نقدی بر «الگوی پیشرفت ایران برای پنجاه سال آینده» ابلاغ شده توسط سیدعلی خامنه‌ای؛ مازیار احمدی

اخیرا رهبر جمهوری اسلامی یک سند استراتژیک به نام «الگوی پیشرفت ایران برای پنجاه سال آینده» منتشر کرده که در آن استراتژی کشور در پنجاه سال آینده مشخص شده است.

با توجه به اینکه از عمر جمهوری اسلامی حدود چهل سال می‌گذرد و این «رهبر» چهل سال است که در عالیترین مقامات جمهوری اسلامی، از جمله هشت سال آن به عنوان رئیس جمهور و سی سال آن به عنوان  رهبر بوده است، علاوه بر آن در زمان رهبری او یک برنامه استرتژیک به نام «سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ ایران» موجود است که در سال ۱۳۷۵ تدوین شده و مرحله به مرحله اجرا می‌شده، بنابراین لازم بود که رهبر قبل از ارائه یک برنامه استرتژیک جدید برای پنجاه سال آینده، جمع‌بندی و کارنامه سیاه چهل سالی را که در جمهوری اسلامی که گذشت، ارائه می‌کرد و پس از آن استراتژی پنجاه سال آینده را ارائه می‌نمود.

مسئله مهم دیگری که وجود دارد اینست که طبق نظرسنجی‌های مختلف که حتی خود نظام به صورت مخفیانه انجام داده، بیش از ۹۰ درصد مردم ایران از حکومت ناراضی هستند و مردم این دولتمردان را نمی‌خواهند. آیا مردم حق ندارند در مورد آینده خود نظر بدهند؟ سوال از سیدعلی خامنه‌ای اینست که اگر مردم این «الگو» را نخواهند، آیا می‌خواهید به زور به آنها تحمیل کنید؟ آیا بهتر نیست که قبل از اجرا در مورد آن همه‌پرسی به عمل آید؟

در رابطه با نوشته سیدعلی خامنه‌ای در مورد اینکه «در سال ۱۴۴۴ ایران از نظر سطح کلی پیشرفت و عدالت، در شمار چهار کشور برتر آسیا و هفت کشور برتر دنیا شناخته می‌شود» باید گفت که در این چهل سال جمهوری اسلامی اگر مقایسه کنیم می‌بینیم که تا کنون واقعیات عکس این بوده است. مقایسه سرانه تولید ناخالص داخلی ایران، ترکیه، کره  و چین از سال ۱۳۵۷  تا کنون نشان می‌دهد که در سال ۱۳۵۷ سرانه تولید ناخالص داخلی ایران از چهار کشور ترکیه، چین و کره بالاتر و به میزان ۵۶۳۴  دلار بوده است. سرانه تولید ناخالص داخلی ایران در۴۰ سال جمهوری اسلامی تغییری نکرده است. این در حالیست که در این مدت سرانه تولید ناخالص داخلی چین حدودا ۲۰  برابر (از ۳۲۶  دلار در سال ۵۷ به ۶۸۹۴  دلار شده است). سرانه تولید ناخالص داخلی کره حدود ۸  برابر شده است. سرانه تولید ناخالص داخلی ترکیه حدودا ۲٫۷  برابر شده است. پس آمارهای اقتصادی نشان می‌دهد در این چهل سال  ایران درجا زده و کشور‌های منطقه رشد کرده‌اند. بنابراین قابل تصور نیست که با ادامه سیاست‌های کنونی ایران بتواند در پنجاه سال آینده در آسیا مقام چهارم و در دنیا مقام دهم اقتصادی را داشته باشد!

مسئله مهم دیگری که وجود دارد اینکه فساد در کشور سیستماتیک شده و بوی گند و فساد جمهوری اسلامی را برداشته است. امکان ندارد که با سیستم فاسد کنونی که هر روز خبر کلاهبرداری و اختلاس میلیاردی از آن به گوش می‌رسد و همه مسئولان کشور دزد و اختلاسگرند،  بتوان به آن افقی که برای پنجاه سال آینده ترسیم شده، رسید. متاسفانه سیدعلی خامنه‌ای در برنامه استراتژیک خود تنها دو جا و آنهم سرسری به فساد اشاره کرده و ظاهرا برنامه‌ای برای مبارزه با فساد برای پنجاه سال آینده ندارد.

