مردم سوریه در این روزها در شرایط بسیار دشوار و سختی بهسر میبرند که تاکنون سابقه نداشته است. جنگ کثیف و خانمانسوزی که از ده سال به این سو در سوریه جریان دارد، ویرانیهای گستردهای را در بخشهای بزرگی از این کشور بهجا گذاشته است؛ به ویژه در استان حلب که مطابق به گزارش سازمان ملل متحد، یگانه شهری در جهان است که بعد از جنگ جهانی دوم، این چنین ویرانی و تباهی گستردهای را تجربه میکند.
در دوران جنگ، مردم سوریه رنجها و تلخیهای فراوانی را پشت سر گذاشتهاند و بارها مناطق مختلف و متعدد سوریه، به وسیله گروهها و طرفهای گوناگون بمباران شده و در معرض محاصره و قطع آب و برق قرار گرفته است؛ اما مشکلات، سختیها و رنجهایی که در این اواخر مردم سوریه با آن دست و پنجه نرم میکنند، قطعا سابقه ندارد.
بنده در این مقاله بدون این که به بعد سیاسی این فاجعه اشاره کنم، میخواهم از بعد انسانی به موضوع پرداخته و به گوشهای از این تراژدی غمانگیز که هماکنون در همه مناطق سوریه جریان دارد، اشارهای داشته باشم؛ چه مناطق تحت کنترل رژیم و چه مناطقیکه در تصرف شبهنظامیان وابسته به ترکیه، آمریکا و قدرتهای دیگر قرار دارد.
بارزترین مشکلی که از چند ماه به این سو همه مردم سوریه از آن رنج میبرند، بیماری همهگیر کرونا است. خطر از این ناحیه به حدی جدی و عمیق است که امکان دارد به یک فاجعه بزرگ انسانی منتهی شود. در چند هفته گذشته آمار مبتلایان و قربانیان کرونا به سرعت رو به افزایش بوده و نسبت به آمارهای رسمی رژیم و سازمان بهداشت جهانی، چندین درجه بالاتر است.
در حالیکه آمار رسمی تا ۱۶ اوت، شمار مبتلایان را ۱۵۹۳ نفر اعلام کرده است، بر اساس اظهار رئیس اداره بهداشت دمشق، شمار مبتلایان تنها در دمشق از مرز ۱۱۲۵۰۰ نفر تجاوز میکند. همچنین آمار رسمی، شمار قربانیان در ۱۶ اوت را ۶۰ نفر نشان میدهد، اما در واقع باید چندین برابر آن باشد. به همین ترتیب آمار جانباختگان در میان کادر درمانی نیز به سبب کمبود شدید لوازم پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا، رو به افزایش بوده است.
این در حالی است که بیمارستانها و مراکز درمانی در سراسر سوریه، پر از بیمار است؛ اما نبود و یا کمبود وسائل و تجهیزات طبی و بهداشتی و ابزار آزمایش، امکان رسیدگی به آنها را سلب کرده است. به طور مثال در پنج کانون آزمایش تحت اداره دولت روزانه تنها ۳۰۰ مورد آزمایش صورت میگیرد.
علت اساسی همه این بدبختیها، جنگ خونین و درازمدت، برنامهریزی نادرست و سوءمدیریت است؛ البته تحریمهای اقتصادی که سالها است بر سوریه تحمیل میشود را نیز نباید از نادیده گرفت.
هرچند ایالات متحده آمریکا، ادعا میکند که هدف از قانون سزار و سایر تحریمهای تحمیل شده بر سوریه، تضعیف و بر اندازی رژیم سوریه است، اما به نظر میرسد این هدف هرگز تحقق نخواهد یافت؛ زیرا رژیم از کمکهای ایران و روسیه برخوردار است و بر ۷۰ درصد از خاک کشور تسلط دارد. این در حالی است که تحلیلگران بر تأثیر منفی قانون سزار بر اقتصاد مردم سوریه تأکید میکنند. به گفته آنها ترس از قانون سزار حتی دو هفته پیش از اجرایی شدن آن، در سقوط تاریخی لیره سوریه، به شدت تأثیرگذار بوده است.
