نه ترامپ برکنار می‌شود و نه آمریکا ناتوان خواهد شد؛ ممدوح المهینی

دو پرسشی که این روزها بسامد بالائی دارند از این قرارند: آیا ترامپ برکنار خواهد شد؟ آیا قدرت آمریکا در منطقه بعد از عقب‌نشینی از سوریه دچار واگشت خواهد شد؟

پاسخ به هر دو پرسش منفی است. اما چرا؟ اولا چرا ترامپ برکنار نمی شود؟ [پاسخ] بر اساس محاسبات ریاضی، زیرا همانطور که می‌دانیم اعداد و ارقام، قدرتمندتر از احساسات و آرزوها هستنند. رای‌دهی جمهوری‌خواهان مسلط بر مجلس سنا به نفع برکناری رئیس‌جمهورشان، امری نشدنی و امکان‌ناپذیر است و تمامی علائم، گویای همین امر است. وحدت در میان این جمهوری‌خواهان وجود دارد زیرا قاطعانه با اقدامات مقدماتی که اخیرا برای برکناری شروع شده بود، مخالفت کردند. افزون بر این، سناتورها می‌دانند که تماس ترامپ با رئیس‌جمهوری اوکراین یک تخلف است، اما نه در حدی که مستوجب برکناری و اخراج باشد.

داستان‌های گذشته در مورد روسای جمهوری درگیر در منجلاب رسوائی، چه از جمهوریخواهان و چه از دموکرات‌ها در مقام عمل، به مرز قابل قبول برای بر کنار کردن آنها رسید.

به عنوان مثال رابطه جنسی کلینتون با یک کارآموز در کاخ سفید مستوجب مجازاتی بیش از پرتاب گوجه فرنگی در توهین به وی بود و باید به محاکمه رئیس‌جمهوری و سپس برکناری او می‌انجامید. برخی از اعضای دموکرات کنگره، هیچ مانعی در ضدیت با رئیس‌جمهوری دموکرات و رای‌دهی به نفع برکناری نداشته و محبوبیت مردمی خود را در بازگشت به حوزه انتخابی خویش از دست ندادند، زیرا کلینتون مرتکب گناه نابخشودنی شده بود. اصولا سیاست حزبی شبیه به زندگی است که هیچکس حتی دوستان صمیمی هم هرگز چنین گناهی را نمی‌بخشد.

همین حادثه برای نیکسون نیز روی داد. جاسوسی و نوارهای ضبط شده و اشتباهات مکرر، دفاع از او را برای جمهوری‌خواهان با دشواری مواجه ساخت، لذا لازم بود که از این موضوع دست کشیده و اجازه دادند عناصر حزبی و روزنامه‌نگاران خشمگین، کار نیکسون را یکسره کنند. این رویه ای عملی بود و نه موضوعی عاطفی، چرا که هر یک از اعضای حزب قبل از هر کس، منافع خود را در نظر می‌گیرد، براین اساس که آیا رای او به نفع یا بر ضد برکناری رئیس‌جمهوری، به سودش خواهد بود یا نه و سپس تصمیم می گیرد.

البته دموکرات‌ها قطعا با برکناری ترامپ موافقت خواهند کرد، چرا که پایگاه مردمی آنها از ترامپ متنفر و در آرزوی اخراج او در نزدیک‌ترین زمان ممکن است. بنابراین هر قدر که جنجال بیشتری در این خصوص برپا کرده و صدایت را بلندتر کنی، موفقیت انتخاباتی بیشتری بدست خواهی آورد.

وضعیت برای جمهوری‌خواهان متفاوت بوده و به میزان مخالفت بستگی دارد، به این معنا که آیا مکالمه تلفنی با رئیس‌جمهوری اوکراین سزاوار مجازات برکناری است؟ آیا این امر قابل قیاس با رسوائی جنسی کلینتون یا جاسوسی و استراق سمع در ماجرای واترگیت است؟ به دشواری می‌توان چنین پنداشت، اما هر قدر هم که به اصطلاح فلفل و نمک قضیه را زیاد کنیم، رئیس‌جمهوری برکنار نخواهد شد، هیچ رئیس‌جمهوری.

البته دموکرات‌ها باهوش و با تجربه بوده و کاملا واقفند که برکناری در کار نیست، اما آنها این ماجرا را برای موضوع کاملا متفاوتی بکار می‌گیرند که رئیس‌جمهوری را به تیتری در اخبار و در میان مردم تبدیل کنند تا دستاوردهای اقتصادی ترامپ را تحت الشعاع قرار دهند. آنها این ماجرا را به مثابه ابری سیاه می‌خواهند که رئیس‌جمهوری را همه جا دنبال کند و او را همواره ناگزیر به دفاع از خود به جای سخن گفتن از کاهش نرخ بیکاری و یا افزایش نرخ توسعه اقتصادی نماید.

