مخالف جریان آب خروشان شنا کردن حاصلی جز خستگی و دست و پا زدن بیهوده و در بدترین حالت غرق شدن شناگر به همراه نخواهد داشت. همین مورد در رابطه با حکومت عهد عتیق ملایان و مخالفین آن نیز قابل مقایسه است. مبارزه مدنی با حکومتی که از ابتدای قدرت گرفتن، با کشتار و ترور و به خاک سیاه نشاندن مردم و مملکت و ایجاد جوّ ترس و وحشت در جامعه به حیات ننگین خود ادامه داده، چیزی جز اتلاف وقت و سر کار گذاشتن خود و دیگران نیست.
آخوندهای حاکم بر ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حتا اعتراضات مردم علیه حکومتهای فاسد و دیکتاتور در دیگر کشورهای تحت نفوذ خود را نیز بر نمیتابند و تحمل نمیکنند و با ارسال نیرو و سلاح و به کار گرفتن نیروهای نیابتی خود برای سرکوب اعتراضات مردمی اقدام میکنند. وحشیانهترین سرکوب را ملایان و پاسداران انقلاب اسلامی در حق مردم آزادیخواه سوریه روا داشتند. اکنون که مردم عراق و لبنان سر به شورش علیه دولتهای فاسد و خودکامه برداشتهاند و ملایان که اقتدار و نفوذ خود در این کشورها را در خطر میبینند دو راه پیش رو دارند یا سرکوب وحشیانه اعتراضات مردم و یا تسلیم شدن در مقابل خواستههای آنان، که در هر دو حالت، انزوا و فروپاشی اقتدار سپاه قدس و نیروهای نیابتی آن در این مناطق را به دنبال خواهد داشت. حکومت فاسد آخوندی، نه تنها منفور ملت ایران است، بلکه مورد انزجار غالب ملتها در کشورهای همسایه و خاصه مردم سوریه و لبنان و عراق نیز میباشد.
شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم در عراق و لبنان به مراتب بهتر از مردم ایران میباشد اما آنان برای رسیدن به خواستههای خود که شرایط زندگی بهتر و رفاه و امنیت است، دولتهای فاسد حاکم بر کشورهای خود را به چالش کشیدهاند و زیر یک پرچم و با اتحاد با یکدیگر به مقابله با نیروهای سرکوبگر داخلی و خارجی حکومتهای حاکم مشغولند و در عراق معترضین با دادن صدها کشته و مجروح همچنان در کف خیابانها حضور دارند و پای خواستههای خود ایستادهاند.
اما در ایران مردم در دنیای دیگری سیر میکنند و گویا نکبت و بدبختی خود را به حساب قضا و قدر گذاشتهاند و حکومت آخوندی را مسبب بدبختی خود نمیدانند.از طرفی آش آنقدر شور است که یک آدمربایی، چه ساختگی و چه واقعی فردی به نام روحالله زم، خروجی تمام رسانههای برونمرز و داخل کشور میشود. در داخل با بزرگنمایی از این آدمربایی برای نشان دادن اقتدار نیروهای امنیتی رژیم و زهر چشم گرفتن از مخالفان سیاسی در خارج و همچنین تسویه حسابهای داخلی میان جناحهای گوناگون قدرت استفاده میشود. در خارج کشور هم رسانهها همسو با دستگاههای امنیتی رژیم ملایان، با بزرگنمایی بیهوده از این واقعه و این شخص، به آدمربایان و دستگاههای امنیتی رژیم آخوندی وجهه کاذب دادند. آدمربایی و باجگیری یکی از منابع درآمد حکومت و راهکاری برای مبادله زندانیان و آزاد کردن مهرههای زندانی خود در کشورهای اروپایی و آمریکاست. بسیاری از افراد خارجی گروگان گرفته شده در ایران که از زندانهای مخوف رژیم آزاد میشوند و به کشورشان باز میگردند، با طرح شکایت از حکومت ملایان به دادگاه و مراکز قضایی ادعای غرامت میکنند که در بیشتر موارد با محکوم شدن رژیم در دادگاه همراه است و از پولهای بلوکه شده ایران میلیونها دلار از کیسه مردم ایران به آنان پرداخت میشود. تفاوت میان ملت بزرگ ایران و مردم عراق و لبنان در مصاف با دولتهای دزد و فاسد حاکم در این است که آنان «رهبر نداریم» و یا «اپوزیسیون متحد نداریم» را بهانهای برای انفعال و بیعملی خود قرار ندادند و اتحاد و همبستگی را راهکار مبارزهی خود با حکومت قرار دادند و برای رسیدن به مطالبات خود بهای آن را با جان خود میپردازند. اما مردم ایران در جهت کاملاً مخالف حرکت میکنند و چهل سال است دنبال رهبر و اپوزیسیون میگردند تا بتوانند به حرکت درآیند و رژیم را به چالش بکشند و به عمر ننگین آن پایان دهند در غیر این صورت با بدبختی و فقر و نکبت روزافزون به شکلی کنار میآیند.