از این جهت تردیدی وجود ندارد که تحریمها بر مشکلات بیشمار اقتصاد سوریه خواهد افزود، دامنه فساد را گسترش داده و میزان فقر را بالا خواهد برد. این در حالی است که طبق گزارش سازمان ملل متحد، بیشتر از ۸۰ درصد مردم سوریه زیر خط فقر قرار دارند و قیمت میانگین مواد خوراکی از ماه مه ۲۰۱۹ تاکنون ۱۳۳ درصد افزایش داشته است. همچنان پیشبینی میشود که این کشور در آینده با کمبود مواد اولیه روبهرو خواهد شد، قیمت مواد خوراکی باز هم افزایش خواهد یافت، توان خرید و فرصتهای کاریابی رو به کاهش خواهد گذاشت و وارد کردن کالا شامل مواد خوراکی و سوخت، با مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد.
افزون بر آن، بحران کرونا، جنگ مستمر و تحریمهای آمریکا مشکلات را چند برابر خواهد کرد و به رنجها و دردهای مردم سوریه ابعاد تازهای خواهد بخشید.
چندی پیش و در روز ۲۳ اوت، یک گروه تروریستی که گفته میشود متعلق به سازمان داعش باشد، «خط لوله گاز عربی» در بین منطقه «عدرا» و «ضمیر» در جنوب سوریه را منفجر کرد که در اثر آن جریان برق تمام سوریه به طور کامل قطع شد. اگرچه مسؤولان در اسرع وقت آتشسوزی ناشی از انفجار را خاموش کردند و جریان گاز را دوباره فعال کردند اما آسیبهای به جامانده از آن تمام کشور را تحت تأثیر قرار داد و در روند فعالیت بیمارستانها که مملو از بیماران کرونا بود، خللی جدی ایجاد کرد.
گفته میشود که «خط لوله گاز عربی» که در سال ۲۰۰۰ بر سر احداث آن توافق صورت گرفت و گاز مصر را به کشورهای شرق عربی و از طریق آنها به اروپا انتقال میدهد، از انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ تا کنون بیش از ۱۶ بار هم در خاک مصر و هم در بیرون از آن، مورد حمله تروریستی قرار گرفته است.
همچنین چندی پیش شبهنظامیان وابسته به رژیم ترکیه به مدت دو هفته جریان آب را از شهر «الحسکه» و حومه آن در شرق سوریه، قطع کردند و مردم با وجود خطر انتشار ویروس کرونا، با آن شدت گرما دنبال یک قطره آب، پریشانی و سرگردانی سختی را از سر گذراندند. از سوی دیگر پریشانحالی و بینوایی مردم سوریه موجی از خشم و اعتراض را در شبکههای اجتماعی بر انگیخته است.
به گفته شبهنظامیان وابسته به ترکیه، آنها در واکنش به قطع برق در شهرکهای رأسالعین و تلابیض که توسط شبه نظامیان «قسد» وابسته به نیروهای اشغالگر آمریکایی در شرق سوریه، انجام شده است، اقدام به این کار کردهاند. قطع برق در دو شهرک یادشده که در شدت گرما صورت گرفته بود، موجب ناراحتی و رنج مردم شد؛ از این جهت در مقابل گذرگاه مرزی ترکیه دست به تظاهرات زدند.
آن چه بنده در این مقاله یادآور شدم، چند نمونه کوچک از رنج بیکران مردم سوریه است. اما لازم به ذکر است که عامل این همه درد و رنج بیپایان این ملت صبور تنها جنگ نیست، بلکه در کنار این جنگ ویرانگر که منجر به کشته شدن صدها هزار انسان بیگناه و آوارگی میلیونها نفر شده است، تحریمهای اقتصادی و سیاستهای نادرست نیروهای محلی، منطقهای و بینالمللی که به هدف سرنگون کردن رژیم اعمال شده است، نیز در آن نقش به سزایی دارد.
سیاستهای نادرستی که بهجای سرنگون کردن رژیم، قربانیان اصلی آن مردم مظلوم سوریه بوده و هستند. از اینرو جامعه جهانی باید این حققیت را درک کند که رنج و مصیبت ملتها، هیچگاه منجر به سقوط رژیمها نمیشود، بلکه تنها راه حل این چنین بحرانها، گفتوگوهای سازنده و صلحآمیز است، نه راهی دیگر.
برگرفته از ایندیپندت فارسی