همین وضعیت کمابیش در داستان دخالت روسیه یا همدستی ترامپ با پوتین بروز کرد. دموکرات‌ها می‌دانند که این موضوع، داستانی ساختگی است، اما از آن برای ضربه زدن به دشمن خود و آلوده کردن چهره او استفاده کردند تا جلوی انتخاب مجددش را بگیرند. زمانی که گزارش مولر نشان داد، دولت ترامپ بی‌گناه بوده و با روس‌ها همکاری نداشته، داستان مزبور به کلی از هم پاشید (چه کسی الآن آن را به یاد می‌آورد؟) و داستان دیگری در زمان مناسب جایگزینش شد که همان رسوائی مکالمه تلفنی است.

تنها یک سال مانده به انتخابات، فرصت خوبی است تا طرح کلی مبارزات انتخاباتی در مبارزه با رقیب خود را ترسیم کنند به گونه‌ای که تصویری از ترامپ را به عنوان رئیس‌جمهوری جسور شبیه به رئیس مافیا جا بیاندازند که از رهبران کشورها می‌خواهد تا خدمات شخصی برایش انجام دهند.

اقدام دموکرات‌ها برای برکناری ترامپ، متضمن نوعی ریسک نیز هست، زیرا ممکن است باعث وحدت و حمایت توده‌های طرفدار حزب جمهوری‌خواه از ترامپ شده و پایگاه‌های مردمی این حزب برای دفاع از رئیس‌جمهوری را که هدف توطئه نخبگان متکبر دموکرات در نیویورک و لوس آنجلس قرار گرفته، به تحرک اندازد. همین احتمال است که نانسی پلوسی رئیس کنگره را در اقدام علیه ترامپ به دودلی انداخت. او قبلا گفته بود که برکناری رئیس‌جمهوری، فاقد توجیه لازم است، زیرا می‌داند که ضربه زدن در زمان نامناسب، به نابودی خودشان منجر خواهد شد.

اما پلوسی در عین حال جناح تندرو در ارتباط با موضوع مکالمه را به حرکت در این راستا سوق داد تا جائی که تفکر حاکم نزد دموکرات‌ها به این شکل در آمد: یا باید بگذاریم مردم در مورد رئیس‌جمهوریی خائن و رهبرِ دار و دسته تبه‌کاران سخن بگویند و یا اینکه از وی به عنوان رئیس‌جمهوریی یاد کنند که بخاطر هموطنانش با چین به چالش برخاست و در راستای ممانعت از ورود غیرقانونی بیگانگان و مهمتر از همه ایجاد کار برای بیکاران تلاش کرد.

بر اساس محاسبات درون حزبی، گزینه نخست بهتر است، اما سخن ما این است که برکناری ترامپ، غیر محتمل است، زیرا جمهوری‌خواهان نه فقط بخاطر وی بلکه به هدف خشمگین نکردن طرفداران و از دست ندادن کرسی‌های خود در برابر ترامپ نخواهند ایستاد. این در حالی است که دموکرات‌ها آخرین شانس خود را یافتند که در بردارنده ریسک بسیار خطرناکی است.

پر واضح است که ترامپ و تیم او همین بازی را در جهت عکس آن دنبال می‌کنند. تبلیغات مکرر آنها [اینگونه] مطرح ساخته که رئیس‌جمهوری، هدف توطئه قرار گرفته و دشمنان در کمین او بوده و در صدد تغییر اصول انتخابات به هدف برکناری او هستند، اما قادر به شکست دادن شرافت‌مندانه وعادلانه‌اش نیستند و رئیس‌جمهوری نیازمند حمایت طرفدارانش برای غلبه بر آنها است، خصوصا نظر به ناتوانی رقبای انتخاباتی ترامپ، به ویژه جو بایدن که نسخه سفید اوباما اما مسن بوده و فاقد کاریزمای رئیس‌جمهوری پیشین است. لذا می‌توان گفت باید خود را برای ۵ سال آینده ریاست‌جمهوری ترامپ آماده کنید.

دومین پرسش مهم این است: آیا از قدرت آمریکا بعد از عقب‌نشینی از سوریه کاسته شده است؟ پاسخ این پرسش نیز منفی است و توضیح آن در مقاله بعدی خواهد آمد…

برگرفته از العربیه فارسی