در پایان مباحثات امروز مجلس شورای اسلامی، که طی آن حسن روحانی رئیس جمهوری در صحن علنی حاضر شد و به اتهامات و اعتراض های شمار زیادی از نمایندگان مجلس پاسخ گفت، اعلام گردید که او نتوانسته است در چند مورد اساسی، نمایندگان را متقاعد سازد و پشتیبانی آن ها از ادامه دولت خود را تضمین نماید.
شماری از نمایندگان گفتند که پاسخ های روحانی درباره راهکار شمار زیادی از مشکلات کشور قانع کننده نبوده است. این موارد از جمله شامل شیوه های دولت در کنترل قاچاق می باشد.
این انتظار در حالی نسبت به دولت روحانی مطرح می شود که سپاه پاسداران قاچاقچی عمده است و بیش از ده بندر خصوصی در اختیار دارد که هرچه بخواهد به ایران وارد یا صادر می کند.
همچنین نمایندگان مجلس نسبت به احتمال موفقیت دولت حس روحانی در کاهش بیکاری و یا از بین بردن آن ابراز تردید کردند. آن ها همچنین گفتند که دولت حسن روحانی قادر نخواهد بود به رکود اقتصادی پایان بخشد.
در این زمینه، آگاهان سیاسی گفتند که دولت روحانی به تنهایی قادر نیست کاری در این زمینه انجام دهد، زیرا بحران اقتصادی، به دنبال بازگرداندن تحریم ها از جانب ایالات متحده شدت گرفته و این امری است که تصمیم گیری درباره آن به دست علی خامنه ای و سپاه پسداران است. در این راستا، خود روحانی در سخنانش گفت که تحریم ها و بحران اقتصادی باعث شده که بسیاری از افراد اعتماد و امید خود را نسبت به آینده ایران از دست بردهند.
نمایندگان مجلس از علت سقوط ارزش پول ایران نیز پرسش کردند و گفتند که توضیحات روحانی در این زمینه نیز کافی نبوده است. در این جا نیز بدیهی است که سیاست های اقتصادی رژیم توسط دولت تعیین نمی شود و سقوط ارزش پول ایران نتیجه سیاست های غلط اقتصادی و ماجراجویی های منطقه ای و جهانی حکومت است، که روحانی هیچگونه کنترلی بر آن ندارد.
برخی تحلیلگران امور ایران ارزیابی می کنند که مرحله بعدی اقدامات مجلس علیه دولت روحانی، ابراز عدم اعتماد به شماری از وزیران او و از جمله ویران صنتعت، آموزش و پرورش و علوم است که ظاهرا هیچیک از آن ها برای حل بحران اقتصادی ایران نقش کلیدی نداشته و ندارند. وزیر اقتصاد و دارایی دولت روحانی مسعود کرباسیان، نخستین قربانی خشم جناح تندرو حکومت بود که مجلس شورای اسلامی او را برکنار کرد.
در همین رابطه، توصیه می کنیم “یادداشت روز” آقای منشه امیر را با عنوان “روحانی گوسفند قربانی رژیم!” در صفحه نخست وبسایت ما بخوانید و یا گوش کنید.
اشتباه بزرگی که بسیاری از تحلیلگران مسائل ایران (بعضا آگاهانه) مرتکب میشوند این است که گویا تنها جناح اصلاح طلب و اعتدال گرای حکومت (که وابستگی تام به کشورهای اروپایی به ویژه انگلیس دارد) منافع غرب را تضمین میکند؛ لذا تلاش اروپاییها این است که این احزاب در ایران روی کار آمده و ساختار حاکمیت را به مرور تغییر دهند.
این دروغی بزرگ و فریبی آشکار است؛ زیرا اصل منافع اروپاییها را جناح تندرو حکومت جمهوری اسلامی تضمین میکند.
برای مثال این جناح تندرو حکومت است امکان هیچ رقابتی به آمریکا در کنار زدن نفوذ اروپاییها در ایران را نمیدهد.
این جناح تندرو حکومت است که با ایجاد جنگ و پافشاری بر ادامه آن (مانند ایران-عراق یا عربستان-یمن) امکان فروش سلاح برای این کشورها و گسترش نفوذ آنها در منطقه را تضمین میکند.
این جناح تندرو حکومت است که با زیر فشار قرار دادن اسرائیل، انگلستان را به آرزوی دیرینه خود برای بازگرداندن نفوذش در اسرائیل (مانند دیگر مستعمرات) نزدیک میکند.
و …
سوال اینجاست که جناح اصلاح طلب و اعتدال گرای حکومت چه کارکردی برای آنها دارد؟
جواب این است که اروپاییها زمانی که احساس کردند تندروی های حکومت جمهوری اسلامی میتواند منجر به سرنگونی آن شود، حکومت را (از طریق دادگاه میکونوس) مجبور کردند تا حضور یک جناح ظاهر فریب را برای حفظ بقا در درون خود بپذیرد و لذا همانگونه که آقای خاتمی اخیرا فرمودند “اصلاحطلبان ابایی از این ندارند که بگویند ما سوپاپ اطمینان نظامیم” و البته به این نقش افتخار کرده و انتظار دیگری نیز ندارند.
برجام خود نمونه بارز دیگری از این دست اقدامات بود زیرا حکومت در زمان احمدی نژاد تا لبه پرتگاه سقوط پیش رفت اما اروپاییها و دولت اوباما با تلاش بسیار (درگیریهای سال ۸۸ و تبلیغات گسترده رسانه های غربی برای روحانی) مجددا قدرت را به شخصی بازگرداندند که با امضای برجام بقای حکومت را تضمین کند.
حکومت جمهوری اسلامی (بر خلاف ظاهر آن) ماهیتی یکپارچه دارد و همانگونه که دیدید دولتهای خاتمی و روحانی هیچ تلاشی برای تغییر در ساختار حکومت انجام نداده و نخواهند داد.
از این رو است که آمریکا برای براندازی حکومت جمهوری اسلامی باید پیش از هر چیز تمامی تلاش خود را بکار گیرد تا ابتدا این سوپاپ اطمینان و سپر حکومت فرو بریزد.