تفسیر سیاسی هفته
نوشتـۀ منشـه امیـر
بوی بهار می آید و نوروز در راه است. نیک گام باشد و آمدنش حجسته و فرخنده. ایرانیان در یک سالی که گذشت رنج بسیار بردند و فردا که نوروز می آید شایسته بهترین ها هستند تا از این کابوس رهایی یابند و زمستان را پشت سر بگذارند و به پیشباز نیکی ها و نکویی ها بروند.
آخوندی که از مهره های مهم رژیم است،به مردم گفته بود که نوروزرا جشن نگیرند و پولی در راه آن هزینه نکنند و آن را به بینوایان بدهد.
ترفند می زند آن آخوند، که می خواهد ایرانیان را از فرهنگ باستانی و تمدن افتخارآمیز خویش دور سازد.
اگر بینوایی در ایران هست که نیاز به کمک مالی دارد، و میلیون ها نفر از این نوع نیازمندان کشور را پر کرده اند و هر روز بر شمار آنان افزوده می شود، رژیم بودجه های کلانی را که برای نهادهای دینی خود اختصاص داده، بین فقیران و گرسنگان و خیابان خواب ها و گورخواب ها تقسیم کند.
پولی که حکومت هر سال به حزب الله لبنان می دهد، یک ماهش می تواند شکم یک میلیون نفر گرسنه را سیر کند.
وانگهی، برای مردم ایران آن چنان پولی در کیسه نمانده که نوروز را آن گونه که می خواهد و آن سان که شایسته آن است جشن بگیرد.
آن ها حتی در تلاش خود برای منسوخ کردن جشن چهارشنبه سوری ناکام ماندند و ایرانیان این شب را با اشتیاق و التهاب جشن می گیرند و شادی می کنند.
چهل سال کوشیدند ملت ایران را شستشوی فکری بدهند تا شاید از تمدن و فرهنگ ایران زمین دور شوند و خرافات جزیره العرب را مشعل راه خویش سازند.
سخت شکست خوردند و ایرانیان را از دین دور ساختند و فردا هنگامی که حکومتشان سقوط کند، نامی و نشانی از آن اعتقادات خرافی آنان باقی نخواهد ماند.
نوروز می آید و پیام می آورد که پایان شب سیه سفید است و فرهگ ایران زمین چنان باستانی و ریشه دار است که این شبیخون چهل ساله نمی تواند آسیبی به آن وارد آورد.
در آستانه نوروز، میلیون ها نفر ایرانی در داخل کشور و برون مرز، از خود می /رسند که چه هنگام این کابوس به پایان خواهد رسید؟
بهار در راه است و نوروز فرا می رسد و سیاهی شب پایان می گیرد و آفتاب رهای و نیک بختی به زودی تابان می شود.
در تاریخ یک ملت، چهل سال و پنجاه سال زمانی بسیار کوتاه است..
ولی در همین مدت کوتاه، ویرانی، بسیار بوده و تلاش برای سازندگی باید پرتوان باشد.
ایمان داریم که ملت سختکوش ایران، ملتی که پایه گذار یک تمدن پرشکوه و غنی بوده، خیلی زود خواهد توانست جای خود را در خانواده بشری، از نو بگشاید.
نوروز ایرانیان، امسال همزمان با عید پوریم یهودیان است که آن هم با نام ایران و فرهنگ ایران زمین در هم آمیخته و نشان از سابقه تاریخ دوستی بین دو ملت دارد.
داستان پوریم که بسیارند کسانی که آن را یک افسانه می خوانند، در امپراطوری ایران در دوران باستان می گذرد و از رویدادی حکایت دارد که یک صدراعظم غیر ایرانی در امپراطوری ایران زمین، قصد قتل عام یهودیان را داشته، ولی ورق بر می گردد و این یهودیان هستند که دشمنان خویش را نابود می کنند.
پوریم، داستان امید است. داستان مردمانی است که دشمنان قصد نابودی آن ها را داشتند، ولی خودشان نابود می شوند و آن پاکان و بیگناهان می مانند و پیروز می شوند.
این داستان را یهودیان، احتمالا در ایامی نگاشتند که امپراتوری ستمگر رُم در دو هزار سال پیش، سرزمین آنان را در اشغال خود داشت و می خواست فرهنگ و ادب و باور دینی یهودیان را ریشه کن کند و نامی و نشانی از آنان باقی نگذارد.
امپراتوری رم چنان در این اندیشه پلید پای می فشرد که یهودیان را از وطن خویش به تبعید فرستاد و نام سرزمینشان را از کشور یهود به فلسطین مبدل ساخت. در آن ایام قوم دریانوردی به سواحل غربی سرزمین یهود دست یافته بود که پلشتیم Pleshtim نامیده می شدند و امپراتوری رم نام سرزمین یهود را به Palestine تغییر داد و اعراب که حرف پ ندارند، آن را فلسطین نامیدند.
یهودیان دو هزار سال پراکنده و آواره بودند. ولی هرگز امید خود را از دست ندادند و به فرهنگ و تمدن و دین خود وفادار ماندند و هر روز در آرزوی بازگشت به وطن دست به نیایش برداشتند.
این می تواند برای همه ایرانیانی که درد غربت به گوشت و استخوان آن ها رخنه کرده، درس آموزنده ای باشد.
امید را باید حفظ کرد. باید دست همبستگی داد. باید درباره همه هموطنان، با هر اندیشه و مرامی باشند، نیک اندیشید و نیک گفت تا مهر و دوستی آبیاری شود و درخت همبستگی و همیاری شکوفا گردد.
زمستان می رود و بوی بهار می آید و نوروز در راه است. گامش به نیکویی باد و فَرّ آن نصیب همگان .
نوروزتان پیروز باد و هر روزتان نوروز .
جناب امیر ما روی حمایت و ایراندوستی شما حساب میکنیم.
منشه امیر ما روی ایران دوستی و اسرائیل دوستی شما حساب میکنیم؛ نوروزتان شاد و پیروز
تشکر و سپاس بی پایان به شما با این نوشته زیبا . به امید روزی ایران و اسراییل با هم در خاورمیانه نمونه باشند در دوستی و صفات نیک