مردم سودان و الجزایر چندی قبل از شرّ حاکمان فاسد و دیکتاتور رها شدند و مردم عراق و لبنان هم تحت لوای پرچم ملی خود عزم جزم کردهاند به نفوذ مذهب و نیروهای مذهبی در سیاست کشور متبوع خود پایان دهند و دمکراسی و حکومت ملی را در کشورشان بنا نهند. در کنار گوش ایران و در منطقه فریاد حقطلبانهی مردم لرزه بر اندام حاکمان و دار و دستههای تروریست و دزد و فاسد انداخته و اما ملت ایران گوش شنوا ندارد و به خواب عمیق بیتفاوتی فرو رفته است و در خواب و رویا دنبال ایدهالهای خود و آزادی میگردد. مبارزه مدنی را سالیان پیش اروپاییان با عنوان «دیالوگ انتقادی» در رابطه با حکومت آخوندی پیش گرفتند که علاوه بر بیثمر بودن آن، سرانجام به مماشات با رژیم ملایان تبدیل شد. رهبران و سازمانهای سیاسی و چهرههای سیاسی مخالف حکومت ملایان که مبارزه مدنی را در گوش مردم نجوا میکنند، غیرمستقیم مردم را به انفعال در مقابل حکومت میکشانند. با قایم موشک بازی و اسیر توهم بودن نمیتوان با یک حکومت وحشی و عقبمانده مانند رژیم آخوندی طرف شد.
سیاستمداران برجسته بینالمللی به این واقعیت پی بردهاند که رژیم ملایان فقط زبان زور را میفهمد و مماشات با این حکومت آن را یاغیتر و سرکشتر میکند. اتحاد و همبستگی ملی، تنها راه مصاف با کلیت حکومت آخوندی میباشد و شعار مبارزه مدنی و اینکه رهبر و اپوزیسیون متحد و قدرتمند نداریم باید از اذهان مبارزین و آزادی خواهان دور نگه داشته شود چرا که این مانع اتحاد مردم شده است. ملت ایران بزرگترین ملت خاورمیانه است اما در مقایسه با کشورهای کوچکتر منطقه که جانانه با حکومتهای فاسد خود در ستیز هستند، مردمانی بسیار بیعمل و محافظهکار و منفعتطلب هستند و همین موارد ماندگاری و پایداری حکومت اسلامی را باعث شده و ممکن ساخته است.
برگرفته از کیهان لندن
درود بی کران بر نگارنده، کلوخ انداز را پاداش سنگ است ما مبارزان واقعی هیچ گاه فریب استمرار طلبان و تله های اپوزسیون قلابی برانداز با روبوسی را نخواهیم خورد، اعتراض می کنیم فریاد میزنیم، لازم باشد سلاح بدست خواهیم شد و درصورت نیاز بر پیکر دژخیمان و انیران ایران ستیز شلیک خواهیم کرد.
آفرین. چه تحلیل واقع بینانه و خوبی.