هفته پیش همایشی در حمایت از ترور فلسطینی علیه اسرائیل، در تهران برگزار شد که برخی شرکت کنندگان فلسطینی در آن ادعا کردند که رژیم اسلامی ایران، تنها حکومت مسلمان در جهان است که از حقوق فلسطینی ها دفاع می کند و بیشتر امکانات و منابع خود را در اختیار پیشبرد هدف های این گروه ها قرار می دهد. ولی یک جوان فلسطینی که همراه با همسر ایرانی خود و دو فرزند خردسال ناچار شده از ایران بگریزد و از جمهوری گرجستان تقاضای پناهئدگی کند، می گوید که یک سال زندگی در ایران ثابت کرد که تنها هدفی که رژیم ایران در پی آن است سوء استفاده از جان و خون فلسطینی ها برای پیشبرد هدف های توسعه طلبانه آن در منطقه است.
این جوان سی و دو ساله فلسطینی که خود را با نام مستعار “ابومجاهد” معرفی کرد، گفت که در مدت اقامتش در ایران، نه تنها مردم از وی دوری می جستند و فلسطینی ها را یکی از عوامل مصیبت خود می دانستند، بلکه خود مقامات حکومت اسلامی نیز در تمام مدت اقامت با او بدرفتاری کردند و عملا می خواستند وضعی ایجاد کنند که او نتواند در کنار همسر ایرانی خود در این سرزمین زندگی شرافتمندانه ای برای خود تدارک ببیند.
ابو مجاهد برای خبرنگار رادیو پیام اسرائیل در تفلیس تعریف کرد که هشت سال پیش در دانشگاه مرکزی کوالا لامپور پایتخت کشور اسلامی مالزی، با یک دختر دانشجوی ایرانی که کاملا محجبه بود آشنا شد و پس از مدتی، با رعایت همه آئین اسلامی، در حضور قاضی شرع به عقد رسمی در آمدند. ولی سفارت حکومت ایران در مالزی حاضر به ثبت ازدواج این تن نشد و ادعا کرد که آن ها می بایست پیش از ازدواج، از وزارت کشور در تهران مجوز می گرفتند و چون این کار را نکرده اند، ازدواج آن ها باطل است.
استدلال دیگری که به طور ضمنی مطرح گردید این بود که مراسم عقد بر حسب شریعت اهل تسنن به عمل آمده و نمی تواند مورد تائید رژیم شیعه ایران قرار گیرد.
ابو مجاهد گفت که برای حل این مشکل، و با ناتمام گذاشتن تحصیلات دانشگاهی در مالزی، همراه با همسرش که آبستن بود، رهسپار تهران شدند تا شاید در داخل ایران این مشکل را حل کنند. ولی مقامات رژیم همچنین به انکار این ازدواج پرداختند و حاضر به اعطای اجازه اقامت دانم و اعطای شهروندی به وی نشدند. آن ها همچنین توقع داشتند که این فرد به مذهب تشییع بپیوندد و از آن جا که او یک فرد سکولار است، به آن پاسخ رد داد.
به گفته او، بارها به مقامات رژیم گفت که پدرش در حکومت خودگردان فلسطینی در کرانه باختری زیست می کند و بارها با ارتش اسرائیل درگیر شده است و خواهان نابودی اسرائیل است. ولی این استدلال نیز موجب نرمش مقامات رژیم نگردید و به او توصیه کردند به سرزمین فلسطینی باز گردد و به عضویت سازمان های ترور درآید و حاضر به شهید شدن باشد.
ابومجاهد گفت که در چنین وضعی، پیش از آن که ماموران حکومت با این ادعا که اجاره اقامتش در ایران به پایان رسیده، ناچار شد با شرائط بسیار دشوار، با همسر ایرانی و دو فرزندش که چهار و پنج سال سن دارند، به گرجستان پناهنده شود