در مورد بند ۴۹ آزادی‌ها، باید گفت که حدود چهل سال است که تمام احزاب سیاسی ممنوع هستند. آیا در پنجاه سال آینده احزاب سیاسی آزاد خواهند شد؟ در مورد آزادی‌های فردی همین بند پرسش اینست که آیا در ۵۰ سال آینده حجاب همچنان اجباری نخواهد بود؟

در مورد بند ۵۴  تقرب مذاهب اسلامی، باید بگویم که در کشور سنی‌ها را در  نیروی انتظامی‌استخدام نمی‌کنند. در تهران حتی یک مسجد سنی وجود ندارد. چه صحبتی از تقرب مذاهب اسلامی می‌شود. در مورد سایر اقلیت‌های مذهبی در این الگوی پیشرفت چیزی گفته نشده که آنها شرایطی به مراتب سخت‌تر دارند.

در مورد بند ۵۱ و مسئله «پاسخگویی»، باید گفت که سیدعلی خامنه‌ای خود «واعظ غیرمتعظ» است، خود «پاسخگو» نیست و به مدیران توصیه می‌کند که «پاسخگو» باشند.

در مورد بند ۵۲ این گفته سید‌علی خامنه‌ای که در پنجاه سال آینده «کمتر از یک درصد جمعیت کشور حقوق‌بگیر دولت» خواهند بود نیز بسیار غیرواقعی است زیرا در حال حاضر دولت ۸٫۵ میلیون نفر یعنی بیش از ۱۰ درصد جمعیت حقوق‌بگیر دارد. حدود ۲ درصد آن در آموزش و پرورش و ارتش هستند که شاید آنها را نتوان کم کرد. پس رساندن حقوق‌بگیران دولت در پنجاه سال آینده از ۱۰ درصد به ۱درصد امکانپذیر نیست.

در مورد بند ۴۱ یعنی «اعتلای منزلت و حقوق زنان»، چیزی که تجربه ۴۰  سال جمهوری اسلامی نشان داده است، زنان از حقوق اجتماعی مساوی با مردان برخوردار نیستد و سهم مشارکت زنان نسبت به مردان در اجتماع تا کنون تنها حدود ۱۰ درصد بوده است. به نظر نمی‌رسد در چهارچوب برنامه استراتژیک او برای پنجاه سال آینده این سهم بالاتر رود. از نظر سیدعلی خامنه‌ای وظیفه زنان:
زنان را همین بس بود یک هنر
نشینند و زایند شیران نر!

اشتباه دیگر خامنه ای در «الگوی پیشرفت» به کار بردن اصطلاح «علوم انسانی اسلامی»  هرچند اضافه کردن پسوند اسلامی و یا غربی و شرقی، مسیحی یا یهودی به علوم تجربی بنا به اظهار خود مسلمانان اشتباه است، مثلا «فیزیک اسلامی» و «شیمی‌اسلامی» نداریم، اضافه کردن پسوند اسلامی به علوم انسانی نیز خطاست، مثلا «ادبیات فارسی اسلامی» نداریم، یا روانشناسی و جامعه‌شناسی، جمعیت‌شناسی، تاریخ، اقتصاد، زبانشناسی، موسیقی‌شناسی، مردمشناسی اسلامی و مسیحی و یهودی و «اقتصاد غربی» و «اقتصاد اسلامی» نداریم؛ به هر حال این یکی از اشتباهات سیدعلی خامنه‌ای است که در جاهای مختلف از جمله این برنامه استراتژیک تکرار کرده و می‌کند.

در پایان جای تأسف است که سیدعلی خامنه‌ای با افکار محدود که حتی آنطور که بررسی شده دیپلم دبیرستانی کلاسیک را نیز در کارنامه خود ندارد، و عدم تسلط به یک زبان زنده دنیا مانند زبان انگلیسی، عدم سفر به خارج از کشور از زمان «رهبر» شدن و دید محدود از جهان امروزی، تحصیل در مدارس و حوزه‌های علمیه علوم دینی و فضاهای محدود و بسته، تصوری که از آینده کشور و جایگاهی که کشور در پنجاه سال آینده دارد، بسیار محدود است. برنامه‌ی استراتژیکی که وی ارائه داده است بسیار کلی و ضعیف است که در بالا تنها به گوشه‌هایی از آن اشاره شد؛ این برنامه نسبت به برنامه استراتژیک «سند چشم‌انداز» که در سال ۱۳۷۵ در زمان رهبری وی تدوین و اجرا شده است، چند گام به عقب است.

بدون تردید مردم ایران بدون جمهوری اسلامی آینده بسیار روشن‌، با افق‌های وسیع‌تر و جایگاه بالاتری برای پنجاه سال آینده در پیش خواهند داشت.

برگرفته از کیهان لندن

یک دیدگاه

  1. ۵۰ سال که هیچ ۲۰ سال ادامه حکومت جمهوری اسلامی نه ایرانی وجود دارد که هیچ بلکه اکثر خاورمیانه به بیابانی برهوت تبدیل خواهد شد به عبارتی از صادق هدایت آنقدر عنعنات اسلامی خواهند کرد که همه جا صحرای کربلا خواهد شد

Comments are closed.