ریزش از درون میشد و می توانست قدرت حکومت اسلامی را برای چند صباحی به نیروهای خودش اثبات کند! اما وضعیت وخیمتر است و نیاز به یک اقدام چند وجهی پیچیده از نوع روح الله زم بود و چنان شد که شد.
این سازمان مخالف حکومت ایران، در ادامه گفته است: از این به بعد به کرامت مواجب بگیران ولی فقیه بستگی دارد که چقدر این زحمات دستگاه اطلاعات را ارج بنهند و سرجای خود بتمرگن و فعلا فلنگ را نبندند.
سخنگوی سازمان مجاهدین نوشته است: جای آن است که آلمان و آمریکا با شدیدترین اعتراض و محکومیت و طرح موضوع در شورای امنیت ملل متحد رژیم را وادار کنند جمشید شارمهد را برای هر گونه تحقیقات به دادگستری آلمان تحویل بدهد و شارمهد تمامی حقایق در رابطه با رژیم را بدون هیچ پردهپوشی با افکار عمومی در میان بگذارد .
دولتهای اروپایی و آمریکا نباید اقدام رژیم را بیجواب بگذارند و ملعبه دست آخوندها و بازیهای اطلاعاتی و اقدامات تروریستی آنها شوند.
اطلاع افکار عمومی و ارگانهای بینالمللی از جزئیات ماجرا در هر صورت و با هر فرضیهای برای سد بستن در برابر تروریسم و توطئههای رژیم آخوندی و دستگاههای اطلاعاتی آن بسیار ضروریست.
